کتاب تو، آن هستی
معرفی کتاب تو، آن هستی
کتاب تو، آن هستی نوشتهٔ جوزف کمبل و ترجمهٔ مینا غرویان است. انتشارات دوستان این کتاب فلسفی را منتشر کرده است؛ کتابی درمورد دگردیسی در استعارههای دینی.
درباره کتاب تو، آن هستی
کتاب تو، آن هستی زیربنای اساطیری سنت یهودی - مسیحی را بررسی کرده است. این کتاب پس از درگذشت جوزف کمبل از سخنرانیهای او ارائه و اولینبار در سال ۲۰۰۱ میلادی منتشر شد. این کتاب نمادها و استعاره های یهودی - مسیحی و تفسیرهای نادرست آنها را بررسی میکند. جوزف کمبل استدلال کرده است که کلیدهای همیشگی مرتبط با درک معنوی و مکاشفه عرفانی است. او همچون باستانشناسی که با استخوانها و دستسازهای بیرونکشیدهشده از خاک، زندگی گذشته یک منطقهٔ باستانی را بازسازی میکند، حیات را در آنچه حتی در نظر بسیاری از یهودیان و مسیحیان بقایایی شکننده و حتی ازبینرفته از اعتقادات است، برملا میسازد؛ بهعنوان مثال، جوزف کمبل کیفیت زندگی یهودیان و غنای نمادین عهد عتیق را یادآوری میکند که طی قرون در اثر نکتهسنجیهای خفقانآور برخی افراد، ارزش معنوی آنها زدوده شده است. این کتاب دارای یک دیباچه است که در آن اطلاعاتی دربارهٔ تفکرات جوزف کمبل و نسبتش با مخاطب ایرانی ارائه شده است. در مقدمهای هم که از ویراستار کمبل در کتاب آمده، زوایای تفکر کمبل برای خواننده روشن میشود. کمبل در سرتاسر کتاب با ارجاع به متنها و آثار ادبی و هنری و عهد قدیم و جدید و دیگر متنهای بنیادی آثار ادبی سترگ، به مسئلهٔ اسطوره و نمادها پرداخته است.
خواندن کتاب تو، آن هستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ و فلسفه و اسطوره پیشنهاد میکنیم.
درباره جوزف کمبل
جوزف کمبل (Joseph Campbell) در سال ۱۹۰۴ در نیویورک به دنیا آمد و در سال ۱۹۸۷ در هونولولو درگذشت. او یک اسطورهشناس آمریکایی بود که در زمینهٔ اسطورهشناسی و مذهب، مطالعات وسیعی انجام داد. دیدگاههای جوزف کمپبل بر روی تفکر معاصر هنر و علوم اجتماعی غرب بسیار تأثیرگذار بوده است؛ بهعنوان نمونه، «جرج لوکاس» دیدگاههای فلسفی مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» را مدیون او دانسته است. جوزف کمبل در سال ۱۹۲۱ از مدرسهٔ کانتربری در نیو میلفورد، کانکتیکات فارغالتحصیل شد. درحالیکه در کالج دارتموث به مطالعهٔ زیستشناسی و ریاضیات میپرداخت، به این نتیجه رسید که علوم انسانی را ترجیح میدهد. به دانشگاه کلمبیا رفت؛ جایی که مدرک کارشناس ادبیات انگلیسی در سال ۱۹۲۵ و کارشناسیارشد در ادبیات قرون وسطی در سال ۱۹۲۷ را از آن دریافت کرد. او موفق به دریافت جایزه در ورزشِ دو و میدانی حوادث شد و در برههای، در میان سریعترین دوندهٔ نیممایل در جهان بود. جوزف کمبل در سال ۱۹۸۷ درگذشت. از کتابهای او باید به «تو، آن هستی»، «قهرمان هزار چهره»، «قدرت اسطوره»، «سفر قهرمان» و «زندگی در سایهٔ اساطیر» اشاره کرد.
بخشی از کتاب تو، آن هستی
«بعد از اتمام سخنرانیهای جوزف کمبل، گوشسپردن به پرسش و پاسخهایی که ردوبدل میشد، تجربهای غنی و تا درجهای با سرخوردگی همراه بود. کمبل از خلال پرسشها با همان منش بخشنده و صریحی که ویژگی شخصیتی او بود، مضامینی را کشف میکرد و بروز میداد که گویی برای مخاطبان با چیزی آشنا در درونشان پیوند داشت. کمبل با آن چشمکهایی که با خوشخلقی ایرلندیاش همراه میشد، انگار شیری به مخزن دانش و آگاهیاش وصل کرده بود که با بازکردن آن نهفقط ذهن مخاطبان را روشن میساخت، بلکه میگذاشت آنها نیز به فوران آموزههایش نگاهی بیندازند. چنین چیزی برخلاف کتابهایی که نوشته، سخنرانیهایی که ایراد کرده و پرسشهایی که پاسخ داده، همواره شبیه ظرف روغن مقدسی است که تازه و پر بهنظر میرسد. با این حال، اگر گاهی بیاناتش پریشان و آشفته بهنظر میرسد، بهسبب محدودیتهای زمانی بود، زیرا او به اذهان و بصیرتهایی اشاره میکرد که هرگز نمیتوانستند کاملاً مورد مداقه قرار بگیرند، و درنتیجه سرخوردگیهایی نیز بهوجود میآمد. این پرسشها که از مجموع سخنرانیهای او گرفته شده و در این کتاب آمده، حالوهوای همان اوقات بهیادماندنی را زنده میکند. بنابراین، پاسخها آشکار میکند که در آن لحظات کمبل چقدر با انرژی و مشتاق برای پاسخگویی و آماده و راحت برای پذیرش نظریات مرتبط به هم بود، و مخاطبان نیز بیخیال تغذیه و سرگرمی، با شعور و اشتیاق میدانستند چیزی که دریافت میکنند بسیار بیش از اندکی است که به آنها داده میشود و این آموزهها سبب رشدشان میشود.
-پرسش: میتوانید توضیح دهید که منظورتان از مشکل اسطورهشناسی در زمانهٔ ما چیست؟
-یک انگارهٔ اسطورهای، در اصل یک بازخوانی و طریق بیواسطهٔ انرژی روانی است. نشانهٔ یک انرژی برانگیختهشده و انرژی جهتیافته است. اسطوره نظامی از انگارههای احساسی یا تأثیر است؛ و خود این بازنمودها احساس یا تأثیر را ایجاد میکنند.
-اساطیر خودمان، من و شما، بخشی از میراث انگارههای تأثیر است. ببینید، حالا چه بر سر اساطیر ما آمده است. در سطح عقلانیت، آنها پوچ انگاشته میشوند و بنابراین هیچ معنایی ندارند. و اینگونه نظام مبتنی بر عقلانیت ما پیوندهای آنها را از ما بریده و ما در زندگیمان نمیتوانیم به انرژی آن دسترسی داشته باشیم.»
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه