
کتاب حرف و سکوت
معرفی کتاب حرف و سکوت
کتاب حرف و سکوت (یا درازگویی یک دیوانه در یک داستان کوتاه) نوشتهٔ محمود کیانوش توسط انتشارات فرهنگ جاوید منتشر شده است. این کتاب دربردارندهٔ روایتی بلند و تکگوییمحور از ذهن و زبان شخصیتی است که در مرز میان حرف و سکوت، دیوانگی و عقل، و فردیت و جامعه سرگردان است. این اثر با نگاهی انتقادی به مناسبات اجتماعی و فردی، تجربهٔ زیستن در حاشیه را روایت میکند. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب حرف و سکوت
کتاب حرف و سکوت اثری است که در قالب یک تکگویی طولانی، ذهنیات و خاطرات راوی را در بستری از طنز تلخ، انتقاد اجتماعی و تردیدهای فلسفی روایت میکند. کتاب در دورهای نوشته شده که دغدغههای هویت، جایگاه فرد در جامعه و نسبت میان عقل و جنون، موضوعات مهمی در ادبیات معاصر ایران بودهاند. محمود کیانوش با بهرهگیری از زبان گفتاری و ساختار سیال ذهن، خواننده را به دنیای درونی شخصیتی میبرد که در بیمارستان روانی بستری است و در گفتوگو با هماتاقی ساکت خود، به بازخوانی زندگی، خانواده، جامعه و حتی مفاهیم بنیادین چون حقیقت و دروغ میپردازد. فضای داستان، ترکیبی از طنز، تلخی، و نوعی بیپناهی است که در آن مرز میان سلامت و بیماری روانی، هنجار و ناهنجاری، مدام جابهجا میشود. کتاب حرف و سکوت، تصویری از جامعهای ارائه میدهد که در آن، حرفزدن و ساکتماندن هر دو میتواند نشانهٔ اختلال باشد و فردیت، همواره در معرض قضاوت و سوءتفاهم قرار دارد.
خلاصه کتاب حرف و سکوت
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان کتاب حرف و سکوت با تکگویی مردی آغاز میشود که در یک آسایشگاه روانی بستری است و هماتاقیاش مردی است که سکوت اختیار کرده. راوی، که به خاطر «پرحرفی» و رفتارهای غیرمتعارفش به اینجا آورده شده، در گفتوگوهای یکطرفه با هماتاقی ساکت خود، به مرور زندگیاش میپردازد: از کودکی و خانوادهای پرحادثه، تا تجربههای تلخ و طنزآمیز بزرگسالی، ازدواج، پدرشدن، و تلاش برای ساختن خانهای کوچک در محلهای که بهتدریج دگرگون میشود و او و خانوادهاش را به حاشیه میراند. روایت، مدام میان خاطرات، نقدهای اجتماعی، و تردیدهای فلسفی در نوسان است. راوی با زبانی تند و گاه هذیانی، به نقد مناسبات اجتماعی، بیعدالتی، ریاکاری، و پوچی میپردازد و در عین حال، از ناتوانی خود در سازگاری با جامعه و حتی با نزدیکانش میگوید. او در مواجهه با پزشکان و کارکنان آسایشگاه، به پوچی معیارهای سلامت و بیماری اشاره میکند و مرز میان عقل و جنون را زیر سؤال میبرد. داستان، بدون افشای پایان، خواننده را با پرسشهایی دربارهٔ هویت، حقیقت، و معنای زندگی تنها میگذارد.
چرا باید کتاب حرف و سکوت را خواند؟
کتاب حرف و سکوت با ساختار تکگویی و روایت سیال ذهن، فرصتی فراهم میکند تا خواننده با لایههای پنهان ذهن انسانی که در مرز عقل و جنون سرگردان است، مواجه شود. کتاب حرف و سکوت نهتنها تصویری از بحران هویت فردی و اجتماعی ارائه میدهد، بلکه با طنز تلخ و نگاه انتقادی، مناسبات قدرت، قضاوت و سوءتفاهم در جامعه را به چالش میکشد. خواندن این اثر، تجربهای متفاوت از مواجهه با زبان، روایت و دغدغههای انسان معاصر است.
خواندن کتاب حرف و سکوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب حرف و سکوت برای علاقهمندان به داستانهای روانشناختی، روایتهای تکگویی و آثار انتقادی اجتماعی مناسب است. همچنین کسانی که دغدغههایی دربارهٔ هویت، جایگاه فرد در جامعه، یا مرز میان سلامت و بیماری روانی دارند، میتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند.
درباره محمود کیانوش
محمود کیانوش، پژوهشگر، شاعر، نویسنده و مترجم معاصر ایرانی، در ۱۲ شهریور ۱۳۱۳ در مشهد متولد شد. گسترهٔ فعالیتهای ادبی او بسیار وسیع بوده و علاوه بر شعر و داستان، زمینههایی چون نقد ادبی، ادبیات کودکان، ترجمه و روزنامهنگاری را نیز در بر میگیرد.
