دانلود و خرید کتاب جیب پر از چاودار آگاتا کریستی ترجمه مجتبی عبدالله نژاد
تصویر جلد کتاب جیب پر از چاودار

کتاب جیب پر از چاودار

معرفی کتاب جیب پر از چاودار

کتاب الکترونیکی «جیب پر از چاودار» نوشتهٔ آگاتا کریستی با ترجمهٔ مجتبی عبدالله نژاد در انتشارات شرکت کتاب هرمس چاپ شده است. این کتاب که از مجموعه داستان‌های خانم مارپل است در ۹ نوامبر ۱۹۵۳ در بریتانیا و در انتشارات کولینز کرایم کلوب و در همان سال در انتشارات داد، مید اند کمپانی در آمریکا به چاپ رسیده است.

درباره کتاب جیب پر از چاودار

«رکس فورتسکیو» در محل کار خود مسموم می‌شود و پیش از رسیدن به بیمارستان فوت می‌کند. فورتسکیو مردی ثروتمند بود که همراه همسر دومش «ادل» و دخترش «الین» و پسر بزرگش «پرسیوال» زندگی می‌کرد.

پزشکی قانونی اعلام می‌کند که مرگ فورتسکیو بر اثر مصرف سم توکسین بوده است. سروان " نیل" مأمور رسیدگی به این پرونده می‌شود و از افراد خانواده فورتسکیو و خدمه‌ای که در خانه‌ی او کار می‌کنند، بازجویی می‌کند. در خلال رسیدگی به پرونده آنچه برای پلیس عجیب است دانه‌های چاوداری است که رکس فورتسکیو به هنگام مرگ در جیب کت خود داشته است.

کتاب جیب پر از چاودار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و طرف‌داران آثار آگاتا کریستی و شخصیت خانم مارپل پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب جیب پر از چاودار

خانم گرانر مثل کسی که نوعی مراسم آیینی را اجرا می‌کند، با سینی چای از اتاق بیرون رفت. از دفتر اندرونی گذشت. از سالن انتظار که مشتریهای مهمتر در آنجا می‌نشستند، گذشت. وارد اتاق پیش‌تالار شد که اتاق مخصوص خودش بود و بالاخره رسید به اتاق کار آقای فورتسکیو که قدس‌الاقداس بود. آرام در زد و وارد اتاق شد.

اتاق کار آقای فورتسکیو بزرگ بود. پارکت کف اتاق برق می‌زد و فرشهای گرانقیمت شرقی با فاصله کف اتاق را پوشیده بود. دیوارها در نهایت ظرافت با قابهای چوبی کمرنگی تزئین شده بود و چند صندلی عظیم توپر با روکش چرمی زرد کمرنگ در اتاق دیده می‌شد. پشت میز غولآسایی از چوب افرا یعنی کانون و قلب اصلی اتاق، خود آقای فورتسکیو نشسته بود.

آقای فورتسکیو ابهت اتاقش را نداشت، اما خیلی هم با فضای اتاق ناهمخوان نبود. مردی بود هیکلی و شکم‌گنده با سر تاس براق. یکی از اداهایش این بود که در اتاق کارش در سیتی، کت و شلوار تویید گشادی می‌پوشید که بیشتر مخصوص ییلاقات بود. وقتی خانم گرانر با آن حالت خرامان و قومانند به میز کارش نزدیک شد، سرش پایین بود و اوراق روی میزش را نگاه می‌کرد. خانم گرانر سینی را روی کنار دستش گذاشت و با صدایی آرام و بیروح گفت:

ــ چای، آقای فورتسکیو.

بعد رفت تو اتاق پیشتالار پشت میزش نشست و مشغول کار خودش شد. دو تا تلفن کرد. چند تا نامه را که تایپ شده و روی میزش بود و آقای فورتسکیو باید آنها را امضا می‌کرد، غلطگیری کرد. تلفن زنگ زد. گوشی را برداشت و جواب داد.

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

Khatere R. Z
۱۴۰۰/۱۲/۱۳

نسخه چاپی مطالعه کردم. خوب بود. حدس زدن قاتل راحت بود اما نحوه ی کشتنش نه! از سری رمان های خانم مارپل هست که فیلمش هم موجوده.

AS4438
۱۴۰۱/۰۵/۲۹

داستان معمولی باترجمه و ویراستاری فوق العاده بد، مملو از غلط املائی، هیجان آنچنانی هم نداشت.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۱۷۰٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۷۶,۰۰۰
۳۸,۰۰۰
۵۰%
تومان