دانلود و خرید کتاب ورق ها روی میز آگاتا کریستی ترجمه مجتبی عبدالله نژاد
تصویر جلد کتاب ورق ها روی میز

کتاب ورق ها روی میز

معرفی کتاب ورق ها روی میز

کتاب ورق‌ ها روی میز اثری از آگاتا کریستی و ترجمۀ مجتبی عبدالله نژاد است. این کتاب را انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر کرده است.

درباره کتاب ورق‌ها روی میز

ورق ها روی میز رمانی از آگاتا کریستی است که اولین‌بار در سال ۱۹۳۷ منتشر شده است.

قصۀ کتاب دربارۀ مردی به نام «شیطانه» است که قیافۀ ترسناک و اخلاق عجیبی دارد. او کلکسیونر است و یک‌بار به پوآرو می‌گوید به نظرش بهترین کلکسیونی که می‌توان در مورد جرم و جنایت داشت خود جنایت‌کاران هستند. آن‌هم جنایت‌کارانی که از دست قانون دررفته‌اند و هیچ‌کس نتوانسته آن‌ها را بازداشت کند. شیطانه مهمانی شام ترتیب می‌دهد و در همان شب که همه از جمله کارآگاه پوآرو مشغول بازی هستند، مهمانان در اتاق متوجه می‌شوند او مرده است.

کتاب ورق ها روی میز در سی و دو فصل نوشته شده، شامل قصۀ این قتل و ماجرای پیداکردن قاتل توسط پوآرو است.

خواندن کتاب ورق‌ها روی میز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و پلیسی می‌توانند از مخاطبان این کتاب باشند.

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی در ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در شهر تورکی در منطقۀ لیدز انگلستان متولد شد. اگرچه مادرش قصد داشت برای آموزش خواندن به آگاتا تا ۸ سالگی او صبر کند، بااین‌حال شوق آگاتا موجب شد خودش خواندن را در سنی بسیار کمتر یاد بگیرد. او در سال ۱۹۱۰ با ازدست‌دادن پدرش و همچنین به دلیل مشکلات سلامتی مادرش، تصمیم گرفت به قاهره مهاجرت کند تا شاید آب‌وهوایی گرم‌تر موجب بهبود سلامت مادرش شود. او علاقه‌مند به بازدید از بناهای تاریخی قاهره و همچنین شرکت در مراسم‌های اجتماعی بود؛ همین علاقه‌مندی به جهان باستان در شکل‌گیری تعدادی از آثار او نیز تأثیرگذار بود. نهایتاً خانوادۀ کریستی به دلیل وقایع پیش از جنگ جهانی اول به انگلستان برگشتند.

جنگ جهانی اول یکی از نقاط عطف زندگی آگاتا کریستی بود. با آغاز جنگ جهانی اول، کریستی در انگلستان به‌عنوان عضوی از گروه کمک‌های داوطلبانه ابتدا به‌عنوان پرستار و سپس به‌عنوان کمک داروساز کار فعالیت کرد و در این بازه از زندگی خود با مهاجران بسیاری مواجه شد که اکثر آن‌ها بلژیکی بودند؛ تجربیات این مهاجرین الهام‌بخش او در نخستین نوشته‌هایش - از جمله رمان‌های مشهور پوآرو - بود.

در اوایل دهه ۱۹۷۰، وضعیت سلامت آگاتا کریستی رو به وخامت رفت، بااین‌حال او به نوشتن ادامه داد. آزمایش‌ها نشان می‌دهند او در اواخر عمر خود از مشکلات عصبی ناشی از پیری، مانند آلزایمر رنج می‌برد. او در ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درحالی‌که ۸۵ سال داشت، در خانۀ خود در وینتربورک انگلستان و به دلایل طبیعی چشم از جهان فروبست.

بخشی از کتاب ورق‌ها روی میز

«آقای شیطانه چند لحظه مشغولیت دیگری پیدا کرد و خانم خوشگل و جوانی که یک طرف سرش موهای حلقه‌حلقه کوتاه داشت و طرف دیگرش را با سه‌شاخه حصیر مشکی تزیین کرده بود، حواسش را پرت کرد. گفت:

ــ عزیزم، چرا نیامدی، مجلس من؟ مجلس خیلی خوبی بود. خیلی‌ها آمده بودند. همه هم هوایم را داشتند. حتی یکی از خانم‌ها گفت: «خیلی از ملاقات شما خوشحالم»، «به امید دیدار»، «خیلی ممنونم». ولی اهل این مناطق سبز بود. بیچاره.

خانم جواب مناسبی داد و پوارو در این فاصله به مطالعه مدل موی بالای لب آقای شیطانه مشغول شد.

سبیل خوب و جالبی بود. خیلی خوب و جالب بود. شاید تنها سبیلی بود که می‌توانست با سبیل خودش رقابت کند.

پوارو با خودش گفت: «ولی پرپشت نیست. اصلاً پرپشت نیست. از مال من خیلی کمتر است. با وجود این تو چشم می‌زند.»

کلاً قیافه آقای شیطانه توی چشم می‌زد. انگار عمداً قیافه‌اش را طوری درست می‌کرد که توی چشم بزند. آدم را یاد شیطان بیندازد. باریک و بلند بود، با صورت دراز و مالیخولیایی، ابروهای برجسته و سیاه. سبیل باریک با نوک صاف و برّاق، ریش‌بزی سیاه نازک. لباس‌هایش هم غیرعادی بود. خوش‌دوخت، ولی با طرح‌های عجیب‌وغریب. هر انگلیسی معمولی و سالمی که او را می‌دید، از قیافه‌اش بدش می‌آمد. با لحن کلیشه‌ای و آشنایی می‌گفت: «باز این مرتیکه دی‌گوی آشغال، شیطانه.»»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

Kiarash Arian
۱۴۰۳/۰۶/۱۳

متاسفانه ترجمه بسیار بدی داره. غلط نیست. کلمات بسیار بد انتخاب شدند.

Naecheg_
۱۴۰۳/۰۲/۰۹

اگر کتاب‌های آگاتا کریستی رو زیاد خونده باشید، به نظر من داستان قابل پیش‌بینی هست اما هنوز جاهایی غافل‌گیری‌های خودش رو داره و بهش یه فرصت بدید! چیزی که حین خوندن اذیت‌کننده‌ست، متاسفانه، غلط‌های املایی و نگارشی بسیارررر زیاد متن ه...

sepid sh
۱۴۰۲/۱۲/۲۲

کتاب "ورق ها رو میز" چندمین کتاب از آگاتا کریستی هست که خوندم و نسبت به کتابهای دیگه اش کمتر دوست داشتم. شروع داستان خوب بود ولی آخرش اونقدر که باید مثل بقیه ماجراهای پوآرو بهم نچسبید. داستان در مورد

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

حجم

۱۹۴٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۸۸ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
۳۳,۰۰۰
۵۰%
تومان