کیانوش از دوران نوجوانی به ادبیات روی آورد و ابتدا با سرودن شعر و سپس با نگارش داستان کوتاه آغاز کرد. با تشویق معلمانش، این مسیر را ادامه داد و اولین داستانش مقام اول مسابقه داستاننویسی دانشآموزان سراسر کشور را کسب کرد. پس از اتمام دورهٔ اول متوسطه، وارد دانشسرای مقدماتی شد و پس از آن بهعنوان معلم و مدیر مدرسه در یکی از روستاهای اطراف تهران مشغول به کار شد.
او از پیشگامان شعر منثور آهنگین در ایران به شمار میرود. مجموعهی شعرهای آهنگین او با عنوان «شکوفه حیرت» که شامل آثار سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۳۸ است، به چاپ رسیده است. کیانوش سپس تحصیلات خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه تهران ادامه داد و مدرک لیسانس خود را دریافت کرد. اولین ترجمهٔ کتابی او، رمان «به خدایی ناشناخته» اثر جان اشتاینبک بود که در سال ۱۳۳۶ منتشر شد.
فعالیتهای مطبوعاتی او نیز قابل توجه است؛ مدتی عضو هیئت تحریریه و سردبیر مجلهٔ «صدف» و همچنین برای چهار دوره سردبیر مجلهٔ «سخن» بود. محمود کیانوش به دو زبان فارسی و انگلیسی مینویسد و چندین کتاب از او توسط ناشران انگلیسی به چاپ رسیده است. از جمله آثار مکتوب او میتوان به کتاب «بردار اینها را بنویس، آقا!» اشاره کرد.
بخشی از کتاب حرف و سکوت
«خیلی از شما معذرت میخواهم که حرف میزنم. میدانم که انتظارش را نداشتید. ولی باور بفرمایید که ابداً قصد بیحرمتی یا مزاحمت ندارم. آنها در مورد شما اشتباه کردهاند. اگر یک جو شعور داشتند و از نوک دماغشان آنطرفترها را دیده بودند، میفهمیدند که هر کس خلقوخویی دارد. مثلاً شما دلتان نمیخواهد حرف بزنید. خوب، به کسی چه مربوط است؟ اما در این دوازده روزی که من افتخار هماتاقبودن با شما را پیدا کردهام، اینطور دستگیرم شده است که شما گوش میکنید. بیشتر از صداها به رنگها و شکلها و حرکتها گوش میکنید. البته با صداها مخالفتی ندارید. آنها را میشنوید، ولی به آنها گوش نمیدهید. از این بابت به شما حق میدهم. صدای آدمها برایتان یکنواخت شده است. گذشته از یکنواختی، حتماً از تفسیر و تعبیر حرفها خسته شدهاید. میدانید که هیچکس همان چیزی را نمیگوید که میخواهد بگوید، اما از شما توقع دارد که همان چیزی را بفهمید که او میخواهد بگوید. مسخره نیست؟ تهوعآور نیست؟ تازه اگر شما برگردید به او بگویید که از حرفش همان چیزی را فهمیدهاید که او میخواسته است بفهمید، فریادش بلند میشود که آدم بدبین و بدفکری هستید. جنجال راه میاندازد. پیش همه شما را سکۀ یک پول میکند. همه را شاهد میگیرد و حرف خودش و تفسیر شما را در ترازوی مماشات و مدارای آنها میگذارد و آنها هم در دلشان تفسیر شما را میپذیرند، اما با زبانشان به آن بیچارۀ آزرده حق میدهند و شما را محکوم میکنند. این برای آدمها طبیعی شده است. اگر به شما حق بدهند و او را محکوم کنند، خودشان را محکوم کردهاند. سررشتۀ زندگی از دستشان درمیرود. گیج و آشفته میشوند. فکر میکنند که همهچیز را باید از سر بگیرند. حتی دنیا را از نو بسازند. زبان را درهم بریزند و آن را تصفیه کنند. میدانند که بعد از چنین تصفیهای، از زبان چیزی باقی میماند که با آن میشود فقط یک زندگی سادۀ چوپانی و زراعتی کرد. بقیهاش که دورریختنی است، اسباب زندگی آدم متمدن امروز است. با بقیهاش که دورریختنی است فرهنگهای مترقی را ساختهاند. با بقیهاش که دورریختنی است بهترین کتابهای عالم را نوشتهاند. بله، از هیچکس نمیشود چنین انتظاری داشت. زندگی آدمها همین است که هست. یا باید قبولش کرد و همرنگ جماعت شد، یا باید با سکوت ردش کرد و کنار نشست.»
حجم
۱۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱۲۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه