کتاب ویروس یهودا
معرفی کتاب ویروس یهودا
کتاب ویروس یهودا نوشتهٔ جیمز رولینز با ترجمهٔ هادی امینی توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است. داستان این کتاب جلد چهارم مجموعهٔ سیگما است. ویروس یهودا به ترکیب علم، تاریخ و ماجراجویی میپردازد و خوانندگان را به سفری پرخطر و مرموز در دل اسرار باستانی و تهدیدات مدرن میبرد.
درباره کتاب ویروس یهودا
ویروس یهودا چهارمین جلد از مجموعهٔ نیروی سیگما است که با تلفیق داستانی هیجانانگیز و مفاهیم علمی و تاریخی، مخاطب را درگیر میکند. این کتاب یکی از آثار پرفروش و محبوب جیمز رولینز است که در ژانر هیجانانگیز علمی-ماجراجویانه نوشته شده است. داستان با وقوع یک بیماری مرگبار و مرموز آغاز میشود که به سرعت در سراسر جهان گسترش مییابد. تیم سیگما مأمور میشود تا این تهدید را مهار کند و از فاجعهای جهانی جلوگیری کند. در طول این ماجرا، رازهای مربوط به مارکو پولو و ارتباط آن با بیماری مورد بررسی قرار میگیرد. ویروس یهودا به مفاهیمی مانند گسترش بیماریها و تأثیر آنها بر جامعه انسانی میپردازد، موضوعی که همچنان در عصر مدرن اهمیت زیادی دارد.
رولینز در این اثر با طرح سوالهایی درباره علم، ایمان و تأثیر آنها بر تاریخ، به بررسی رابطه میان انسانها و خطراتی که از سوی دانش بشری یا بیتوجهی به آنها میتواند ایجاد شود، میپردازد. جیمز رولینز، نام مستعار جیمز پائول چایکوفسکی، نویسنده آمریکایی است که بهخاطر آثارش در ژانر هیجانانگیز علمی و ماجراجویانه شهرت دارد.
کتاب ویروس یهودا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای هیجانانگیز علمی، تاریخی و ماجراجویی مناسب است. اگر به آثاری مانند راز داوینچی یا داستانهایی با موضوع بیماریهای همهگیر علاقه دارید، این کتاب نیز توجه شما را جلب خواهد کرد.
بخشی از کتاب ویروس یهودا
«وقتی از کنار کاخ گذشت، سرعت قدمهایش بیشتر شد. از بین مجسمههای کفرآمیز بدون سر میدان دوید. دیگر به پنهانکاری فکر نمیکرد. همین حالا هم لو رفته بود. وقتی از سمت دیگر میدان وارد شد، جوان مصری با چشمان سیاه و ریش مرتبشده را دید. با هم نگاه به نگاه شدند. مرد مصری حالا ژاکت تیرهای داشت که از شانههای پهنش مانند روغن، پایین افتاده بود. نخستین باری که این مرد به استفانو مراجعه کرد، خودش را نماینده یک دوست قدیمی و همکار از دانشگاه آتن و به عنوان یک دانشجوی باستانشناسی از بوداپست معرفی کرده بود.
مرد مصری برای یک قطعه عتیقه خاص به مؤسسه باستانشناسی موسئو آمده بود. یک گنج کوچک. یک اُبلیسک از مصر. این مرد مصری با پشتیبانی مالی دولتش قصد داشت آن را به کشورش بازگرداند. او با خودش یک پرداخت نقدی قابل توجه هم آورده بود. استفانو هم به عنوان یک موزهدار که هزینههای درمانی همسرش نزدیک بود او را از خانهاش محروم کند، منعی برای پذیرفتن این رشوه نداشت. گرفتن این وجه چیز غریبی نبود؛ طی دو دهه گذشته دولت مصر گنجینههای ملی خود را از مجموعههای خصوصی و موزهها خریداری کرده تا چیزی که واقعاً به مصر تعلق داشته را بازگرداند.
پس استفانو هم موافقت کرد و قول داد که آن را تحویل دهد. یک ابلیسک سنگی کوچک ناشناخته چه اهمیتی داشت؟ طبق اسناد این ابلیسک برای مدت نزدیک به یک قرن در جعبهها نگهداری شده بود. توصیف مختصر داخل اسناد هم شاید دلیلش را توضیح میداد: ابلیسک مرمری نامشخص، مکشوفه در تانیس، مربوط به آخرین دوران سلطنت (سلطنت ۲۶ ام، ۶۱۵ قبل از میلاد.) هیچچیز غیرعادی یا تحریککنندهای درباره این سنگ وجود نداشت، مگر اینکه کسی نگاه دقیقی میانداخت و رد آن را دنبال میکرد. این سنگ از مجموعهای متعلق به یکی از موزههای رم یعنی موزه مصری گرگوری آمده بود.»
حجم
۷۱۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۸۴ صفحه
حجم
۷۱۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۸۴ صفحه