دانلود و خرید کتاب تراژدی قیصر ویلیام شکسپیر ترجمه فرنگیس شادمان
تصویر جلد کتاب تراژدی قیصر

کتاب تراژدی قیصر

معرفی کتاب تراژدی قیصر

کتاب تراژدی قیصر نوشتهٔ ویلیام شکسپیر و ترجمهٔ فرنگیس شادمان است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «ادبیات کلاسیک جهان» و حاوی نمایشنامه‌ای کلاسیک.

درباره کتاب تراژدی قیصر

کتاب تراژدی قیصر دربردارندهٔ نمایشنامه‌ای کلاسیک نوشتهٔ ویلیام شکسپیر است. این متن نمایشی در پنج پرده نگاشته شده و «جولیوس قیصر»، «اکتاویوس قیصر»، «سیسرو»، «کاروس بروتوس» و «سینا» نام برخی از شخصیت‌های آن است. موضوع نمایشنامهٔ «تراژدی قیصر» قتل جولیوس قیصر است. این متن نمایشی مبتنی است بر حوادث زندگی قیصر، «بروتوس»، «آنتونی» و «کَسی‌یوس»وقایع این تراژدی در روز چهاردهم ماه مارس سال ۴۴ قبل از میلاد شروع می‌شود.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب تراژدی قیصر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به ترادژدی‌های کلاسیک پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ویلیام شکسپیر

ویلیام شکسپیر (۱۵۶۴ - ۱۶۱۶) شاعر و نمایشنامه‌نویس انگلیسی است که بسیاری او را بزرگترین نمایشنامه‌نویس تاریخ و بسیاری نیز او را بزرگترین نویسندهٔ انگلیسی‌زبان تاریخ می‌دانند. ویلیام فرزند «جان شکسپیر» و «ماری اردن» بود. پدرش یکی از مرفهان شهر بود و مادرش، دختر زارعی دولت‌مرد، اما روزگار به کام ویلیام خوش نماند و در سال ۱۵۸۷ پدرش ورشکسته شد. ویلیام تحصیلات ابتدایی و مقدماتی از زبان لاتین را در دبیرستانی در استنفورد گذراند، اما در ۱۳سالگی به‌دلیل تنگدستی پدر، مدرسه را رها کرد. او پنج سال بعد با «آنا هاتاوی» ازدواج کرد که هشت سال بزرگتر از خودش بود و نتیجهٔ این ازدواج یک فرزند دختر و دو پسر بود. در سال ۱۵۸۵ ویلیام، استنفورد را ترک کرد و به لندن رفت و آنجا در تماشاخانه‌ای مشغول به کار شد. او به بازیگری پرداخت و در نهایت همان‌جا شروع به نمایشنامه‌نویسی کرد که به‌دلیل هوش و قریحهٔ فطری مورد استقبال بسیاری واقع شد. اشتغال به نمایشنامه‌نویسی و فعالیت در هنر تئاتر برای او موقعیت‌های فراوانی به بار آورد و از این طریق ثروت بسیاری کسب کرد. آثار مکتوب او به سه دستهٔ تراژدی، کمدی و تاریخی تقسیم شده‌اند. از مهم‌ترین آثار شکسپیر می‌توان به تراژدی‌های «اتللو»، «مکبث»، «هملت»، «شاه لیر»، «رومئو و ژولیت» (تراژدی)، «رؤیای شب نیمهٔ تابستان»، «شب دوازدهم» (کمدی)، «ژولیوس سزار» (تاریخی) اشاره کرد. او نمایشنامه‌های بسیاری نوشته است. ویلیام شکسپیر در سال‌های پایانی عمرش در استرانفورد ساکن شد و به‌ندرت به لندن رفت؛ تا اینکه در سال ۱۶۱۶ درگذشت.

بخشی از کتاب تراژدی قیصر

«کسی‌یوس: تی‌تی‌نیوس اگر تو مرا دوست می‌داری، بر اسب من سوار شو و مهمیزت را در او فروکن تا تو را به لشکریان آن طرف برساند و به اینجا بازگرداند تا من مطمئن شوم سربازانی که در آن طرف‌اند دوست‌اند یا دشمن.

تی‌تی‌نیوس: من به سرعت خیال به اینجا بازخواهم گشت (بیرون می‌رود).

کسی‌یوس: برو ای پینداروس، بر فراز آن تپه بالاتر شو، دید من همیشه بد بوده است، خوب نگاه کن تی‌تی‌نیوس، و به من بگو که میدان جنگ را چگونه می‌بینی: (پینداروس از تپه بالا می‌رود) در این روز بود که من اول بار دم زدم. زمان دور خود را طی کرده است و هم در آنجا که آغاز کردم تمام می‌کنم. عمر من دور خود را پیموده است. مرد، خبر چیست؟

پینداروس: (از بالای تپه) آه! خداوندگار من.

کسی‌یوس: خبر چیست؟

پینداروس: تی‌تی‌نیوس را از هر طرف سوارانی محاصره کرده‌اند که به جانب او می‌تازند؛ با این همه او می‌تازد، اکنون تقریباً بر او دست یافته‌اند. الآن تی‌تی‌نیوس۱۳۸! الآن بعضی پیاده می‌شوند، وای! او نیز پیاده می‌شود، او را گرفتند! (فریاد) گوش کنید از خوشحالی فریاد می‌کشند.

کسی‌یوس: پایین بیا، بیش از این نگاه مکن. وای چه جبانم من که این‌قدر زنده بمانم که ببینم بهترین دوستم را در مقابل من گرفتار کرده‌اند، (پینداروس پایین می‌آید). مردک، بیا اینجا، من تو را در پارت به اسیری گرفتم و آن‌گاه تو را بر آن داشتم که سوگند بخوری که اگر جانت را نگیرم و آنچه به تو فرمان دهم که بکنی، تو آن کنی. پس بیا به سوگند خود عمل کن، اکنون تو آزاد۱۳۹ شو، با این شمشیر خوب که در دل قیصر فرورفت این سینه را بشکاف، برای جواب دادن نایست، بیا قبضه را بگیر و وقتی که چهره‌ام پوشیده شد، چنان‌که الآن پوشیده است، تو شمشیر را فروکن (پینداروس به او ضربت می‌زند) ای قیصر، با همان شمشیری که تو را کشت انتقام تو گرفته شد (می‌میرد).

پینداروس: پس من آزادم. با این همه اگر جرئت داشتم که به رأی خود عمل کنم، آزاد نمی‌بودم ای کسی‌یوس. پینداروس از این کشور دور خواهد گریخت، به جایی که هرگز هیچ رومی‌ای از او نشانی۱۴۰ نگیرد (بیرون می‌رود)»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

حجم

۲۰۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۱۸,۰۰۰
۷۰%
تومان