کتاب در باب زندگی پس از مرگ
معرفی کتاب در باب زندگی پس از مرگ
کتاب در باب زندگی پس از مرگ نوشتهٔ الیزابت کوبلر روس و ترجمهٔ آذین نوذری است و انتشارات عطر کاج آن را منتشر کرده است. مرگ صرفا ریختن بدن فیزیکی است، مانند پروانهای که پیلهاش میریزد.
درباره کتاب در باب زندگی پس از مرگ
مرگ، این جنبهٔ پیدا و پنهان هستی که در سرشت همهٔ هست و در باور هیچکس نیست، یک جستوجوگر است. او برای همیشه به دنبال ماست و سرانجام با یکدیگر ملاقات خواهیم کرد.
هرگز کسی از جهان پس از مرگ بازنگشته است. حقایق نهفته در مرگ برای همیشه چون رازی سر به مهر باقی خواهد ماند.
مرگ همچون آیینهای است که زندگی را منعکس میکند. در نهایت همهٔ ما آمادهٔ صلح با مرگ میشویم.
استدلال الیزابت درخصوص مرگ را اینطور در نظر بگیرید که فرد در حال مرگ، در واقع، توسط یک الگوی کیهانی آماده شده که بهطور طبیعی در درون روان فرد برای سفر و عبور از این گذرگاه تعبیه شده است. مردم طوری این زمین را ترک نکردند که انگار جانشان اهمیتی ندارد؛ آنها برای روند ترک این زمین آماده شده بودند و این نشان میدهد که مهم است که هر یک از ما، به هنگام خروج، تمام روح خود را با خود ببریم. در واقع شوک ناشی از تشخیص حیاتی توسط یک پزشک، اغلب منجر به خشم میشود؛ هیچکس با خوشحالی به آن خبر پاسخ نمیدهد. سپس افسردگی آغاز میگردد؛ پاسخی طبیعی به احساس درماندگی در مواجهه با بحرانی که به شما گفته میشود قادر به انجام هیچ کاری نیستید. بیمار نباید در این مدت از سوی پزشکان یا خانواده رها شود و یا بهدلیل ترس از مرگ و بر مبنای این خرافات دیرینه که میگویند مرگ ممکن است مسری باشد، نادیده گرفته شود.
صحبتنکردن از مرگ، در واقع بیمار را آرام نمیکند. حقیقت این است که بیمار از طریق شناخت طبیعی روح، میداند که در حال مرگ است. صحبتنکردن از این فرآیند بهمعنای انکار نیاز اساسی انسان برای تکمیل کار ناتمام با جمعآوری تکههای روح است که آرزو دارند به یکدیگر برسند. این تکمیل است که در نهایت آسایش و آرامش روح را به ارمغان میآورد و آن را آماده میکند تا خود را از این زندگی زمینی رها سازد و تکمیل، نیازمند گفتوگوی باز با دوستان، اعضای خانواده، همکاران و حتی دشمنان است.
شناخت مراحل مرگ الیزابت را مشهور کرد، اما بهطرز متناقضی، او را بدنام نیز ساخت. از این جهت بدنام، که او تابوی صحبت دربارهٔ مرگ را در جامعهای که مبتلا به مرگهراسی است، دستکاری کرد.
در یکی از یادداشتهایش در این کتاب، او از تجربیات نزدیک به مرگ سخن میگوید و با امیدواری و خوشبینی فراوان، خاطرنشان میکند که افرادی که این رویدادهای خارقالعاده را تجربه میکنند، برخورد با اعضای خانوادهشان را گزارش میکنند و میگویند که سپس تونلی از نور، آنها را با عشقی فراتر از آنچه در اینجا و روی زمین شناخته میشود، در آغوش کشیده است.
خواندن کتاب در باب زندگی پس از مرگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب برای هر انسانی که در این دنیا میزیَد و قرار است روزی از آن رخت بربندد، مفید است.
