کتاب آن طور که میل شماست
معرفی کتاب آن طور که میل شماست
کتاب آن طور که میل شماست نمایشنامهای نوشتهٔ ویلیام شکسپیر با ترجمهٔ جواد شمس است و نشر قطره آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آن طور که میل شماست
آن طور که میل شماست کمدیای است در پنج پرده که نخستین بار بین سالهای ۱۵۹۸ و ۱۶۰۰ اجرا شد و در ۱۶۲۳ به چاپ رسید. شکسپیر این نمایشنامه را بر مبنای رُمانسِ منثورِ رُزالیند (۱۵۹۰)، اثر تامِس لاج، نگاشت. قهرمان داستان رُزالیند نام دارد که بههمراه دخترعمویش از دربارِ عموی غاصبش میگریزد و در جنگل آردِن و درحالیکه جامهٔ مردانه به تن دارد با عشق زندگیاش و شمار زیادی شخصیت جالب دیگر ملاقات میکند، ازجمله ژاک (یا به تلفظ انگلیسی، جِیکوییز) که شماری از بهیادماندنیترین مونولوگهای شکسپیر و به تبع آن، تاریخ ادبیات نمایشی را بر زبان میآورد، مونولوگهایی همچون: «جهان یکسره صحنهٔ نمایش است... .»
خواندن کتاب آن طور که میل شماست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره ویلیام شکسپیر
ویلیام شکسپیر زاده ۱۵۶۴ و درگذشته ۱۶۱۶، بازیگر، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی است که او را بزرگترین نویسنده انگلیسی زبان میدانند. شکسپیر هم از نظر نمایشنامهها و هم از نظر تاثیری که روی ادبیات انگلیسی داشت بینظیر و مشهور است. به طوری که شعرها و نمایشنامههای او کلمات و اصلاحات زیادی را به زبان انگلیسی اضافه کرده است. اغلب آثار او شهرت زیادی کسب کردند و در سراسر جهان روی صحنه اجرا شدند. شکسپیر در اولین اجرای مکبث، خود به روی صحنه رفت و در ان نمایش بازی کرد.
آثار بسیار زیادی از او مانند: مکبث، اتللو، رومئو و ژولیت، هملت، رویای شب نیمه تابستان، شاه لیر، تاجر ونیزی و تیمون آتنی به فارسی ترجمه شدهاند.
جالب است بدانید که او علاقهای به نگه داشتن آثارش نداشت و تمام نمایشنامه و شعرهایش بعد از مرگ او چاپ و منتشر شد.
بخشی از کتاب آن طور که میل شماست
«اورلاندو: آدام، آنطور که به یاد دارم، داستان از این قرار بود: پدرم در وصیتنامهاش هزار کرون به من اختصاص داد و همانطور که تو میگویی، برادر بزرگم را موظف کرد که خرج تحصیل مرا به عهده بگیرد و بدبختی من از همینجا شروع شد. او برادر دیگرم، ژاک، را به مدرسه فرستاد و گزارشهای تحصیلیاش نمودار پیشرفت اوست، اما مرا چون یک روستایی در خانه نگه داشته است؛ این نوع مواظبت بیشباهت به نگهداری گاو نر در طویله نیست؟ به اسبهایش بیشتر میرسد تا به من؛ حداقل آنها از نظر تغذیه و پرورش وضع بهتری دارند. برای آنها مربیان گران استخدام میکند، ولی من که برادرش هستم با ماندن پیش او چیزی جز رشد بدنی نصیبم نمیشود. حیواناتی که در آخورش زندگی میکنند همانقدر مدیونش هستند که من. او در امساک به من دستودلباز است. گمان میکنم راه و روشی را که برای من مجاز دانسته حتی چیزهایی را که طبیعت در وجود من به ودیعه گذاشته از من خواهد ربود. او مرا وامیدارد که با زارعانش غذا بخورم، مرا از اینکه در مقام برادر قرار داشته باشم منع میکند، حتی مرا از اشرافیتی که بدان تعلق دارم با روش تربیتی که برایم در پیش گرفته دور میکند. این است داستانی که مرا رنج میدهد. آدام، فکر میکنم روح پدرم همراه من، برضد چنین زندگی بردهواری، طغیان خواهد کرد. من بیش از این تحمل نخواهم کرد، گرچه هنوز هیچ چارهٔ عاقلانهای پیش رو ندارم.
اولیور واردِ باغ میشود.
آدام: سرور من از دور میآید، برادرتان را میگویم.
اورلاندو: برو دورتر بایست و ببین چطور با من رفتار میکند.
آدام کمی دور میشود.
اولیور: خوب، آقا، اینجا چه میکنید؟
اورلاندو: هیچ، کاری یادم ندادهاند که انجام دهم.
اولیور: چیزی شما را رنج میدهد؟
اورلاندو: یا حضرت مریم، آقا، دارم به شما کمک میکنم که مخلوقی را با بیکاری آزار بدهید. برادر بیچاره و بیارزشتان را میگویم.
اولیور: یا حضرت مریم، به کاری بپردازید و وقت تلف نکنید.
اورلاندو: آیا باید از خوکهای شما مواظبت کنم و با آنها سبوس بخورم؟ مگر چه اسرافی کردهام که مستوجب چنین عقوبتی باشم؟
اولیور: آقا، میدانید کجایید؟
اورلاندو: خیلی خوب میدانم، آقا، در باغ شما.»
حجم
۹۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۹۵٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه