کتاب کودتا
معرفی کتاب کودتا
کتاب کودتا؛ مرداد ۱۳۳۲، سازمان سیا و ریشههای روابط کنونی ایران و امریکا نوشتهٔ یرواند آبراهامیان و ترجمهٔ عبدالرضا (هوشنگ) مهدوی است و نشر البرز آن را منتشر کرده است. این کتاب تاریخ بازنگریشده از رویدادی است که نقطه عطف به شمار میرود. آبراهامیان با استادی نشان میدهد کودتا بیشتر از مخالفت شدید انگلیس و امریکا با ایران سرچشمه میگرفت که قصد داشت اختیار منابع نفتی خود را در دست داشته باشد.
درباره کتاب کودتا
تاکنون کتابها و مقالههای زیادی دربارهٔ کودتای ۱۳۳۲ نوشته شده و نیز مطالب فراوانی دربارهٔ بحران نفت ۱۳۳۰ ـ ۱۳۳۲ بهرشته تحریر درآمده است. از این رو، این پرسش ممکن است مطرح شود که نوشتن یک کتاب دیگر دربارهٔ این موضوع چه فایدهای دارد؟ هدف کتاب کودتا توانآزمایی دو طرز فکر متفاوت است. نخست نظریهای که براساس عقلانیت متداول است و میگوید انگلیسیها با حسن نیت با ایران مذاکره کردند و ایالات متحده تلاشهای جدی بهعمل آورد تا بهعنوان میانجی خیرخواه عمل کند، ولی مصدق بهدلیل آشتیناپذیریای که داشت حاضر نشد به هیچ سازشی تن دردهد و همواره نقش «بیمار بستری» را دنبال میکرد.
دوم اینکه، کتاب حاضر عقلانیت متداول که کودتا را با قاطعیت در وضعیت جنگ سرد و در چارچوب منازعه میان بلوک شوروی و ایالات متحد، یا بهعبارت دیگر، میان بلوک کمونیست و جهان آزاد قرار میدهد، زیر سؤال میبرد.
کتاب میکوشد کودتا را قاطعانه در چارچوب منازعه میان امپریالیسم و ناسیونالیسم، میان جهان اول و جهان سوم، میان شمال و جنوب، میان کشورهای صنعتی پیشرفته و کشورهای عقبمانده وابسته به صدور مواد خام قرار دهد. از آنجا که موضوع مورد اختلاف نفت بود، کتاب حاضر استدلال میکند که ایالات متحده به همان اندازه انگلستان در این بحران تلاش و سرمایهگذاری کرد. از این رو، شرکت امریکا در کودتا بیشتر بهسبب خطر کمونیسم بود که در نتیجه ملی کردن نفت ایران میتوانست در نقاط دوردست مانند اندونزی و امریکای جنوبی تأثیرگذار باشد.
کتاب حاضر استدلال میکند که هرچند ایالات متحده امریکا و بریتانیای کبیر برای توجیه کودتا از زبان جنگ سرد که گفتمان مسلط دوران بود، استفاده میکردند، نگرانی عمده آنان از کمونیسم نبود بلکه از بازتابهای خطرناک ملی کردن نفت بود که میتوانست در سراسر جهان داشته باشد. این دقیقاً همان چیزی بود که بسیاری از ایرانیان مصدق را بابتش ستایش میکردند و هنوز هم میکنند. آنان وی را قهرمان ملی میدانند و با گاندی در هند، عبدالناصر در مصر، سوکارنو در اندونزی، تیتو در یوگسلاوی، نکرومه در غنا و لومومبا در کنگو همسنگ میشمارند.
خواندن کتاب کودتا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کودتا
«تاریخ نفت ایران با امتیاز مشهور ــ یا بهتر بگوییم انگشتنمای دارسی ــ آغاز شده است. در سال ۱۹۰۱ میلادی (برابر با ۱۲۸۰ شمسی) ویلیام ناکس دارسی انگلیسی که به خرید و فروش طلا اشتغال داشت، ولی به پیمانکار نفت در استرالیا تبدیل شده بود حقوق انحصاری اکتشاف، استخراج، تصفیه و صدور همه فرآوردههای نفتی مناطق جنوبی ایران را بهمدت شصت سال از شاه ایران خرید. درعوض مبلغ ۰۰۰, ۵۰ لیره به شاه پرداخت و ۰۰۰, ۲۰ لیره نیز به شخصیتهای بلندپایه داد. دارسی وعده داد شانزده درصد از سود سالیانه نفت را به دولت ایران بپردازد. چنین بهنظر میرسید که او از گفته لئوپلد دوم پادشاه بلژیک پیروی کرده که «قراردادها باید هرچه بیشتر مختصر باشند و بومیان باید هرچه را که دارند در دو ماده به ما بدهند.» بعدها، یکی از مدیران شرکت نفت، دارسی را در ردیف بزرگترین قهرمانان استعمار از قبیل سسیل رودس، بنجامین دیزرائیلی و وینستون چرچیل شمرد.
در ۱۹۰۸ نفت در مسجدسلیمان، واقع در جنوب غربی ایالت عربستان متعلق به ایران ــ که بعداً خوزستان نامیده شد ــ فوران کرد. دارسی چندی بعد حقوق خود را به شرکت نفت برمه فروخت که در برمه توفیق ناچیزی کسب کرده، ولی جان فیشر، لرد اول دریاداری انگلیس تشویق کرده بود در ایران به فعالیت بپردازد. فیشر که به «شیفته نفت» شهرت داشت تصمیم گرفته بود نیروی دریایی کشورش را از زغالسوز به نفتسوز تبدیل کند.
یک سال بعد شرکت نفت برمه نام خود را به شرکت نفت انگلیس و پرشیا تغییر داد. در همین حال، دولت انگلیس شیخ خزعل، رهبر عشایر عربزبان جنوب غربی ایران، را متقاعد ساخت که جزیره عبادان (آبادان) را، هرچند متروکه بود، برای ساختمان پالایشگاه نفت به شرکت نفت اجاره بدهد. آبادان در کنار مصب رودخانههای دجله و فرات قرار داشت و از نظر استراتژیکی بسیار مهم بود. آنگاه دولت انگلیس با خرید ۵۲.۵ درصد سهام شرکت نفت اکثریت و حق تصمیمگیری و وتو کردن را در هیئتمدیره شرکت بهدست آورد. همچنین، بهطور خصوصی حق تعویض اعضای هیئتمدیره را در صورت لزوم کسب کرد. چرچیل، لرد اول دریاداری بعدی، این فرآیند را با تبدیل ناوگان نیروی دریایی از زغالسوز به نفتسوز تکمیل کرد و به نمایندگان پارلمان گفت که دولت نیاز به اختیارداری تضمینشده بر منافع نفتی دارد و به آنان اطمینان داد که دولت در امور مالی این شرکت خصوصی دخالت نخواهد کرد. او بعدها مباهات میکرد که «این اقدام برایمان جایزهای از سرزمین پریان آورد که فراتر از درخشانترین رؤیاها بود.»
همین که جنگ جهانی اول آغاز شد، دولت بریتانیا ابتدا سربازانی به جنوب غربی ایران و سپس به آنسوی مرز در بینالنهرین جنوبی فرستاد تا از تأسیسات نفت در برابر قشون عثمانی و همچنین عشایر محلی متحد با دول مرکزی حفظ کند. به همین ترتیب، بریتانیا در جنگ جهانی دوم به ایران و عراق حمله کرد تا در وهله نخست این صنعت حیاتی را حفظ کند. کریستوفر هیل، مورخ بزرگ در دروس تاریخشناسی، به شاگردانش هشدار میدهد که هرچیزی را که در اسناد دولتی میخوانند باور نکنند. یکی از نمونههای آن، توجیه دولت انگلیس در حمله شهریور ۱۳۲۰ به ایران است. شاگرد در آنجا متوجه خواهد شد که هیچ نامی از نفت برده نشده است، ولی بعداً درمییابد که علت واقعی تجاوز به ایران، نفت بوده است. بعدها چرچیل، در تاریخ جنگ جهانی دوم خود، پذیرفت که حمله به ایران در ۱۳۲۰ بهسبب فعالیتهای آلمان نازی در ایران و عراق بوده، چرا که هدف اصلی آلمان تأسیسات نفت در آبان بوده است.»
حجم
۳۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۹۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه