کتاب اختیار و عصب زیست شناسی
معرفی کتاب اختیار و عصب زیست شناسی
کتاب اختیار و عصب زیست شناسی نوشتهٔ جان سرل و ترجمهٔ محمد یوسفی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی تأملاتی دربارهٔ ارادهٔ آزاد، زبان و قدرت سیاسی.
درباره کتاب اختیار و عصب زیست شناسی
کتاب اختیار و عصب زیست شناسی حاوی دو سخنرانی از جان سرل است. یکی از این سخنرانیها دربارهٔ مسئلهٔ ارادهٔ آزاد و عصبزیستشناسی و دیگری دربارهٔ زبان، هستیشناسی اجتماعی و قدرت سیاسی است؛ موضوعاتی که بهظاهر ارتباطی با هم ندارند. جان سرل بیان کرده است که هر دوی این مباحث بخشهایی از یک مبحث فلسفی بسیار عظیمتر هستند و توضیح آن میتواند ارزشمند باشد. این فیلسوف موضوعات فلسفی مهم را بهصورت مختصر و فشرده مورد بحث قرار داده و به منابعی که در آنها به طور مشروحتری به همین موضوعات پرداخته، اشاره کرده است.
خواندن کتاب اختیار و عصب زیست شناسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
دربارهٔ جان سرل
جان سرل (John Searle) زادهٔ ۱۹۳۲ در آمریکا است و از فیلسوفان سرشناس معاصر بهشمار میآید. جان سرل دکترای خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرده و استاد دانشگاه برکلی بود. تخصص او در فلسفهٔ زبان و فلسفهٔ ذهن و موضوعات خودآگاهی است. از جان سرل کتابهای «درآمدی کوتاه به ذهن» و «اختیار و عصبزیستشناسی» هر دو ترجمهٔ «محمد یوسفی» و «راز آگاهی» ترجمهٔ «سید مصطفی حسینی» در ایران به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب اختیار و عصب زیست شناسی
«توانایی همکاری و تعاون اجتماعی، نوعی توانایی با بنیاد زیستشناختی است که انسانها و بسیاری از دیگر گونهها در آن مشترکند. این امر، توانایی در رویآورندگی ِ جمعی است، و رویآورندگی ِ جمعی صرفاً پدیدهای است از صورِ جمعی ِ رویآورندگی در همکاری و تشریک مساعی انسان یا حیوان. از این رو، به عنوان مثال، با رویآورندگی ِ جمعی هنگامی مواجه میشویم که گروهی از حیوانات در شکار همکاری میکنند یا دو نفر با هم صحبت میکنند یا گروهی از افراد در تلاشند تا انقلابی را سازماندهی کنند. رویآورندگی ِ جمعی، هم در شکل رفتار مشارکتی و هم در گرایشهایی که به نحو آگاهانه در میان گذاشته میشوند ــ مانند امیال، باورها و مقاصد ــ وجود دارد. هرگاه دو یا چند کنشگر در باور، میل یا مقصود یا هر شکل دیگری از رویآورندگی سهیم میشوند، و هنگامی که از چنین مشارکتی آگاهند، از رویآورندگی جمعی بهرهمندند. این نکته که اغلب از جانب نظریهپردازان جامعهشناسی مطرح میشود، نکتهای است آشنا که رویآورندگی جمعی، بنیاد جامعه است. دورکیم، زیمل و وبر به این نکته به شیوههای گوناگون اشاره کردهاند. هرچند آنان اصطلاحی را که من به کار میبرم و نیز نظریه رویآورندگی را در اختیار نداشتند، اما تصور میکنم با به کار گرفتن واژگان قرن نوزدهمی، به این نکته اشاره کردهاند. تا جایی که من میدانم، پرسشی که آنها طرح نکردند و من اکنون مطرح میسازم این است که: چگونه میتوان از امور اجتماعی به امور یا واقعیتهای نهادی رسید؟
رویآورندگی جمعی تمام آن چیزی است که برای ایجادِ اشکال سادهای از امور اجتماعی لازم است. در واقع من امر اجتماعی را هر امری تعریف میکنم که مستلزم رویآورندگی ِ جمعی ِ دو یا چند انسان یا حیوان باشد. اما راه درازی است از رویآورندگی ِ جمعی ِ ساده تا پول، مالکیت، ازدواج یا دولت، و در نتیجه راه درازی است از حیوانِ اجتماعی بودن تا حیوان نهادی یا سیاسی بودن. باید چه چیزی به رویآورندگی ِ جمعی افزوده شود تا اشکالی از واقعیت نهادی حاصل آید که مشخصه انسانها و خصوصاً مشخصه انسان سیاسی است؟ به نظر میرسد که دو مولفه دیگر لازم است: نخست، وضع و انتساب کارکرد و دوم، اقسامی معین از قواعد که من آنها را «قواعد سازا» مینامم. ترکیب این دو به علاوه رویآورندگی ِ جمعی، بنیاد چیزی است که آن را به طور اخص جامعه انسانی مینامیم.»
حجم
۱۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۱۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه