دانلود و خرید کتاب آن مادران، این دختران بلقیس سلیمانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب آن مادران، این دختران

کتاب آن مادران، این دختران

دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آن مادران، این دختران

کتاب آن مادران، این دختران نوشتهٔ بلقیس سلیمانی است. گروه انتشاراتی ققنوس این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب آن مادران، این دختران

کتاب آن مادران، این دختران برابر با یک رمان معاصر و ایرانی است که در ۱۴ فصل نوشته شده است. این رمان روایتگر زندگی «ثریا»، مادری اهل گوران تنها و دخترش «آنا» است. ثریا در جوانی و زمانی که باردار بود، شوهرش را از دست داد. او در تهران با شغل معلمی دخترش را به‌سختی بزرگ می‌کند. این کتاب روایت شکاف نسل‌ها از نظر فرهنگ، اخلاق، آرزوها و نیازها است. این کتاب رواتی سیال به حال و گذشته دارد؛ ثریای امروز را می‌بینیم و تجربیاتش از گذشته و بزرگ‌کردن دخترش و تمام احساساتی را که از سر گذرانده است تا دخترش را بزرگ کند. او زمانی حس می‌کند دخترش بخشی از وجودش است و بعضی اوقات حس می‌کند از او بریده شده است. متن کتاب روان و جذاب توصیف شده و گفته شده است که خواننده خودش را در قلب داستان احساس می‌کند و با او تجربه و احساساتش را درک می‌کند. 

خواندن کتاب آن مادران، این دختران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره بلقیس سلیمانی

بلقیس سلیمانی اول اردیبهشت ۱۳۴۲ در کرمان به دنیا آمد. در دانشگاه رشتهٔ فلسفه خواند و کارهای مختلفی را تجربه کرد. در رادیو فرهنگ، مدیر گروه مطالعات فرهنگی و فرهنگ عامه شد. مقاله نوشت. در دو فیلم سینمایی بازی کرد. ادبیات درس داد و به نقد و پژوهش ادبی پرداخت. او در سال ۱۳۹۵ موفق به دریافت نشان درجه‌یک هنری شد. این نشان را وزارت فرهنگ و ارشاد بر اساس سوابق هنری به هنرمندانی می‌دهد که تحصیلات دانشگاهی ندارند یا تحصیلات آکادمیکشان با سطح هنریشان برابری نمی‌کند. نشان درجه‌یک معادل مدرک دکتری است. کتاب‌های «شام آخر در سرخ ده»، «بازی آخر بانو»، «خاله‌بازی»، «سگ‌سالی»، «من از گورانی‌ها می‌ترسم»، «شب طاهره» و «بی‌پایانی» از آثار این نویسنده هستند. بلقیس سلیمانی جوایز و افتخارات گوناگونی را نصیب خود کرده است.

بخشی از کتاب آن مادران، این دختران

«یک بار دیگر خطابه‌اش را می‌خواند، نشسته توی کلاس ۲۰۳ گروه فلسفه، در را بسته و دارد با صدای بلند خطابه‌اش را می‌خواند. در نوشتن خطابه احسان خیلی کمکش کرد. مرد بیچاره هنوز امید دارد. ثریا می‌داند آنا او را نمی‌خواهد، با این همه خودش هم امید دارد دختر دمدمی‌مزاجش خوبی‌های این پسر مهربان را ببیند و نظرش را تغییر بدهد. ثریا هم می‌داند احسان پولدار نیست، از خانواده آن‌چنانی هم نیست، شغل مزخرفی هم دارد، اما می‌داند مردی است که به دلیل ناکامی در ازدواج اولش ازدواج دومش را در هر شرایطی حفظ خواهد کرد.

آنایی که از کرمان برگشت همان آنایی نبود که به کرمان رفته بود. بگویی‌نگویی آبی زیر پوستش دویده بود، رنگ و رویش تغییر کرده بود و مرموز شده بود. موبایل از دستش نمی‌افتاد. مدام مشغول تایپ بود و گاهی هم همان‌طور که تایپ می‌کرد می‌زد زیر خنده. سه روز بعد از ثریا آمد، با هواپیما آمد و درباره ماجرای زن ابوالفضل اصلاً با ثریا حرف نزد. از راه که رسید، ثریا را بوسید و گفت: «بازم اومدیم تو دود و دم تهران. کی می‌شه خلاص بشیم از این شهر نکبت؟»

