کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی
معرفی کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی
کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی پژوهش جواد مجابی است و فرهنگ معاصر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی
در کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی، انگیزهٔ اصلی گردآورنده، تدارک متنهای خوشخوان جامعی است که فراتر از گزارشنویسی ژورنالیستی و فروتر از تحقیق نقادانهٔ آکادمیک قرار گیرد و بیشتر روی سخن با خوانندگان جوان و مخاطبان عام ادبیات معاصر ایران داشته باشد که از احوال نسل پیشین کمابیش خبر داشتند اما منابع ادبی در باب زندگی و کار آن شاعران و نویسندگان را در اختیار نداشتند. جواد مجابی کوشیده با تدارک این شناختنامه تصاویر کوتاه اما رنگارنگی از کوششهای ادبی غلامحسین ساعدی را پیش چشم نسل جوان بگسترد و فعالیتهای متنوع اجتماعی و فرهنگی این هنرمند چندساحتی را به اختصار یادآور شود تا اگر کسی خواست با آثار و افکار او بیشتر و بهتر آشنا گردد، طرح راهنمایی سنجیده، پیش روی داشته باشد.
پرداختن به زندگی و آثار هنرمندان یک عصر، علاوه بر یادکرد نام و کار نیک آنان و ارجگزاری به آثارشان، از این جهت ضروری است که شاخهای ارزشمند از ادبیات جهانی که در ایران هنوز به شکوفایی نرسیده در متن فرهنگ ما بارور شود، مقصود زندگینامهنویسی هنری است که با انتشار تاریخ شفاهی و زندگینامههای خودنوشت، اندک اندک دارد جوانه میزند. «زندگینامه و شناختنامه» حاوی جذابترین بخشهای ادبی یک عصر است که یا نویسندگان و پژوهندگان دربارهٔ بزرگان عصر خود و تاریخ جهان کتابی تدارک میکنند یا آن کتاب حاصل تجربهٔ صادقانه و شجاعانهٔ هنرمندی که سرگذشت و سرشت خویش را روایت یا بهتر اعتراف میکند. اعتراف شجاعانه و صادقانهٔ زندگی هنرمند که طبعاً به روایت واقعیتهای عصر و حکایت حقایق زندگی معاصران میانجامد اسناد واقعی یک دوره را کامل میکند و ما را با تاریخ صریح و بیدروغی روبهرو میکند که همه از نداشتنش رنج بردهاند.
سرفصلهای کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی از این قرار است:
سفرنامه
تکهای از سفرنامه: سایههای خوش در حاشیهٔ خلیج
تکنگاری
روزنامهنگاری
تئاتر مستند
نقاشی، مظلومترین هنر در ایران امروز
نقد و نظر
گفتگو و سخنرانی
مصاحبهها
سخنان ساعدی در مصاحبهٔ مطبوعاتی نیویورک
تاریخ شفاهی ایران
حسبحال
گفتگو دربارهٔ سهراب سپهری
نمایشنامه
فیلمنامه
داستان (داستان کوتاه، دو برادر، آشفتهحالان بیداربخت)
رمان (در آغاز سفر، در سراچهٔ دباغان، میرمهنا)
لالبازی
داستان کودکان
طنز
یادداشتها
نامهها
از دیدگاه دیگران
خواندن کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران زندگی، آثار و شخصیت غلامحسین ساعدی پیشنهاد میکنیم. پژوهشگران ادبیات داستانی معاصر نیز از این کتاب بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب شناخت نامه غلامحسین ساعدی
«مصاحبه با آقای دکتر غلامحسین ساعدی در روز شانزدهم فروردین ۱۳۶۳ برابر با ۵ آوریل ۱۹۸۴ در شهر پاریسفرانسه. مصاحبهکننده ضیاء صدقی.
- صدقی: آقای دکتر ساعدی میخواهم از شما خواهش بکنم که در بدو امر یک شرح حال مختصری راجع به خودتان برای ما توضیح بدهید که کجا به دنیا آمدید و در چه سالی، در کجا تحصیل کردید و چگونه وارد فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شدید؟
ساعدی: من ۱۳۱۴ توی تبریز رو خشت افتادم. توی یک خانوادهٔ کارمند اندکی بدحال، فقیر مثلاً. تحصیلاتم در تبریز بود حتی طب را در تبریز خواندم.
- ص: در دانشگاه تبریز؟
س: آره.
- ص: چه سالی وارد دانشکدهٔ طب شدید؟
س: من حدود ۱۳۳۹-۱۳۴۰ فارغالتحصیل شدم. عرض کنم که برای دیدن تخصص به تهران آمدم و رفتم قسمت روانپزشکی. مدتی در بیمارستان روزبه کار میکردم. از آنجا هم ساواک و اینها یک کاری کردند که من دیگر توی دانشگاه نباشم.
- ص: چرا؟
س: دلیلش هم روشن بود. معمولاً سر کلاسها با دانشجویان و اینها که مثلاً بحث بود من مثلاً تا حدودی نمیرفتم دنبال این که قضایای روانی را تنها بیوشیمیک بدانم. این فاکتورهای مثلاً اجتماعی و این چیزها برای من خیلی مطرح بود. مثلاً در مورد دپرسیونها من ده تا بیستتا مریض را میبردم سر کلاس و نشان میدادم و بعد از آنها میپرسیدم، خیلی دقیق و یکمرتبه معلوم میشد که چه مقدار از فاکتورها مثلاً عوامل بیرونی بوده یا درونی بوده. در مورد تراپی هم همینطور. به ناچار خیال میکردند که من تبلیغ یک مکتبی را میکنم توی کلاس که به عوامل اجتماعی توجه کردن چه ربطی دارد. معلوم است حالا آدم دارای هرنوع مرام و عقیدهای باشد چیز میکند ولی اینها اینجوری فکر میکردند که بعد از آن هم مدتی فقط اینور و آنور میگشتم و سفر میرفتم و اینور و آنور را میدیدم تا سال ۵۳ که مرا گرفتند. قبل از آن هم که زندان دیگر محل...
- ص: یعنی بعد از ۲۸ مرداد دیگر. اولین بار بود که زندان رفتید؟
س: نه نه.
- ص: ۱۳۵۳ گفتید.
س: ۵۳ آخرین زندان من بود، آره.
- ص: چه سالی برای اولینبار زندان رفتید؟
س: اولین بار قبل از ۲۸ مرداد.
- ص: قبل از ۲۸ مرداد چرا شما را دستگیر کردند؟
س: یک بچه بودم من و توی سازمان جوانان فرقهٔ دمکرات کار میکردم، که به صورت مخفی درآمده بود. مسئول سهتا روزنامه من بودم. یکی به اسم فریاد یکی به اسم صعود که اتفاقاً این ماجرای صاحبامتیاز صعود فوقالعاده برای شما جالب است. اولین آدمی که بعد از ۲۸ مرداد ترور کردند این آدم بود و اسمش بود آرمائیس آرزومانیان...»
حجم
۹۷۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه
حجم
۹۷۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۵۱۲ صفحه