بخشی از کتاب در باب زندگی پس از مرگ
«بسیاری از مردم میگویند: «البته؛ دکتر راس بیماران زیادی را دیده است که در حال مرگ بودهاند. او حالا کمی مزه میریزد!» نظری که دیگران دربارهٔ شما دارند، مشکل خودشان است، نه مشکل شما. بسیار مهم است که این را بدانید. اگر ذهنی شفاف داشته باشید و کار خود را با عشق انجام دهید، دیگران روی شما تف میاندازند و سعی میکنند زندگیتان را خراب کنند. سپس ده سال بعد، برای همین کار مفتخر به دریافت هجده دکتری شدهاید! این همان موقعیتی است که من در آن قرار دارم.
پس از سالها نشستن بر بالین مرگ کودکان و افراد مسن و گوش فرادادن به آنچه به شما میگویند، متوجه خواهید شد که آنها میدانند مرگ چه زمانی نزدیک است. ناگهان کسی با شما خداحافظی میکند، درحالیکه فکر نمیکنید مرگ بهزودی فرا خواهد رسید. اگر این جمله را کنار نگذارید و به نشستن و گوشدادن ادامه دهید، آنگاه فرد در حال مرگ هرآنچه را که میخواهد با شما به اشتراک بگذارد، به شما خواهد گفت. پس از مرگ بیمار احساس خوبی خواهید داشت، چرا که ممکن است تنها فردی باشید که حرفهای او را جدی گرفتهاید.
ما به مطالعهٔ بیست هزار مورد از افراد در سرتاسر جهان پرداختیم که از نظر بالینی مرده بودند و سپس به زندگی بازگشتند. این اتفاق برای برخی بهطور کاملاً طبیعی رخ داد و برای برخی دیگر، از طریق احیا. میخواهم آنچه را که هر انسانی در لحظهٔ مرگ تجربه میکند، خلاصه کنم. صرفنظر از اینکه شما بومی استرالیا، هندو، مسلمان، مسیحی یا کافر باشید، این تجربه برای همه یکسان است. به همین ترتیب، این تجربه به سن یا وضعیت اقتصادی بستگی ندارد. مرگ نیز همچون تولد، فرآیندی طبیعی است و برای تمام بشریت رخ میدهد.
تجربهٔ مرگ تقریباً مشابه تجربهٔ تولد است. مرگ، مانند تولد در وجودی متفاوت است که بهسادگی قابلاثبات است. برای هزاران سال، شما ساخته شدهاید تا به مسائل مربوط به ماوراء "باور" داشته باشید؛ اما برای من، این دیگر یک مسئلهٔ اعتقادی نیست، بلکه مسئلهٔ شناخت است و من آماده هستم که به شما بگویم که چگونه میتوانید این دانش را بهدست آورید، بهشرطی که واقعاً بخواهید بدانید. اگر علاقهای به دانستن در این باره ندارید، هیچ فرقی نمیکند؛ زیرا زمانی که بمیرید، بههرحال آن را خواهید دانست و من آنجا خواهم نشست و سرشار از شادی خواهم بود؛ بهخصوص برای آنان که اکنون میگویند: بیچاره دکتر راس کوچک!»
حجم
۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
حجم
۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۹۶ صفحه
نظرات کاربران
با اختلاف یکی از بهترین کتابهایی بود که امسال خوندم!! به همهی دوستان پیشنهادش میکنم…
بیشتر مبحث روانشناسی است
در بی نهایت قرار بدهید.... این کتاب در سال1401نوشته و چاپ شده ومطمئن هستم جزو پر فروش ترین ها خواهد شد...... پول نداریم منتظریم در بی نهایت قرار بگیرد.
چیزایی گفته که قبلا شنیدیم این که بعد از مرگ روحمون ناظر همه چی هست و کسایی رو که از دست دادیم میان استقبالمون، این که زندگی اصلی پس از مردن شروع میشه و ...
اصلا جالب نبود و بی سر و ته