دانلود و خرید کتاب باغ گمشده جواد مجابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب باغ گمشده

کتاب باغ گمشده

نویسنده:جواد مجابی
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب باغ گمشده

کتاب باغ گمشده نوشتهٔ جواد مجابی است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان فارسی را منتشر کرده است.

درباره کتاب باغ گمشده

کتاب باغ گمشده داستان «شاهی» و دو برادرش «طرلان» و «شهباز» است. آن‌ها از نوادگان یکی از شاهزاده های قاجار هستند؛ شاهزاده‌ای که به دستور ازدواج با یک رعیت می کند. هر فصل از کتاب در یک بازهٔ زمانی خاص می‌گذرد و فصل به فصل پازل داستان با سرگذشت نسل‌های بعد از شاهزاده کامل‌تر می‌شود. داستان‌های جواد مجابی پر از جزئیات، اشارات، طنز و تفسیر است. با طنزی پنهان که به نظر می رسد بخش جدایی ناپذیر از شخصیت نویسندهٔ داستان باشد. تفاوت‌های نسلی به خوبی نشان داده می‌شود. با این حال، هنگام خواندن این رمان باید در نظر داشته باشیم که این کتاب با چند سال تأخیر به بازار نشر آمده است و طبیعتاً در این سال‌ها جوامع و روابط انسانی تغییر کرده‌اند. از سوی دیگر، جنبه‌های مختلف شخصیت نویسنده به خوبی در جای جای این رمان خود را نشان می دهد و همهٔ این‌ها کمک می‌کند تا خواننده کتاب در دنیایی متفاوت از دنیای زندگی روزمره خود سیر کند.

خواندن کتاب باغ گمشده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی فارسی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جواد مجابی

جواد مجابی ۲۲ مهر ۱۳۱۸ در قزوین به دنیا آمد. او شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و هنرهای تجسمی، نقاش، طنزپرداز و روزنامه‌نگار ایرانی است. از او آثار گوناگونی منتشر رسیده است. برای مدت کوتاهی سردبیر مجلهٔ «دنیای سخن» بود. او یکی از شناخته‌شده‌ترین روشنفکران و هنرمندان معاصر ایران است که نامش همیشه در میان بزرگان دیگر آمده است. از او بارها از سوی مجامع اروپایی و آمریکایی برای سخنرانی دربارهٔ هنر و ادبیات ایران دعوت شده است. این نویسنده، یکی از نمایندگان شاخص ادبیات معاصر ایران به شمار می‌رود. آثار بسیار جواد مجابی در زمینه‌های متعددی دسته‌بندی می‌شوند؛ شناخت‌نامه و مجموعه مقالات، سفرنامه، فیلم‌نامه، نمایشنامه، شعر، داستان کوتاه، رمان، گفت‌وگو و مصاحبه، پژوهش، داستان کودکان و طنز.

بخشی از کتاب باغ گمشده

«دستیاران، آب و تاب بیش‌تری می‌خواستند، ژاندارم بازیگر خود را به آب و آتش می‌زد تا جایی که دل آدم می‌سوخت، برای توصیف تاریخی قضیه، قطعه شعری می‌خواند، توضیح صحنه می‌داد، حتی تعداد تماشاگران را شمرده بود. نقش دو نفر نزاع‌کننده در صف امروز را به تنهایی بازی می‌کرد، با نشان دادن تمام ضربه‌هایی که به یکدیگر زده بودند و طرح تمام فحش‌هایی که حفظ آن فقط از ضبط‌صوت برمی‌آمد خلاقیت به خرج می‌داد. شنوندگان خاطرات قدیمی‌تری تقاضا می‌کردند وقتی که به خاطرات رزمی با عشایر یا خاطرات عشقی در خلوت می‌رسید شور کاذب مجلس به اوج رسیده بود و او را در همان‌جا می‌ایستانیدند و با چرب‌زبانی و حیله که همان‌ها را به دقت شرح دهد، او از سطح وقایع به عمق حادثه فرو می‌رفت، موج تشویق‌ها، کهنه ژاندارم را عرقریزان و بی‌پروا، به گفتن حرف‌ها و کردن کارهایی وادار می‌کرد که اگرچه ظاهرا در گذشته اتفاق افتاده بود اما بر هیچ کس پوشیده نبود که رؤیای دیشب و آرزوی اکنون پیرمرد است.

پیرمرد طمعکار هم بود، گاهی نرسیده و ننشسته بود که، آن‌ها تبانی‌کنان از فروش یک زمین عالی اما مفت حرف می‌زدند، به ظاهر چنان سرگرم کار خود بودند که انگار او را ندیده‌اند یا نادیده می‌انگارند آن طور که او طاقت نیاورد و بپرسد کجا، چطور، آخر چرا این قدر ارزان؟ و جمع توطئه‌گر او را به بازی بگیرد و هر دم محرمانه‌تر و رمزی‌تر سخن بگوید و او اصرار کند، بالاخره فاش شود که باغی بی‌صاحب در شهسوار یا دماوند در اختیار یک مشت ورثه بی‌صاحب است که می‌توان به راحتی از چنگشان درآورد و او آدرس بپرسد و چند و چون معامله را جویا شود و در آخر به او وعده داده شود که فردا موعد عزیمت به آن باغ و دیدن و چاپیدن یتیم‌هاست. و فردا که موعد عزیمت به منطقه بود کسی عذری بیاورد که زنش مریض شده یا مشتری دیگری زودتر به وصال باغ رسیده است، کهنه ژاندارم که پول را آماده کرده و به امید سود کلان شب را نخوابیده است مأیوس شود اما خیلی زود، همان روز، به بازی دیگری فریب داده شود و هیچ یک از طرفین از ادامه این نمایش موحش خسته نشوند.

گاهی گرگ‌ها یکدیگر را می‌دریدند، به مناسبتی از سفر نخست‌وزیر سابق به آمریکا حرفی زده می‌شد، یکی تاریخ دقیقش را می‌گفت، دیگری هدف محرمانه آن را فاش می‌کرد، آن دیگری شماره و اسامی همراهان را یاد می‌کرد، کسی که خود از ملتزمین رکاب بود مجلس را تسخیر می‌کرد، امروز حق او بود که شرح آن مسافرت را منزل به منزل بیان کند، هرچه مفصل‌تر و دائم مقایسه آن روزگار با این ایام که اصلاً روزگار نیست.

گاهی بغضی، قطره اشکی در کار می‌آمد، درست وقتی که جلال و شکوه هتل‌ها، مهمانی‌ها، خوشمزگی غذاها و مشروبات، عنایت مقامات به ارباب مطبوعات مطرح می‌شد آه و ناله جمعی، حاشیه‌ها و پانویس‌های بحث و تک‌مضراب‌ها شنیده می‌شد، گاهی کار به داوری تاریخی می‌رسید که آقا چه شخصیت جذاب، حیله‌گر و فهمیده‌ای بوده است. برای اثبات این سه صفت، شاید چند دقیقه خاطره و سند و مدرک کفایت می‌کرد اما کار به سه ساعت جدل و مناقشه می‌رسید، چون هر کس که او را دیده بود، اصرار داشت تا صفات دیگری بر آقا بیفزاید که طیف وسیعی از فضایل بشری تا مرزهای نامطمئن سرسپردگی و رذالت را می‌پیمود، دلیل‌ها و ضد دلیل‌های بسیاری عرضه می‌شد تا وقتی که کسالت و گرسنگی و خشم و دودستگی بر جمع زیر درخت چنار حاکم شود، کسی به فکر جرعه‌ای سرد یا لقمه‌ای گرم بیفتد و مجلس ناتمام از هم بپاشد تا عصر دیگر دوباره با همان حرارت از سر گرفته شود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۴۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۶۲ صفحه

حجم

۳۴۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۶۲ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
تومان