کتاب ترجمه کاوی
معرفی کتاب ترجمه کاوی
کتاب ترجمه کاوی نوشتهٔ بهاءالدین خرمشاهی است. انتشارات ناهید این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد حرفه و هنرِ ترجمه از زبانهای انگلیسی و عربی به پارسی.
درباره کتاب ترجمه کاوی
کتاب ترجمه کاوی عمدهٔ مسائل تئوری و تجربی در امر بازگردانی از زبانهای انگلیسی و عربی به زبان فارسی را پوشش داده است. خواننده با یک نگاه اجمالی به فهرست مندرجات کتاب حاضر، متوجهٔ عمقی که بهاءالدین خرمشاهی برای تألیف این اثر تا آن پیش رفته، میشود. این اثر که به گویاترین و فصیحترین زبان ممکن به نگارش درآمده، در واقع از هشت قسمت تشکیل شده که هر کدام جنبهٔ متنوعی از ترجمهکاوی را به خواننده نشان داده است. در بخش نخست کتاب که درآمد آن نیز هست، پنج گفتوگو و دو نقد آورده شده که طی آن بهاءالدین خرمشاهی، ترجمه را بهعنوان آمیزهای از هنر و فن معرفی کرده و از پستی و بلندیهای کار ترجمه سخن گفته است؛ همچنین او در این بخش از ترجمهٔ متون دینی سخن میگوید و اصطلاحشناسی در تاریخ نقد جدید را بررسی میکند. در بخش دوم که «اصول و مسائل ترجمه» نام دارد، به حدود ۲۰ اصل و مسئله اشاره شده و در بخش سوم هم از اثرات همبستگی با ادبیات گذشته در ترجمههای امروزی صحبت میشود.
کتاب ترجمه کاوی پیوست و پیگفتارهایی دارد که به موضوعات متنوعی پرداخته است. عنوان برخی از آنها عبارت است از «سرگذشت حاجیبابای اصفهانی اثر جیمز موریه»، «اتللو اثر ویلیام شکسپیر»، «مسیحای دیگر، یهودای دیگر (قدرت و جلال) اثر گراهام گرین»، «شوق هنرمندانهای بهنام ترجمه»، «این هنر هشتم» و «ضرورت ترجمه». هر یک از این جستارها به قلم یکی از نویسندگان ایرانی نوشته شده است؛ افرادی همچون «گلی امامی»، «کامران فانی»، «امیررضا پوررضایی»، «پیام حیدرقزوینی» و «حورا نژادصداقت».
خواندن کتاب ترجمه کاوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حرفه و هنرِ ترجمه از زبانهای انگلیسی و عربی به زبان پارسی پیشنهاد میکنیم.
درباره بهاءالدین خرمشاهی
بهاءالدین خرمشاهی در سال ۱۳۲۴ در قزوین به دنیا آمد. او نویسنده، مترجم، روزنامهنگار، طنزپرداز، فرهنگنویس، شاعر و استاد دانشگاهی ایرانی است. خرمشاهی تألیفاتی در حافظشناسی و تفسیر اشعار حافظ شیرازی دارد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قزوین گذرانده؛ سپس در رشتهٔ پزشکی پذیرفته شد، اما تحصیل در این رشته را در سال سوم نیمهکاره رها کرد (۱۳۴۳) و همراه با «کامران فانی» به تحصیل در رشتهٔ ادبیات فارسی پرداخت. او از دانشگاه تهران فوقلیسانس کتابداری گرفت (۱۳۵۰ تا ۱۳۵۲) و در مرکز خدمات کتابداری مشغول به کار شد. از استادان او در رشتهٔ ادبیات فارسی میتوان به ذبیحالله صفا، مهدی محقق، سید جعفر شهیدی، پرویز ناتلخانلری، سید صادق گوهرین، آیتالله ابوالحسن شعرانی و عبدالحمید بدیعالزمانی کردستانی اشاره کرد. خرمشاهی توفیق خود را در مسیر پژوهشهای قرآنی، مدیون کتاب «قانون تفسیر» و مولف آن، «سید علی کمالی دزفولی» دانسته است. کتابهای «قرآن و مثنوی»، «بررسی ترجمههای امروزین قرآن کریم»، «پوزیتیویسم منطقی»، «انسانم آرزوست (شرح برگزیدهٔ غزلیات شمس)»، «ترجمهکاوی»، «طنز و تراژدی»، «حافظ حافظهٔ ماست»، «از سبزه تا ستاره»، «رستگاری نزدیک» و «اکسیر خوشبختی» از آثار مکتوب بهاءالدین خرمشاهی است. او کتابهای بسیاری را به پارسی برگردانده است.
بخشی از کتاب ترجمه کاوی
«بخش هفتم: واژهگزینی (جمعی و فردی)
هر زبانی از میان بیش از چهار هزار زبان طبیعی یعنی بشری تواناییهای بسیار از جمله این دو توانش را دارد: ۱. گرفتن واژه با حفظ یا تغییر معنای اصلیاش از زبان دیگر، که به آن وامـ واژه میگویند. چنانکه در زبان فارسی وامـ واژههای بسیاری (بین ۵۰ تا ۶۰ درصد کل واژگانش اعم از ساده یا ترکیبی) از عربی است. ساده مانند «سلام» که با حفظ معنای اصلی عربی به فارسی وارد شده. این کلمه قرآنی است، و یکی از معانی آن همان سلام به معنای درود است. سخنگویان فارسی بیش از ۱۴ قرن است که این واژه را از قرآن گرفته و در همان معنای اصلی بهکار میبرند. کلمه «عین» هم عربی قرآنی است و از عربی به فارسی وارد شده است. معنای اصلی قرآنی «عین»، چشمه/ سرچشمه است. عین/ عینی در برابر ذهن/ ذهنی هم از عربی گرفته شده اما قرآنی نیست. معنای سوم عین یعنی شبیه در حد همسانی و بلکه یکسانی است: «پدر شما در این عکس، عین عمویتان است». وامـ واژه عربیـ فارسی ترکیبی مانند سفر کردن یا خداحافظی. در ترکیب اول فقط «سفر» و در ترکیب دوم فقط «حافظ» عربی و قرآنی است.
توانش دوم واژهسازی است، به دو صورت. واژه چوب، در گذشتههای دور در زبان فارسی، از سوی کاربر (ان) ساخته شده. ولی چوبکاری یا کار چوبی، یا چوبتراش/ تراشی و «چوب لای چرخ کسی گذاشتن» بعداً درست شده است. «همه را به یک چوب راندن» هم ساخته بعدی است. یا «چوب دو سر طلا» با معنای مجازی طنزآمیز، و «به مرده چوب زدن»، «چوب حراج زدن»، «چوب در آستین کسی کردن»، «چوبْلباسی»، چوبکاری (به معنای دوم) و نظایر آن هم بعد از کلمه چوب ساخته شده است. غالباً غیر از تعدادی واژه بسیط اولیه تکمعنایی، بقیه ترکیبها را میتوان ریشهشناسی کرد. مثلا کلمه «چوبدار» را که به معنای دارنده دام و احشام و خریدار و فروشنده آنهاست، میتوان به شیوههای علمی ریشهشناسی کرد تا معلوم شود که «چوب» در آن با «چوب» گیاهی همخانواده است، یا با چوپان/ شبان.
هر اهل زبان و مترجمی میتواند برای رساندن مقصود خود، اگر نیاز داشته باشد، و خواستهاش در گنجینه واژگان زبان نباشد، واژه بسازد. پژوهش را در نظر بگیرید یا پژوهیدن را که قدمتی بیش از هزار ساله در زبان فارسی دارند. از این مصدر پژوه/ پژوهی هم ساخته شده. نظامی در بیش از نهصد سال پیش ترکیب «گنجپژوهی» را ساخته است (جغد نه و گنجپژوهی کنم) و پژوه/ پژوهی قرنها در زبان فارسی بهکار رفته است. نام استاد بزرگ کتابشناسی، شادروان محمدتقی دانشپژوه یک نمونه از کاربرد زنده آن است.
بنده به عنوان یکی از اهل زبان، وقتی دیدم پسوند «شناسی» در «قرآنشناسی» یا «حافظشناسی» اشکال یعنی ادعا و خودستایی دربر دارد، پسوند فرسوده و کمابیش فراموششده پژوه/ پژوهی را به راه انداختم که رواج و کاربرد همگان یافت: قرآنپژوهی، تفسیرپژوهی، حافظپژوهی، سعدیپژوهی، بیدلپژوهی، صائبپژوهی، تا دهها مورد دیگر از جمله خراسانپژوهی و حدیثپژوهی، که این دوتای اخیر نام نشریه و سازمان هم شده است.»
حجم
۹۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۱۳ صفحه
حجم
۹۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۱۳ صفحه