کتاب تصویر یک سیاره
معرفی کتاب تصویر یک سیاره
کتاب تصویر یک سیاره نوشتهٔ فریدریش دورنمات و ترجمهٔ بهروز قنبرحسینی است. نشر قطره این نمایشنامه را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تصویر یک سیاره
فریدریش دورنمات در نمایشنامهٔ تصویر یک سیاره داستانی از یک فاجعهٔ کیهانی را بیان میکند که باعث نابودی زمین میشود. یک شهر و مردمانش هنگام فوران یک آتشفشان چه تصمیمی میگیرند؟ این اتفاق بهتمامی باعث مرگ ساکنان آنجا میشود؛ چراکه آنها به دلایل متفاوت، فاجعه را جدی نمیگیرند و شهر را ترک نمیکنند. همهٔ این موارد میتواند درمورد یک فاجعهٔ کیهانی نیز اتفاق بیفتد. نویسنده در تلاش است تا بتواند انسانها را در برابر چنین فروپاشیای آگاه کند. شخصیتهای این نمایشنامهٔ دوپردهای عبارتاند از «آدم»، «قابیل»، «هابیل»، «هنوخ (پسر قابیل)»، «حوا»، «آدا (همسر اول هنوخ)»، «زیلا (همسر دوم هنوخ)» و «نائما (دختر زیلا)».
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب تصویر یک سیاره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقهمندان به نمایشنامههای خارجی پیشنهاد میکنیم.
درباره فردریش دورنمات
فریدریش دورنمات نویسنده و نقاش سوئیسیتبار بود که در سال ۱۹۲۱ در روستایی نزدیکی شهر برن متولد شد. در ۱۳سالگی همراه با خانوادهاش به پایتخت رفت و پس از تکمیلکردن تحصیلات اولیه وارد دانشگاه شد و در رشتهٔ فلسفه تحصیل کرد. دورنمات به فیزیک، الهیات، نجوم و تاریخ احاطه داشت و از این لحاظ شباهت بسیاری به هنرمندان دورهٔ کلاسیک دارد. او پس از بهاتمامرساندن تحصیلاتش در این دوراهی ماند که آیا نقاشی را بهعنوان حرفهٔ اصلی خود دنبال کند یا نویسندگی را جدیتر بگیرد. در نهایت تصمیم گرفت برای آیندگان بهعنوان نویسنده شناخته شود و نقاشی را اولویت دوم کارش قرار داد؛ البته همچنان به نقاشی توجهی خاص داشت و تابلوهای نقاشی برایش مانند پلی میان تئاتر و ادبیات بودند. فردریش دورنمات در طول دوران فعالیتش بیشتر به نوشتن رمانهای جنایی و نمایشنامههای رادیویی مشغول بود. نگارش نمایشنامههای رادیویی برای او بسیار پولساز بود و باعث شد تا بتواند بهراحتی از خانوادهی ۵نفرهاش بدون دغدغه مراقبت کند. او یکی از مطرحترین نویسندگان آلمانیزبان پس از جنگ جهانی دوم است. دورنمات در آثار خود تحتتأثیر نمایشنامهنویسانی مانند گئورگ بوخنر، آگوست استریندبرگ، تورنتون وایلدر و البته برتولت برشت و تئاتر اپیک (حماسی) اوست. او دغدغههای اخلاقی و مذهبی خود را اغلب با نگاهی کمیک و فارسگونه بیان کرده است. به نظر او فقط کمدی است که میتواند موقعیت انسان امروزی را آشکار کند.
