کتاب همیشه باز می گردم...
معرفی کتاب همیشه باز می گردم...
کتاب همیشه باز می گردم... نوشتهٔ حمیدرضا صدر و حاصل ویراستاری محسن آزرم است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی جستارهایی درباره بازیگران، فیلمسازان و فیلمها است.
درباره کتاب همیشه باز می گردم...
در ابتدای کتاب همیشه بازمی گردم... و در بخشی به نام یادداشت ناشر آمده است که این کتاب همهٔ کارنامهٔ سینمایی حمیدرضا صدر را در بر نمیگیرد؛ شمار نوشتههای او بسیار بیش از اینها بوده است و شاید اگر مرز و محدودهای در نظر گرفته نمیشد، حجم این کتاب هم دوچندان میشد. اصلیترین معیار نشر چشمه برای کنار هم نشاندن جستارهای موجود در این کتاب، نسبت و نزدیکیشان به فرمِ ادبی جذابی است که جستار مینامیمش؛ متنی حاصل پرسهزنیِ خلاقانهٔ نویسندهای که محدودهٔ متداولِ نقد فیلم را برنمیتابد و به جستوجوی راهی برمیآید تا ردپایش را در متن آشکار کند و ارزشهای شخصیاش را بهروشنی با خواننده در میان بگذارد.
کتاب حاضر که در بهار ۱۴۰۱ تدوین شده، ۳ بخش اصلی دارد که بهترتیب «بازیگران»، «فیلمسازان» و «فیلمها» نام گرفتهاند. بخشهای بسیاری در زیر این ۳ بخش قرار گرفتهاند که نام برخی از آنها عبارت است از «سفر طولانی روز به درون شب»، «آخرین رومئو»، «پسر جوان و ویدیوکلوب کوچک»، «کسی از ملاقات با مرگ شگفتزده نشد»، «آن پاریس تبزده و دلرُبای من»، «چگونه یاد گرفتم شیفتهٔ سودازدهها شوم» و «بیایید در دنیای بزرگسالها بچگی کنیم».
حمیدرضا صدر دلباختهٔ سینما بود و این هنر را بخش مهمی از زندگی میدانست. او منتقدی تماموقت بود.
خواندن کتاب همیشه باز می گردم... را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران هنر سینما پیشنهاد میکنیم.
درباره حمیدرضا صدر
حمیدرضا صدر در سال ۱۳۳۴ به دنیا آمد و در سال ۱۴۰۰ درگذشت. او دانشآموختهٔ کارشناسی اقتصاد و کارشناسیارشد شهرسازی از دانشگاه تهران و مقطع دکترا از دانشگاه لیدز بریتانیا بود. صدر نویسنده، منتقد سینما و مفسر فوتبال اهل ایران بود که معمولاً بهعنوان کارشناس فوتبال به برنامههای سازمان صداوسیما دعوت میشود. شهرت صدر بیشتر بهخاطر سبک گفتوگوی توأم با هیجان و ابراز احساساتش به فوتبال در اجراهای تلویزیونی است. دکتر حمیدرضا صدر، اشراف کاملی بر فوتبال جهان و فوتبال حرفهای داشت. او بارها به استادیومهای مشهور فوتبال جهان رفته و مسابقه را از نزدیک دیده بود. علاقهٔ بسیاری به تاریخ فوتبال داشت، جملات را بهطرز معجزهآسایی زیبا و با اعجاز بیان میکرد و ازاینرو سبک کارشناسی و سخنگفتن او هواداران بسیاری در تلویزیون و همینطور در یادداشتهای ماهانه و گاه هفتگی خود در سایتهای فوتبالی داشت. حمیدرضا صدر افزون بر نقد فوتبال، کارشناس سینما و منتقد فیلم بود. او در ایران و انگلستان تحصیل کرد. علاقهٔ بسیاری به نویسندگی، مطالعه و خواندن کتاب داشت. مدرک تحصیلی او دکترا بود و استاد دانشگاه نیز بود. دکتر صدر بهصورت کاملاً حرفهای به سینما، فیلم و فوتبال میپرداخت. حمیدرضا صدر نویسندهٔ ثابت مجلهٔ «فیلم» بود و با نشریات «زن روز»، «هفت»، «سروش»، «تهران امروز»، وبگاه «گل» و تعدادی نشریهٔ ورزشی همکاری داشت.
بخشی از کتاب همیشه باز می گردم...
«"کمی مُرده بودم"
یادآوری گذشته در فراسوی ابرهای میکلآنجلو آنتونیونی
آمیزهای از همهٔ آن خاطرههای دور به روایت آنتونیونی که یادآور ماجرا، شب و کسوف است، بیآنکه نوستالژیک باشد. آنتونیونی هیچگاه حسرت گذشته را نخورده و آدمهایش را در اکنون قرار میدهد. اما اینجا به دلیل ماهیت قصه (یادآوری خاطرههای گذشتهٔ فیلمساز) به گذشته بازمیگردد. این امر درامِ ذهنی اثر را فاقد گزندگی همیشگیاش میکند و بهنوعی شاعرانگیِ خنثی میرسد. در وهلهٔ نخست این نکته برجسته میشود که جاری بودن رخدادها در زمان حال و دل کندن آدمهای آنتونیونی از زمان گذشته (و همینطور آینده) تا چه حد در درام آثارش اهمیت داشته است. در فراسوی ابرها یادآوری گذشته به خاطرههای صرف میرسد تا درک درامِ زندگی آدم گمشدهای در محیط ذهنی خویش (آدمی که اکنون را از دست میداد و آیندهای هم انتظارش را نمیکشید). ظاهراً جانمایهٔ کار آنتونیونی تغییر نکرده. در فراسوی ابرها به آدمهایش فرصت دوباره دوست داشتن و دوباره از دست دادن را میدهد. این تجربهٔ دوباره از تلخی وقایع و بار محتوم رخدادهای اثر میکاهد، زیرا بههرحال کششی مثبت دارد. ضمن آنکه، برخلاف فیلمهای گذشتهٔ آنتونیونی، اینجا میتوان حدودوثغور دلبستگی یا نیاز آدمهایش را تا حدی مشخص کرد؛ مثل زندگی زناشویی فنی آردان و پیتر ولر. جستوجوی آنتونیونی چه در پی گمشدهای باشد (ماجرا) یا یک جسد (آگراندیسمان) یا هویت (حرفه: خبرنگار) همواره به طرح فقدان تفاهم میرسد. آنتونیونی اینجا به گذشته بازمیگردد، بیآنکه اعتقادی به جستوجویش داشته باشد. این بازگشت نه جستوجو که خاطرهای گذراست، بنابراین آن فقدان تفاهم به حاشیه کشیده میشود.»
حجم
۸٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه
حجم
۸٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۲ صفحه