کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگیمان بود
معرفی کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگیمان بود
ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگیمان بود عنوان کتابی به نویسندگی هاروی مککی است. اخراج انتخاب ما، انسانها نیست، ولی برگشتن به مسیری که از اول باید در آن قرار میگرفتیم انتخاب خوبی است. در این کتاب 25 شخصیت شناختهشده در دنیای کار وتجارت مثل دونالد ترامپ، رابرت ردفورد، مایکل بلومبرگ و افراد بزرگ دیگری مصاحبه شده و آنها از تجارب خود به بازگشت به مسیر اصلی خود توضیح دادهاند.
درباره کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگیمان بود
ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگی مان بود را هاروی مک کی از نویسندگان برگزیده نیویورک تایمز است. در کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگیمان بود با تجربههای هارویمککی نویسندهی کتاب یا شخصیتهای مشهوری مانند محمدعلی کلی (قهرمان مشتزنی)، رابرت ردفورد (بازیگر هالیوود)، لری کینگ (گزارشگر) و افراد دیگری آشنا میشویم، همگی از تجربهی تلخ خود از اخراج از کارشان را به تجربهای خوب و شرین تبدیل و تعریف کردند که چطور اخراجشان تبدیل به پیشرفتشان شده است، یعنی روایات واقعی از افرادی واقعی در جهان که با اخراج شدنشان پلههای ترقی را بالا رفته و در پیشرفتشان هزاران نکته و حرف وجود دارد. هارویمککی در کتابش هیچ مخاطبی را نصیحت نمیکند. سعی نمیکند با تحتتاثیر قرار دادن احساساتمان، ما را مجبور به استقبال از تجربهی تلخ اخراجمان بکند.
ما در این کتاب با شنیدن انواع خاطرهها و تجارب دیگران از اخراج ناگهانیشان از کار را همراه با فراز و نشیب میشنویم. افرادی که در جریان اخراجشان بودند، افرادی که متهم به خیانت شدند، افرادی گرفته از مسن یا جوان، خانم یا آقا و... که بیدلیل اخراج شدهاند، بدون اینکه حتی دلیلش را بدانند و کاری از دستشان بربیاید. نویسنده نیز خاطرهی مشابه خود از اخراجش را تعریف میکند و هرگز آن را از یاد نبرده و دلیل موفقیت و پیشرفتش را آن تجربه میداند. او از سال 1988 بیش از 20 میلیون از نسخههای کتابش را در جهان به فروش رسانده است، کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگی مان بود موضوع جالب و متن روان و جذبکنندهای دارد!
چرا باید کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگی مان بود را مطالعه کنیم؟
این کتاب از تجربه شخصیتهای بزرگ برای ما میگوید و ما میتوانیم با خواندن این کتاب ازمسیری که طی کردهاند درس بگیریم.
خواندن کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگی مان بود را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
کسانی که به خواندن تجربیات انسانهای دیگر علاقه دارند و بهصورت پیوسته دوست دارند که درمورد زندگی اشخاص معروف اطلاعاتی داشته باشند میتوانند این کتاب را مطالعه کنند.
درباره هارویمککی
هارویمککی، تاجر و نویسندهی آمریکایی است که متولد سال 1932 میلادی در مینسوتا است. او از کودکی به شغل های متفاوتی مثل روزنامهفروشی یا چمنزنی و حتی پارو کردن برفها را نیز تجربه کرده است.
در سال 1954 در دانشگاه مینسوتا در رشتهی تاریخ فارغالتحصیل شده و سپس بهخاطر تحصیل در برنامهی اجرایی دانشگاه استنفورد به دانشکدهی تجارت آن دانشگاه رفت، پس از تمام شدن درسش به عنوان بازاریاب وارد شرکتی شد و بعد از چند سال با تجربه و ارتباطی که توانسته بود برقرار کند به موفقیت رسید و شرکت خودش را تاسیس کرد. او تا به امروز توانسته است صاحب هفت کتاب پرفروش در فهرست پرفروشترین مجلهی نیویورک تایمز باشد. از دیگر کتابهای او میتوان به شنا با کوسهها بدون آنکه زنده بلیعده شوید و هنر مذاکره اشاره کرد.
مجله فورچون مک کی را «آقایی که همهچیز را میسر میکند» نامید، که این نام به دلیل تهییج و برانگیزاندن امید انسانهای دیگر نامی برازنده برای او است.
بخشهایی از کتاب ما اخراج شدیم و این بهترین اتفاق زندگی مان بود
در سال ۱۹۹۲ اوضاع بر وفق مراد «ترامپ» پیش نمیرفت. در اوایل دهه ۹۰ میلادی بدهیهای ترامپ از مرز میلیون گذشته بود و به میلیارد رسیده بود. روز شنبه من و دوستم «لری کینگ»، دونالد را در سوئیت «لری» واقع در هتل «رادیسون» ملاقات کردیم، یک قرار ملاقات صبحانه معمولی بدون هیچ تشریفات خاص و بدون هیچ دلیلی که دونالد ترامپ بخواهد برای من شخصی که یک کارخانه کوچک پاکتسازی در مینهسوتا دارد آنچه را در فکرش میگذرد توصیف کند.
هاروی، خبر شکست من در مطبوعات و جراید بیش از اندازه بزرگ شده. با چهرهای که کوچکترین احساس در آن دیده نمیشد ادامه داد: «تمامی مقالات و اخبار چاپ شده در مورد من نامنصفانه بودند و به زودی تمامی آنها از چاپ چنین اخباری پشیمان خواهند شد، تو شاهد بازگشت من خواهی بود.» سپس از جیبش پاکت نامهای بیرون آورد و روی آن شروع به نوشتن و توضیح دادن برنامهاش کرد. چقدر این کار برای او جالب بود و از آن جالبتر برای من نوشتن برنامهاش بر روی پاکت نامه. اگرچه دونالد ترامپ فیالواقع هیچگاه از هیچ کاری اخراج نشد اما شرایط به مراتب سختتری را تجربه کرد؛ مطبوعات او را خرد کردند و این، کار را برای او بسیار سخت کرد. با تمام این اوصاف و در تلخترین لحظات، دونالد به آینده کارش امید داشت و دلش روشن بود.
حجم
۲۶۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۲۶۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
عالیه این کتاب
کناب مفیدی است افرادیکه کارکنان مجموعه ای هستند ممکنست زمانی با این مسئله مواجه شوند دید متفاوتی نسبت به امر اخراج و اماده شدن برای یافتن کار جدید می دهد
تجربیات زیبا با بیانی شیوا
این کتاب در لیست انتظار من برای خرید و مطالعه قرار گرفت درسته که مدیریت محترم طاقچه برای پیشنهادات دوستانه و خیرخواهانه حقیر ذیل کتاب بادبادک باز کمیک جهت پیشرفت کمی وکیفی اینجا وقعی ننهادند اما همینکه در بروزرسانی کتابها