کتاب پدیدارشناسی روح هگل
معرفی کتاب پدیدارشناسی روح هگل
کتاب پدیدارشناسی روح هگل نوشتهٔ استیون هولگیت و ترجمهٔ علی سهرابی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر راهنمای خواننده برای مطالعهٔ رسالهٔ فلسفی «پدیدارشناسی روح» نوشتهٔ هگل است.
درباره کتاب پدیدارشناسی روح هگل
هدف استیون هولگیت از نگارش کتاب پدیدارشناسی روح هگل (Hegel's Phenomenology of spirit: a reader's guide) تمهید راهنمایی است برای خواندن کتاب «پدیدارشناسی روح» نوشتهٔ هگل. شرحهای بسیاری وجود دارند که پسزمینهٔ تاریخی متن هگل و موضوعیت فلسفی آن را میکاوند، اما مقصود این راهنما بهطور خاص یاریرساندن به دانشجویان برای دنبالکردن پیچوخمهای خودِ این متن است. اصل راهنماییکنندهٔ نویسنده در این اثر این است که پدیدارشناسی یک استدلال منطقی پیوستهٔ واحد را ترتیب میدهد که جزئیات آن را باید جدی گرفت. این اثر در چهار فصل با عناوین «زمینه»، «مرور مضامین»، «خواندن متن» و «استقبال و تأثیر» نوشته شده است.
خواندن کتاب پدیدارشناسی روح هگل را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند کتاب پدیدارشناسی روح را بخوانند و نیاز به یک راهنما را احساس میکنند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پدیدارشناسی روح هگل
«آگاهی درابتدا اکنون را نه امری کلی بلکه چیزی کاملاً خاص میانگارد: این، اکنونِ پیشاروی من. اما وقتی یک اکنون جایش را به اکنون دیگری میدهد، اکنون بهمنزلهٔ ابژهٔ آگاهی حفظ میشود و بدینترتیب به چیزی کلی بدل میشود ــ چیزی که آگاهی نهفقط اکنون، بلکه همچنین اکنون و اکنون و اکنون نیز با آن مواجه میشود. بنابراین کلیتی که اکنون به نمایش میگذارد، مشخصهٔ ممتازی دارد. چراکه این کلیت در و از طریق ناپدیدشدن یک لحظه در دیگری ظهور میکند ــ ناپدیدشدن شب در روز و روز در شب ــ این اکنون «نه اکنونی بیواسطه بلکه اکنونی وساطتیافته است». زیرا «بهمنزلهٔ اکنونی ماندگار و خودحفظکننده بدین طریق متعیّن میشود که [[یکی از آن دو]] دیگری، یعنی شب و روز، نیست» (§۷۱/۹۶). درعینحال، ابژهٔ بسیط نامتعیّنِ آگاهی باقی میماند: این، اکنون، بدون هیچ قید یا ترکیب بیشتری. بدینترتیب ابژهٔ آگاهی باقی میماند، حال هر «مصداقی» در دست باشد: همانطور که هگل میگوید، اکنون «در قبالِ آنچه نزد آن پیدا میشود [was noch bei herspielt] لااقتضا» است، لااقتضا در قبال اینکه شب است یا روز (§۷۱/۹۶). توجه کنید که این اکنون بسیط از «اکنونهای» فردی که ناپدید میشوند و پدید میآیند فراروی نمیکند، بلکه در و از طریق آنها تداوم مییابد. لذا به تعبیر هگل، اکنون «چیز بسیطی» است که «از طریق نفی هست، یعنی نه این است نه آن، یک نهاین، و همانقدر در قبالِ این بودن لااقتضاست که در قبالِ آن بودن»، و این ساختار آن را بهمنزلهٔ یک کلی مشخص میکند (§۷۱/۹۶). وانگهی، یک کلیِ انتزاعی است، چراکه بهتمامی نامتعیّن است.
پیش از آنکه سراغ بررسی دومین تجربهٔ یقین حسی برویم، باید به دو نکتهٔ دیگر اشاره کنیم. نخست، هرچند از بند ۹۵ چنین برمیآید که یقین حسی تنها بدین خاطر متحمل نخستین تجربهاش میشود که ما چیزی را یادداشت میکنیم و بعداً آن را در روز به این یقین نشان میدهیم، اما این عمل نوشتن برای این تجربه اساسی و محوری نیست. ما با عمل نوشتنِ چیزی که یقین حسی به آن واقف است موجب تغییر دیالکتیکی ابژهٔ آگاهی به یک کلی بالفعل نمیشویم. همانطور که در بند ۹۶ روشن میشود، کار نوشتن، بدون هیچگونه فعالیتی از جانب پدیدارشناس، به دست خودِ زمان انجام میشود. بنابراین، تمام دستاورد یادداشتکردن این است که پیامدهای زمانمندی را به یقین حسی نشان دهد، چیزی که خودش میداند در معرض آن است. لذا نخستین تجربهٔ یقین حسی کاملاً درونماندگار باقی میماند. درواقع، به نظر من، میتوان کل آزمایش نوشتن را کنار گذاشت بدون آنکه خللی به شرح هگل وارد شود. پاراگرافِ دربارهٔ نوشتن میتوانست حذف شود و تمام چیزی که لازم بود گفته شود این است: یقین حسی به این، اکنون واقف است، ولی زمان برای خودِ یقین حسی میگذرد؛ بااینهمه اکنون بهمنزلهٔ ابژهٔ یقین حسی حفظ میشود و ازاینرو در تجربهٔ خودِ آگاهی معلوم میشود امری کلی است.»
حجم
۳۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه
حجم
۳۸۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۹۸ صفحه