ثریا چیزی نگفت، بعد از جریان زن ابوالفضل تهران برایش عزیز شده بود، با این همه، نگران رابطه‌اش با این شهر بود. سال‌ها بود در این شهر زندگی می‌کرد، اما احساس خاصی به کوچه‌ها، خیابان‌ها و محله‌های آن نداشت. سال‌ها بود در این کوچه زندگی می‌کرد، اما پستی‌ها و بلندی‌های آن را نمی‌شناخت، تصویرهای روی دیوارهایش را نمی‌دید، سبزه‌های احتمالی باغچه‌های کوچک را هم نمی‌دید، آدم‌ها را که اصلاً نمی‌شناخت. به محله سیدهای گوران که فکر می‌کرد، به کوچه خاکی منزل پدری که می‌اندیشید، محله و کوچه جان می‌گرفت، سنگ‌ریزه‌های کوچه‌ها هم جان می‌گرفتند، زنگ‌زدگی‌های درهای آهنی با او حرف می‌زدند از پس سال‌ها، جوانه‌های درخت‌های محله هنوز هم طراوت در جانش می‌ریختند. همه این سال‌ها تهران را مثل رهگذرها و مسافرها دیده بود. می‌دانست این خانه، این آپارتمان، این کوچه و محله ممکن است فقط برای یک سال پناهگاهش باشد، خدا می‌داند سال دیگر در کجا سکنا بگزیند. وقتی آپارتمان جنت‌آباد را خرید، دوست داشت با محله وارد رابطه‌ای یکه و یگانه شود، از آن نوعی که در گوران داشت، نشد، نمی‌توانست. با بقال محل بر سر تازه بودن یا کهنه بودن اجناس وارد گفتگو می‌شد، با اسم کوچک صدایش می‌زد و از هوا و آلودگی حرف می‌زد، با این همه هیچ‌وقت آقا نعمت جنت‌آبادی آقا رسول گورانی نشد که ویفر پرتقالی و موزی از او می‌خرید.

آن‌طور که ثریا درک می‌کرد رابطه آنا با تهران صدی هشتاد با رابطه او با تهران فرق می‌کرد. آنا خودش را بچه تهران می‌دانست، به لهجه تهرانی‌اش می‌نازید، تمام مال‌ها و رستوران‌های مشهور تهران را می‌شناخت. پز اسنپ و پل طبیعت و برج میلاد را به شهرستانی‌ها می‌داد و تنها نقطه‌ضعفش محل قیدشده تولدش در شناسنامه‌اش بود که گاهی عیشش با تهران را منقص می‌کرد. وقتی آنا موقع ورودش از تهران نالید، ثریا به پسرهای کاووس فکر کرد، به مهاجرت، به ازدواج. نکند دخترک توانسته راهی به قلب یکی از آن پسرهای سربه‌زیر باز کند. اگر چنین باشد دخترش جادوگر است. چطور می‌توانی قلب شکسته پسری مادرمرده را از آن خود کنی وقتی تو مطلقه‌ای و بزرگ‌تر، وقتی او عزادار است و یتیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
ستون های زمین (جلد دوم)
کن فالت
چیستی فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی
علی‌محمد رجبی
سلسله تقریرات دروس تفسیری حضرت آیت الله مهدوی کنی (ره)؛ تفسیر سوره بقره (جلد پنجم)
محمد عترت‌دوست
مسائل اجتماعی اجتماع، سیاست و کنش اجتماعی (جلد اول)
آنا لئون گوررو
اصل امامت در قرآن کریم
مجید یوسفی
درسنامه طلایی رادیولوژی دهان، فک و صورت
علی درفشی
تحول فرهنگ سیاسی بر اثر گسترش شبکه مجازی
زهرا اسدیان
دکتر ژیواگو
یان کریستی
طراحی میراگرهای غیرفعال در برابر زلزله
یوآن دی. گومز
مدیریت استعداد؛ یک رویکرد انتقادی به واقعیت های استعداد
بیلی آدامسن
کتاب آموزشی Vue.JS
هیتور رامون ریبیرو
چهارده اختر ولایت و امامت
احمد علامه فلسفی
بازگشت شوالیه با زره زنگ زده
رابرت فیشر
تئوری سازمانی، چالش و دورنمای پنداره ها (جلد دوم)
داود سلمانی
آشنایی با فن سنجش از دور و کاربرد منابع طبیعی
محمود زبیری
برخی وقایع مهم زمان پیامبر صلی‌الله علیه و آله
مدرسه دانشجویی قرآن و عترت علیهم‌السلام دانشگاه تهران
فضای مجازی
سیدرسول حسینی
بحوث فی القواعد الفقهیه
ماجد کاظمی (دباغ)
زبان و سوژگی
محمد فرهادی

حجم

۱۹۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۱۹۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۸۲,۰۰۰
تومان