
کتاب پسر انسان
معرفی کتاب پسر انسان
کتاب پسر انسان با عنوان اصلی Hijo de hombre نوشتهٔ آئوگوستو روئا باستوس و ترجمهٔ مزدک صدر وتوسط انتشارات فرهنگ جاوید منتشر شده است. این کتاب رمانی است در ژانر ادبیات آمریکای لاتین که به تاریخ، اسطوره و سرگذشت مردم پاراگوئه میپردازد. این اثر با روایتهایی چندلایه، زندگی، رنج و مقاومت مردمان فرودست را در بستر تحولات اجتماعی و سیاسی قرن بیستم بازتاب میدهد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پسر انسان
کتاب پسر انسان نخستینبار در ۱۹۵۹ منتشر شد و آغازگر سهگانهای شد که آئوگوستو روئا باستوس دربارهٔ تاریخ و سرنوشت مردم پاراگوئه نوشت. این رمان در دورهای شکل گرفت که پاراگوئه از جنگها، انقلابها و دیکتاتوریها زخم خورده بود و نویسنده با الهام از واقعیتهای تلخ و اسطورههای بومی، روایتی چندصدایی و پیچیده از زندگی مردم ارائه داد. باستوس در این اثر، زبان اسپانیایی و گوئارانی را در هم میآمیزد و با نگاهی انتقادی و شاعرانه، به سرگذشت فرودستان، بردگان، شورشیان و قربانیان تاریخ میپردازد. فضای کتاب پسر انسان، آمیزهای از واقعیت و افسانه است و شخصیتهایش اغلب در مرز میان اسطوره و واقعیت حرکت میکنند. کتاب پسر انسان نه فقط داستان یک فرد یا یک خانواده، بلکه روایتی از حافظهٔ جمعی و رنجهای تاریخی یک ملت است که در دل روستاها، جنگلها و شهرهای پاراگوئه جریان دارد.
خلاصه کتاب پسر انسان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان کتاب پسر انسان با روایت زندگی و مرگ شخصیتهایی چون «ماکاریو فرانسیا»، «گاسپار مورا» و «ماریا روسا» در روستای ایتاپه آغاز میشود؛ جایی که سنتها، اسطورهها و واقعیتهای تلخ اجتماعی در هم تنیدهاند. ماکاریو، پیرمردی که فرزند یکی از بردگان دیکتاتور معروف پاراگوئه است، با قصههایش حافظهٔ جمعی روستا را زنده نگه میدارد. گاسپار مورا، سازندهٔ ساز و نوازندهای محبوب، پس از ابتلا به جذام به انزوا میرود و در دل کوهها زندگی میکند. مرگ و تنهایی او، و مجسمهٔ مسیحی که با دستان خود میتراشد، به نمادی از رنج و امید مردم بدل میشود. روایتهای بعدی کتاب، به سرگذشت دکتر «دوبروفسکی»، مهاجری روس و پزشک روستایی، و همچنین «کاسیانو» و «ناتی»، زوجی که قربانی نظام بردهداری مدرن در مزارع ماته میشوند، میپردازد. کتاب با جابهجایی میان زمانها و شخصیتها، تصویری از سرکوب، شورش، تبعید و مقاومت را به نمایش میگذارد و نشان میدهد چگونه رنج و امید، اسطوره و واقعیت، در سرنوشت مردم پاراگوئه گره خوردهاند.
چرا باید کتاب پسر انسان را خواند؟
کتاب پسر انسان با روایت چندلایه و زبان تصویری، تجربهٔ زیستهٔ مردم پاراگوئه را در بستر تاریخ و اسطوره بازتاب میدهد. کتاب پسر انسان به موضوعاتی چون سرکوب، تبعید، مقاومت، فقر و امید میپردازد و با شخصیتپردازیهای عمیق و فضاسازی خاص، خواننده را به دل جهان آمریکای لاتین میبرد. اثر، همزمان روایتی از تاریخ، اسطوره و زندگی روزمره است و مخاطب را با پرسشهایی دربارهٔ هویت، رنج و معنای انسان بودن روبهرو میکند.
خواندن کتاب پسر انسان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
کتاب پسر انسان برای علاقهمندان به ادبیات آمریکای لاتین، رمانهای تاریخی و اجتماعی، و کسانی که دغدغهٔ شناخت سرگذشت ملتها، اسطورهها و مقاومت در برابر سرکوب را دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به روایتهای چندصدایی و ساختارهای غیرخطی علاقه دارند، تجربهای متفاوت خواهد بود.
نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
اصلیترین و معتبرترین جایزهای که آئوگوستو روئا باستوس دریافت کرده است، جایزهٔ ادبی سروانتس (Premio Miguel de Cervantes) است.