نخستین نمایشنامهٔ دورنمات در سال ۱۹۴۷ با عنوان «این نوشته شد» عرضه شد. داستان این اثر بر اساس جنگهای قرن ۱۶ میلادی در اروپا به رشتهٔ تحریر درآمده بود. دومین نمایشنامهٔ خود را یک سال بعد با عنوان «نابینا» نوشت. این اثر داستان غمانگیز دوک نابینایی است که با ازدستدادن پسر و دخترش که عزیزترین بستگانش هستند، روحش چنان آزار میبیند که احساس میکند در پایان زندگی قرار دارد و عریان در کوچه و خیابان پرسه میزند و به بیان درونیات خود با خداوند میپردازد. این نویسنده نمایشنامهٔ «رومولوس کبیر» را در سال ۱۹۴۸ نگاشت که یک کمدی شبهتاریخی و هیجانانگیز است که از کمدیهای ساتیر یونانی و روم باستان گرفته شده است. این نویسندهٔ برجسته در سال ۱۹۳۵ نمایشنامهٔ مشهور «ازدواج آقای میسیسیپی» را نوشت. این اثر هم از نظر مضمون به مسئلهٔ وجود بیعدالتی در جامعه میپردازد و از نظر ساختار نمایشی تلاشی برای رهایی از قید و بندهایی است که در آن زمان موجب آزار نمایشنامهنویسان بوده است. همین مسئله باعث شد تا این نمایشنامه بهعنوان اثری شاخص موردتوجه سایر درامنویسان جهان قرار بگیرد. دورنمات در همان سال «فرشتهای به بابل میآید» را خلق کرد. داستان این نمایشنامه بر اساس یک افسانهٔ قدیمی بابلی شکل میگیرد و اتفاقات آن در زمان حکومت بختُنصر در سرزمین بابل به وجود میآید.
بسیاری از صاحب نظران موفقترین نمایشنامهٔ این نویسنده را «ملاقات با بانوی سالخورده» میدانند که در سال ۱۹۵۵ نوشته شد. در این نمایشنامه عدالت با بیعدالتی به اجرا درمیآید، اما جداکردن این ۲ بر عهدهٔ تماشاگر قرار میگیرد. دورنمات در سال ۱۹۶۲ نمایشنامهٔ «فیزیکدانها» را به نگارش درآورد. داستان این اثر در تیمارستان دانشمندان دیوانه میگذرد که هر کدام از آنها فکر میکند یک شخصیت برجستهٔ دوران است. اثر مشهور بعدی این نویسنده «بازی استریندبرگ» نام دارد که اقتباسی از نمایشنامهٔ «رقص مرگ» نوشتهٔ اگوست استریندبرگ است. این نمایشنامه به مسئله زندگی زناشویی و ازدواج میپردازد. «شهاب آسمانی»، «غربت»، «روزهای آخر پاییز»، «پنچری»، «تصویر یک سیاره» و «گفتوگوی شبانه» تعدادی از دیگر متون نمایشی این نویسنده هستند. در ایران بسیاری از نمایشنامههای مشهور دورنمات ترجمه و به اجرا درآمده که بیشتر این ترجمهها بهوسیلهٔ حمید سمندریان انجام شده است. فردریش دورنمات در سال ۱۹۹۰ و در ۶۹سالگی درگذشت.
بخشی از کتاب تصویر یک سیاره
«هابیل: هزاران گاو، هزاران گوسفند، هزاران خوک به بازار وارد شدهن.
قابیل: که چی؟
هابیل: مسخرهست...
قابیل: دورهٔ آدمخواری گذشته.
هابیل: توی سرزمینهای خشک، همه از گرسنگی میمیرن.
قابیل: تشکیلات ما با گرسنگی کاری نداره.
هابیل: اما تشکیلاتِ ما؟
قابیل: در مقابله با گرسنگی، تنها برنامهریزی مناسب برای ازدیاد جمعیت میتونه کمک کنه. بهجای اینکه خودتون رو به قضاوقدر بسپرین، از قرصهای ضدبارداری استفاده کنین.
هابیل: از اونجایی که توی سرزمینهای خشک کمبود هزاران گاو، هزاران خوک، هزاران گوسفند وجود داره، صدها هزار نفر از گرسنگی میمیرن.
قابیل: درنتیجه صدها تن خورده نمیشن.
هابیل: آدمخواری خطری برای جهان نیست.
قابیل: هر وحشیگری خطریه برای جهان.
هابیل: برای من جملههای بیمعنی نگین.
آدا: من تسلیم آدمخواری نمیشم، حتی اگه تشکیلات بهخاطر گرسنگی سرزنش بشه.
هابیل: مادام، موقعیت وحشتناک من رو درک کنین، واردات حیوانات از جانب شما و گرسنگی بچههای من.
آدا: دبیر کل اجازهٔ حملونقل رو داده.
هابیل: یه احمق بیشعور.
آدا: من با این لحن و در این سطح با شما بحث نمیکنم.
زیلا: ما بهخاطر دبیر کل خودمون رو به آب و آتش میزنیم.
نائما: درعینحال، اون برندهٔ جایزهٔ ادبی نوبله.»
حجم
۵۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه
حجم
۵۷٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۲۲ صفحه