دانلود و خرید کتاب شب و روزی ناگفته بائه سوآه ترجمه الهام لطفی
تصویر جلد کتاب شب و روزی ناگفته

کتاب شب و روزی ناگفته

نویسنده:بائه سوآه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شب و روزی ناگفته

کتاب شب و روزی ناگفته رمانی کره‌ای نوشتهٔ بائه سوآه و ترجمهٔ الهام لطفی است و انتشارات راوشید آن را منتشر کرده است. رمانی فراواقعی، سرگیجه‌آور و بسیار بدیع، سرشار از رازهای سربه‌مهر... و نثری بی‌نهایت تکان‌دهنده.

درباره کتاب شب و روزی ناگفته

سوررئالیسم در ادبیات، جنبشی است که توسط شاعر فرانسوی آندره برتون در قرن بیستم میلادی شکل گرفت. هدف این مکتب برقراری ارتباط بین واقعیت و تخیل است و پیروان آن در پی از بین بردن تضادهای ذهن خودآگاه و ناخودآگاه هستند، بنابراین آثار آنها موضوعات عجیب و خیالی را دنبال می‌کند. در کتاب شب و روزی ناگفته نیز نویسنده سعی دارد با کمک شخصیتی چون «ایامی» دنیای سوررئال را نشان دهد.

شخصیت اصلی، ایامی، مشخص نیست که در پی چه‌چیزی است و در نهایت به هدف خود می‌رسد یا نه. در قسمتی سوار قطار می‌شود و افرادی را می‌بیند که انگار از جنگ فرار می‌کنند، اما قبل‌ازاینکه مشخص شود به مقصد می‌رسد، فصل تمام می‌شود. علاوه بر آن، وضعیت کره جنوبی در دههٔ ۷۰ و ۸۰ میلادی نمایان است، چراکه شهر در خاموشی مطلق فرو می‌رفت و منع رفت‌وآمد وجود داشت. همچنین شرایط اقتصادی و اجتماعی را به تصویر می‌کشد که زنان کره در جامعه‌ای سنتی بودند و امنیت شغلی نداشتند.

به‌نظرم این اثر خاص و منحصربه‌فرد است؛ زیرا برخلاف بسیاری از رمان‌ها، سیر داستان خطی نیست و در ظاهر هدف خاصی را دنبال نمی‌کند، اما مفاهیم عمیقی در آن نهفته است. درواقع همه چیز از جمله مکان و زمان و حتی جملات هم دایره‌وار تکرار می‌شوند.

مخاطب با خواندن این اثر گویی در گردابی گیر می‌کند و گمراه می‌شود، چرا که پایانی سردرگم دارد. نویسنده برای اینکه نشان دهد در زندگی قرار نیست همه چیز درست و هدفمند پیش برود، با دیدگاهی بدبینانه دنیایی را به تصویر می‌کشد که پر از هرج‌ومرج است.

خواندن کتاب شب و روزی ناگفته را به چه کسان پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های کره‌ای پیشنهاد می‌کنیم.

درباره بائه سوآه

بائه سوآه سال ۱۹۶۵ در سئول چشم به جهان گشود. در دانشگاه در رشتهٔ شیمی تحصیل کرد و اولین داستان کوتاه خود را به منظور راهی برای تمرین نگارش به وسیلهٔ برنامه واژه‌پرداز ورد نوشت. از سال ۱۹۹۳، چهارده مجموعهٔ داستان و شش رمان منتشر کرد. اولین کتابش با عنوان شب و روزی ناگفته سال ۲۰۱۳ در انگستان منتشر شد.

بخشی از کتاب شب و روزی ناگفته

«ایامی بازیگر سابق، همراه با کتاب راهنمای گردشگری در دستش روی دومین پلکان تئاتر صوتی نشسته بود.

در آن لحظه تنها بود و همه چی ناشناخته. با خاموش شدن چراغ‌ها، گویی فضای داخلی تالار در آب گل‌آلود فرو رفت. اجسام و ماهیت‌شان به آرامی محو شدند. همه چیز مبهم و تیره شد. نه تنها نور وتصویر بلکه صدا نیز ناپدید شد. تالار فقط پنج مبل دو نفره داشت، به غیراز آن زنجیرهٔ نامنظم پلکان به عنوان گالری عمومی به کار می‌رفت. همان جا نشسته و کتابی باز با عنوان راهنمای گردشگری در مقابلش داشت، پس از اتمام اجرای آن روز درهای تئاتر بسته بود، این لحظه برای ایامی باارزش بود. حضار به طور معمول چیز خاصی نمی‌نوشتند. گاهی ممکن بود بازدیدکننده نابینا چیزی با خط بریل بنویسند ولی ایامی نتوانست چنین زبانی را رمزگشایی کند. با این حال، کتاب در دستش را نخواند، نشست و به آرامی، به صدایی که کم و زیاد میشد، گوش داد.

دور نشو، حتی برای یک روز چرا که چرا که... یک روز هم زیاد است و من منتظرت خواهم بود.

ایامی همیشه در این موقع از روز تنها می‌نشست،، و رادیو قدیمی که در میان لوازم صوتی پنهان بود، خود به خود روشن شد. از آنجایی که ایامی از الکتریسیته ساکنی که در دستگاه‌ها، کابل‌ها، میکروفون‌ها و بلندگوها جرقه می‌زد، می‌ترسید و معتقد بود که اختلال ناشی از امواج صوتی می‌تواند آسیب جسمانی ایجاد کند، نمی‌توانست تصور کند برای رادیویی که عمداً یا سهواً آنجا رها شده، دستگاه‌های حجیم را لمس کند یا حتی نگاهشان کند. اگرچه در تئاتر صوتی کار می‌کرد اما آشنایی‌اش با تجهیزات صوتی فقط در حد قرار دادن لوح فشردهٔ یک اجرای معین در گرامافون و فشردن دکمه پخش بود.

هرازگاهی، صدابردار از طرف موسسه می‌آمد که ببیند همه چیز مرتب است، اما ایامی هرگز با او هم‌صحبت نشده بود. مهندس کلاه بیسبالی داشت که کامل روی سرش قرار گرفته بود و صورتش را پوشانده بود و باعث می‌شد شبیه شبحی شود. با وجود اینکه هرگز تجهیزات سنگین به همراه نداشت و هیچ‌کس همراهش نبود، اما همیشه با اتوبوس بین‌شهری می‌آمد. اتوبوس سفید رنگ با آرم موسسه مزین بود. قبل از آمدن مهندس، به کارگردان تئاتر اطلاع داده می‌شد تا در مورد هر موضوعی به صورت حضوری صحبت کنند. کارگردان نیز هنگام رسیدن مهندس به استقبالش می‌آمد وهنگام رفتن بدرقه‌اش می‌کرد.

یکباری ایامی قصد داشت راجع به رادیو به مدیر بگوید که چگونه خود به خود روشن و خاموش می‌شود. تا به حال در حین اجرا این مسئله اتفاق نیوفتاده بود، اما اگر رخ می‌داد مشکل پیش می‌آمد و ایامی احساس کرد که کارگردان باید در جریان باشد چرا که تنها همکار و مافوقش بود. ایامی در حالی که بیرون از دفتر کارگردان ایستاده بود، انگار فکر تازه‌ای به ذهنش خطور کرد، برگشت و گفت: «احتمالا مشکلی در یکی از سیم‌ها وجود داره. شایدم کابل برای بلندگوها به اشتباه به این رادیو وصل شده».»


کاربر 7837453
۱۴۰۳/۰۹/۲۵

بشدت کتاب زیبایی بود و من این کتاب را بار پنجمی بود که گوش می دادم

حجم

۱۲۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۱۲۷٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان