کتاب باغ وحش شیشه ای
معرفی کتاب باغ وحش شیشه ای
کتاب باغ وحش شیشهای نوشتۀ تنسی ویلیامز با ترجمۀ حمید سمندریان در نشر قطره به چاپ رسیده است. باغ وحش شیشهای نمایشنامهای است دربارۀ خانوادهای فقیر به نام وینگفیلد در آمریکا که گرفتار مشکلاتی هستند و پسر خانواده روایتگر آن است.
درباره کتاب باغ وحش شیشه ای
خانوادۀ وینگفیلد در آپارتمانی در منطقۀ فقیرنشین آمریکا زندگی میکنند. در این نمایشنامه تام پسر خانواده علاوه بر اینکه یکی از شخصیتهای داستان است، روایت هم میکند. دیگر شخصیتهای نمایشنامه عبارتاند از:
آماندا وینگفیلد: مادر خانوادهٔ وینگفیلد
لورا وینگفیلد: دختر خانوادهٔ وینگفیلد
جیم اوکانر: دوست تام
پدر خانواده که تلفنچی بود سالها پیش از کارش استعفا کرد، خانوادهاش را رها و شهر را ترک کرد.
نمایشنامه ۷ صحنه دارد. هرکدام از شخصیتها، مشکلات خاص خود را دارند. مادر درگیر گذشتۀ خود است، پسر در فکر رؤیاهایش؛ اما موضوع اصلی دربارۀ لورا دختر خانواده است. یک پای لورا کوتاهتر از آن یکی است. این موضوع او را منزوی کرده و امیدش را برای ازدواج گرفته است. او که با کسی ارتباطی ندارد مجسمههای شیشهای از جانوران برای خود درست کرده و با آنها صحبت میکند. مادر که نگران وضعیت دخترش است از پسرش، تام میخواهد مردی را از میان همکارانش برای دیدار با لورا پیدا کند.
خواندن کتاب باغ وحش شیشه ای را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران ادبیات نمایشی و تئاتر پیشنهاد میکنیم.
درباره تنسی ویلیامز
توماس لنیر ویلیامز سوم (زاده ۲۶ مارس ۱۹۱۱ – درگذشته ۲۵ فوریه ۱۹۸۳) که با نام مستعار خود تنسی ویلیامز شناخته میشود، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس آمریکایی بود. او همراه با همعصران خود، یوجین اونیل و آرتور میلر، در میان ۳ نمایشنامهنویس برجستۀ درام قرن بیستم آمریکا قرار دارد.
ویلیامز در ۳۳سالگی، پس از سالها گمنامی، ناگهان با موفقیت نمایش The Glass Menagerie (۱۹۴۴) در شهر نیویورک به شهرت رسید. او در این نمایش «تئاتر پلاستیک» را معرفی کرد که از نزدیک نشاندهندۀ پیشینۀ ناخوشایند خانوادگی او بود. این اولین موفقیت از یک رشته موفقیتهای او بود؛ از جمله تراموایی به نام هوس (۱۹۴۷)، گربه روی سقف حلبی داغ (۱۹۵۵)، پرندۀ شیرین جوانی (۱۹۵۹) و شب ایگوانا (۱۹۶۱). ویلیامز با کارهای بعدی خود سبک جدیدی را به کار گرفت که چندان برای مخاطبان جذاب نبود. درام او «ترامویی به نام هوس» اغلب در فهرستهای کوتاه بهترین نمایشنامههای آمریکایی قرن بیستم در کنار «سفر دراز روز در شب» اثر یوجین اونیل و «مرگ فروشنده» اثر آرتور میلر شمارهگذاری شده است.
بسیاری از آثار تحسینشدۀ ویلیامز در سینما اقتباس شده است. او همچنین داستان کوتاه، شعر، مقاله و یک جلد خاطره نوشت. در ۱۹۷۹، ۴ سال قبل از مرگش، ویلیامز به تالار مشاهیر تئاتر آمریکا راه یافت.