جایزهٔ ادبی سروانتس: روا باستوس در سال ۱۹۸۹ موفق به دریافت این جایزه شد. جایزه سروانتس معتبرترین جایزه ادبیات اسپانیاییزبان محسوب میشود و به نویسندهای اهدا میگردد که با مجموعه آثار خود، به غنیسازی میراث ادبی زبان اسپانیایی کمک شایانی کرده باشد. این جایزه او را در کنار بزرگترین نامهای ادبیات اسپانیاییزبان قرار میدهد.
درباره آئوگوستو روئا باستوس
آئوگوستو روئا باستوس، نویسندهٔ پاراگوئهای، به دلیل نگارش آثاری با مضمون حکومتهای استبدادی شهرت فراوانی دارد. روا باستوس در سال ۱۹۷۴ شاهکار خود، «حکمران اول» را منتشر کرد. این رمان که داستان زندگی «خوزه گاسپار رودریگز»، دیکتاتور قرن نوزدهمی پاراگوئه را روایت میکند، یکی از برجستهترین آثار ادبی اسپانیاییزبان دوران معاصر به شمار میرود.
در سال ۱۹۴۷، پس از سالها تحمل رنج و سختی تحت حکومت نظامی استبدادی، روا باستوس مجبور به ترک وطن و تبعید شد. او نزدیک به نیم قرن از زادگاهش دور بود و مدتی را در آرژانتین به مشاغل مختلفی از جمله پستچیگری پرداخت، در حالی که هرگز دست از نوشتن نکشید.
آئوگوستو روئا باستوس در کنار نویسندگانی چون «خورخه لوئیس بورخس» و «ارنستو ساباتو»، به عضویت دائم جامعهٔ ادبی «بوئنوس آیرس» درآمد. در سال ۱۹۵۹، رمان «پسر بشر» که به تاریخ پردرد و رنج پاراگوئه میپردازد، موفقیت ادبی چشمگیری برای او به ارمغان آورد. در سال ۱۹۷۶ به تولوز فرانسه رفت و در دانشگاه به تدریس مشغول شد و سپس به اسپانیا عزیمت کرد. سرانجام در سال ۱۹۹۶ به پاراگوئه بازگشت.
آئوگوستو روئا باستوس یکی از مشهورترین نویسندگان آمریکای لاتین است که رمانهایش به ۲۵ زبان دنیا ترجمه شدهاند. در سال ۱۹۸۳، او موفق به دریافت جایزهٔ ادبی «سروانتس» شد. آئوگوستو روئا باستوس در ۸۷سالگی، پس از یک عمل جراحی قلب درگذشت. او نخستینبار در سال ۲۰۰۳ به دلیل بیماری قلبی تحت درمان قرار گرفته بود. دیدار فیدل کاسترو، رئیسجمهور کوبا، در آخرین سفرش به پاراگوئه از خانه روا باستوس، گواهی بر شهرت و جایگاه بالای این نویسنده در دنیای ادبیات است.
بخشی از کتاب پسر انسان
«مادرم غمگین بود که رؤیای من این است که روزی سرباز ارتش بشوم. پدرم میلندید: «ولش کن.» طوری که انگار گفته باشد: «بگذار اینقدر زمین بخورد تا یاد بگیرد.» میگفت: «کشور یک پادگان بزرگ است. ارتشیها وضعشان از بقیه بهتر است.» مادرم طوری نگاهم میکرد که انگار اسلحهای روی شانهام است و با نگرانی میگفت: «بله، اما هر دو سال یکبار انقلاب میشود.» آنوقت پدرم جواب میداد: «اما توی هر انقلابی آدمهای عادی بیشتر میمیرند تا ارتشیها. بعدش هم، اگر از ارتش خوشش نیامد میتواند بیاید بیرون. من طلبه بودم. از کشیش شدن خوشم نیامد. اما اینکه چند وقت لباس طلبگی پوشیده بودم مانع نشد تا کشاورز خوبی نشوم. ما که نمیتوانیم مجبورش کنیم، ولش کن، وارد ارتش که شد میفهمد بماند یا نه...»
من مخفیانه به بحثشان گوش میدادم. ولی لباس سربازی، لباس آبی زردوزیشده، کلاه و شمشیر چشمم را گرفته بود و برای رسیدن به آن باید در شهری ناشناخته به مدرسه میرفتم، باید با قطاری سفر میکردم که از میان روستا میگذشت و از نزدیک ریلگذاری آن را دیده بودم. افتتاحش درست زمانی بود که سربازان مدرسهٔ نظام، که ملتزمین رکاب هیئت ریاستجمهوری بودند، سوار بر قطاری آراستهشده با پرچم و برگ نخل از روستای ما گذشتند. پسران دلیری که با سینههای ستبر و قامت افراشتهشان روی رکاب واگنها ایستاده بودند خیلی بیشتر از رئیسجمهور تشویق شدند. در بازگشتِ رئیسجمهور از ویا انکارناسیون عیناً همین صحنه تکرار شد.»
حجم
۳۸۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۴۷ صفحه
حجم
۳۸۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۴۴۷ صفحه