دانلود و خرید کتاب نوشابه با سیانور آگاتا کریستی ترجمه مجتبی عبدالله نژاد
تصویر جلد کتاب نوشابه با سیانور

کتاب نوشابه با سیانور

معرفی کتاب نوشابه با سیانور

کتاب نوشابه با سیانور اثری از آگاتا کریستی و ترجمۀ مجتبی عبدالله نژاد است. این کتاب را انتشارات کتاب هرمس منتشر شده است.

درباره کتاب نوشابه با سیانور

نوشابه با سیانور اولین‌بار در سال ۱۹۴۵ منتشر شد. شخصیت اصلی این رمان کلنل ریس است که قبلاً هم در قصه‌های آگاتا کریستی حضور داشته است.

یک سال پیش و زمانی که همه سر میز شام نشسته‌اند، رزماری برایتون هیچ‌گاه از سر میز بلند نشد. مرگ او ابتدا خودکشی اعلام شد. اما بعد از شش ماه نامه‌هایی به جورج، همسرش رسید. در این نامه‌ها ادعا شده بود رزماری به قتل رسیده است. جورج یک سال بعد و دقیقاً همان شبی که همسرش کشته شد، یک مهمانی در همان رستوران و با حضور همان مهمان‌ها برگزار می‌کند. خود او نیز همان شب کشته می‌شود. حالا کلنل ریس باید راز مرگ زوجی را کشف کند که به فاصلۀ یک سال کشته شده‌اند.

خواندن کتاب نوشابه با سیانور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و پلیسی می‌توانند از مخاطبان این کتاب باشند.

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی در ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در شهر تورکی در منطقة لیدز انگلستان متولد شد. اگرچه مادرش قصد داشت برای آموزش خواندن به آگاتا تا ۸ سالگی او صبر کند، بااین‌حال شوق آگاتا موجب شد خودش خواندن را در سنی بسیار کمتر یاد بگیرد. او در سال ۱۹۱۰ با ازدست‌دادن پدرش و همچنین به دلیل مشکلات سلامتی مادرش، تصمیم گرفت به قاهره مهاجرت کند تا شاید آب‌وهوایی گرم‌تر موجب بهبود سلامت مادرش شود. او علاقه‌مند به بازدید از بناهای تاریخی قاهره و همچنین شرکت در مراسم‌های اجتماعی بود؛ همین علاقه‌مندی به جهان باستان در شکل‌گیری تعدادی از آثار او نیز تأثیرگذار بود. نهایتاً خانوادۀ کریستی به دلیل وقایع پیش از جنگ جهانی اول به انگلستان برگشتند.

جنگ جهانی اول یکی از نقاط عطف زندگی آگاتا کریستی بود. با آغاز جنگ جهانی اول، کریستی در انگلستان به‌عنوان عضوی از گروه کمک‌های داوطلبانه ابتدا به‌عنوان پرستار و سپس به‌عنوان کمک داروساز کار فعالیت کرد و در این بازه از زندگی خود با مهاجران بسیاری مواجه شد که اکثر آن‌ها بلژیکی بودند؛ تجربیات این مهاجرین الهام‌بخش او در نخستین نوشته‌هایش - از جمله رمان‌های مشهور پوآرو - بود.

در اوایل دهه ۱۹۷۰، وضعیت سلامت آگاتا کریستی رو به وخامت رفت، بااین‌حال او به نوشتن ادامه داد. آزمایش‌ها نشان می‌دهند او در اواخر عمر خود از مشکلات عصبی ناشی از پیری، مانند آلزایمر رنج می‌برد. او در ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درحالی‌که ۸۵ سال داشت، در خانۀ خود در وینتربورک انگلستان و به دلایل طبیعی چشم از جهان فروبست.

بخشی از کتاب نوشابه با سیانور

«آیریس هنوز مدرسه می‌رفت. دوره کیابیای رزماری بود. حتی وقتی آیریس برمی‌گشت خانه، فاصۀ بین آنها باقی بود. رزماری صبح‌ها تا دیروقت خواب بود، ظهرها با دخترهای مثل خودش غذای حاضری می‌خورد و بیشتر شب‌های هفته را در مجالس رقص بود. آیریس سر کلاس «مادموازل» بود. عصرها می‌رفت هایدپارک پیاده‌روی و ساعت نه برمی‌گشت و ساعت ده می‌خوابید. رابطۀ بین دو خواهر منحصر بود به صحبت‌های کوتاهی ازاین‌قبیل که: «آیریس جان. لطفاً زنگ بزن، برایم تاکسی بگیر. خیلی دیرم شده. طفلکی گناه دارد.» یا «من از این پیراهن جدیدی که داری خوشم نمی‌آید، رزماری. اصلاً بهت نمی‌آید. خیلی پرزرق‌وبرق است.» بعد رزماری با جورج بارتون نامزد شد. هیجان. خرید. کادو. لباس‌های ساقدوش.

عروسی. توی راهرو پشت سر رزماری می‌رفت. نجوای مردم را می‌شنید: «عجب عروس خوشگلی شده...»

چرا رزماری با جورج ازدواج کرد؟ همان وقت‌ها هم به نظرش عجیب بود. مردهای زیادی اطراف رزماری بودند. بهش زنگ می‌زدند. باهاش می‌رفتند بیرون. چرا جورج را انتخاب کرد که پانزده سال از خودش بزرگ‌تر بود؟ مهربان. خوش‌قلب. ولی ساده.

جورج پول‌دار بود. ولی به‌خاطر پول نبود. رزماری خودش هم پول‌دار بود. خیلی پول داشت.

پول عمو پاول...

آیریس خیلی فکر کرد. سعی کرد بین آنچه حالا می‌داند و آنچه قبلاً می‌دانست، فرقی پیدا کند. مثلاً قضیه عمو پاول.

عمو که نبود. خودش هم از اول می‌دانست. بعضی چیزها را بدون اینکه کسی گفته باشد، می‌دانستند. پاول قبل از ازدواج مادر، با مادر دوست بود. ولی مادر مرد دیگری را انتخاب کرد که فقیرتر از او بود. پاول با قلبی مملو از احساسات شکست را قبول کرد. به دوستی‌اش با خانواده ادامه داد و سعی کرد رابطه‌اش با مادر نوعی رابطه افلاطونی باشد. عمو پاول صدایش می‌کردند و اولین بچه، یعنی رزماری که به دنیا آمد، پدر تعمیدی‌اش شد. بعد از مرگش فهمیدند تمام ثروتش را به دختر تعمیدی‌اش رزماری واگذار کرده که آن موقع سیزده سالش بود.»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
۱۴۰۳/۰۲/۱۷

علاقمندای داستانهای جنایی معمایی ازین داستان لذت میبرن،داستان دختر زیبایی که بعد از ازدواجش در یک مهمانی با خوردن سیانور خودشو میکُشه ولی بعد از مدتی دونامه از طرف یک ناشناس به دست همسرش میرسه که نوشته همسرش (رزماری) خودکشی

- بیشتر
حَنا
۱۴۰۲/۱۲/۱۱

مثل تمام کتاب های آگاتا کریستی پایان غیر منتظره و جالبی داشت ولی با این حال حس میکنم نسبت به بقیه آثار یکم ضعیف تر بود.

سارا
۱۴۰۲/۰۷/۱۹

کتاب فوق العاده ای بود. مترجم یکم بعضی جاهارو اشتباه نوشته بود و به صورت خیلی جزعی غلط تایپی هم داشت ولی محتوای کتاب عالی بود. اگه به داستان های جنایی علاقه دارین توصیه میکنم. من بیشتر از شخصیت آنتونی

- بیشتر
وحید
۱۴۰۳/۰۷/۲۱

پر از حاشیه و کسل‌کننده

نوشین ت
۱۴۰۳/۰۷/۰۳

مطالب اضافی خیلی بود ولی در مجموع گیرایی خوبی داشت

آیریس گفت: ــ استیون به نظرم مرد خودپسند و احمقی است. ــ اشتباه می‌کنی. اصلاً احمق نیست. یک آدم موفق بدبخت است. ــ بدبخت؟ ــ بله، بیشترِ آدمهای موفق احساس بدبختی می‌کنند. اصلاً موفقیتشان به خاطر همین است. باید به خودشان دلگرمی بدهند و به خاطر همین مرتب مجبورند کارهای بزرگی بکنند که همه دنیا ببینند.
radical

حجم

۱۹۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۱۹۷٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان