کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟
معرفی کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟
کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟ نوشتهٔ بهار رهادوست است. انتشارات ناهید این پژوهش کیفی بهروش فرهنگنگاری روایی را در سال ۱۳۹۲ منتشر کرده است.
درباره کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟
کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟ که حاوی یک پژوهش کیفی بهروش فرهنگنگاری روایی است، از فصلهای «روایت»، «تحلیل»، «تفسیر»، «پیامد سخن»، «تولد یک نوزاد» و «پیام پایانی» تشکیل شده است. این کتاب را میتوان یک ناداستان در قالب چند جستار دانست که به قلم بهار هاردوست نوشته شده و به هنر و حرفهٔ نویسندگی است. در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان درمورد نویسندگی و قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چرا نویسنده بزرگی نشدم؟
«ــ ممکن است با یکی دو مثال، موضوع را روشن کنی؟
ــ یک مثال همین مطرح نشدن شاعران و نویسندگان ایرانی در سطح جهانی است؛ نه اینکه بخواهم جایزهٔ نوبل را بزرگنمایی کنم، اما سخن از معرّفی بزرگان ادب کشوری است که نادرههای شعر و ادبش بینظیرند و قاعدتاً از فرهنگ دوستان سرزمینی با این سابقهٔ درخشان، انتظار میرود در فکر پاسخ جدّی به این پرسش باشند و در این زمینه تحقیق کنند. نه اینکه پاسخ به پرسش «چرا ایران در نوبل حضور ندارد؟»، به مصاحبههایی در پاییز هر سال فروکاسته شود و ماجرا از یادها برود تا سال دیگر و مصاحبههایی دیگر.
پرسش دیگری که بارها شنیدهایم و تابهحال صاحبنظری پژوهشمندانه به آن پاسخ نداده، این است که چرا هنوز پس از چند دهه، آثار چند شاعرِ پُرآوازهٔ دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰، از پُرفروشترین آثار شعریاند و ریشههای این اقبال مردمی چیست؟
ــ این پرسش ساده نیست و پاسخ تحقیقی به آن متضمّن در نظر گرفتن متغیّرهایی است که از عهدهٔ هر پژوهشگری برنمیآید. چطور انتظار داری ادیبان ما با آنهمه محدودیت قادر به چنین پژوهشی باشند؟
ــ نکته اینجاست که پژوهشگرانی هم که محدودیت نداشتهاند، به آن نپرداختهاند!
ــ تصدیق کن که متغیّرهایی مثل تأثیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، فراوانی آثاری که شناسایی خوب و بد و متوسط آنها عمری میطلبد، و تحوّلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کار بررسی را چنان سخت میکند که به غیرممکن بودن پهلو میزند.
ــ اینها همه درست، موانع تحقیق بسیار است. اما اگر صاحبنظران ما، مسائل پیرامونشان را ببینند و به مسائلی که شاهد حضور و بروزشان بودهاند حساسیت نشان دهند، گام اساسی برداشته شده است. بهنظر میرسد بررسی علل اقبال مردم ایران به شاعران پُرآوازهٔ شعر امروز (مثل نیما، شاملو، اخوان ثالث، سپهری، فروغ و دیگران...) و تداوم این اقبال تا زمان حاضر، آنچنان مهم تلقّی نشده که پژوهشی جدّی دربارهٔ آن انجام شود یا دستکم فتح بابی در این زمینه صورت گیرد.
ــ اما نقدهای فراوان دربارهٔ آثار شاعران این دوره وجود دارد، و آثار بعضی از آنها به زبانهای زنده ترجمه شده و اشاعهٔ فرامرزی و جهانی هم داشته است.
ــ قطعاً همینطور است. منظور من تحقیقی کلنگر با رویکردی فرهنگنگارانه است. بررسی وضعیت یک ارکستر موفق و درخشان در مقطعی از تاریخ ادبیاتمان، نه تکنوازیهای منفرد و خلاقیتهای فردی نوازندگانی که شاید توان رهبری ارکستر هم داشتهاند.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۹۷ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب یه پژوهشه درمورد سوالی که در عنوان میبینید. نویسنده به روش اتواتنوگرافی (که نویسنده اون رو فرهنگ نگاری روایی ترجمه کرده) بررسی میکنه که چرا نویسنده بزرگی نشده و اصلا تعریفش از نویسنده بزرگ چیه. کاملا علمی و