در ۲۵ فوریه ۱۹۸۳، جسد ویلیامز در ۷۱سالگی در سوئیت خود در هتل الیزه در شهر نیویورک پیدا شد. در گزارش مرگ او در ۱۴ اوت ۱۹۸۳ آمده است که ویلیامز بر اثر سم سکونال مرده بود.
بخشی از کتاب باغ وحش شیشه ای
«آپارتمان خانوادهٔ وینگفیلد را در شروع صحنه میبینیم. در عقب صحنه منظرهٔ ساختمان بزرگی که مثل کندوی عسل از مجموعه حفرههایی تشکیل شده است دیده میشود. این ساختمان یکی از آن بناهایی است که معمولاً در نقاط پرجمعیت اطراف شهرها یعنی جاهایی که قشر فقیر اجتماع زندگی میکنند مثل قارچ بهسرعت رشد میکند و ساکنین آن قویترین نیروی نهفتهٔ جامعهٔ آمریکا را تشکیل میدهند. آنها مثل ماشین، کار میکنند و عمر خود را به پایان میبرند. وقتی پرده بالا میرود، دیوار تیرهرنگ و بدقوارهٔ ساختمانی را که در پشت آپارتمان اجارهای خانوادهٔ وینگفیلد قرار دارد میبینیم و در دو طرف آن، دو کوچهٔ تنگوتاریک دیده میشوند و در انتهای این دو کوچه محوطهٔ مخوف و غمانگیزی وجود دارد که در آن طنابهای رختشویی از چپوراست کشیده شده، بشکههای زباله و پلههای مشبک فرار از آتش که متعلق به ساختمان مجاور است، دیده میشود.
در آپارتمان خانوادهٔ وینگفیلد، در قسمت جلو صحنه اتاق نشیمن را میبینیم که ضمناً اتاق خواب لورا هم هست. نیمکتی در گوشهٔ اتاق قرار دارد که حکم تختخواب را هم دارد. در عقب صحنه، یعنی وسط اتاق طاقنمای بزرگی وجود دارد که پردهای نازک و رنگورورفته جلو آن آویزان است. اتاق غذاخوری پشت این پرده قرار دارد. در این اتاق چندین عروسک و مجسمهٔ شیشهای کهنه و قدیمی دیده میشود و یک تابلوی نقاشی کهنه که صورت پدر خانواده روی آن نقاشی شده به دیوار آویزان است در این تصویر پدر کلاه پیادهنظام سربازان جنگ جهانی اول را به سر دارد و صورتش خندان است»
حجم
۵۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۵۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
نظرات کاربران
خیلی قشنگه. میتونید فیلم اینجا بدون من روهم ببینید.از روی همین نمایشنامه ساخته شده با بازی فاطمه معتمدآریا، نگار جواهریان
خیلی خوب بود. تعداد شخصیت ها کم . متن پرکشش. داستان عامه پسند پر مغز . کم حجم و خوندنی
میتونید علاوه بر خواندن این کتاب فیلم اینجا بدون من راهم تماشا کنید نمایش گوشه ای از دردهای جامعه است
جالب بود. دغدغههای یک خانوادهی فقیر. یک زندگی معمولی که افکار و احساسات در اون پررنگ شده بود.
نمایشنامه ای کوتاه و خوشخوان با ترجمه عالی حمید سمندریان. با توجه به کوتاه بودن نمایشنامه و همچنین تعداد کم کاراکترها بازم قابل تامل ست و همچنین با روایت کشنده ای که دارد باعث میشود یک راست تا پایان کتاب
سلام دوستان کتاب خوان.نمایش خوبی بود. از این نمایش می توان یاد گرفت که نباید خود را دست کم گرفت و اینکه سعی نکنیم برای دیگران زندگی کنیم.و از فرصتهای که داریم به نحو احسن استفاده کنیم