کتاب کارگاه ها
معرفی کتاب کارگاه ها
کتاب کارگاه ها نوشتهٔ ژان کلود کری یر و ترجمهٔ محمدرضا شیخی است. نشر چشمه این مجموعه جستار را روانهٔ بازار کرده است. این اثر که پنجمین جلد از مجموعهٔ «کولاژ» است، با مقدمهٔ اختصاصی نویسنده منتشر شده است.
درباره کتاب کارگاه ها
کتاب کارگاه ها مجموعهٔ نوشتاریِ «ژان کلود کری یر» بر محور بسیاری از همکاریها و درسهای خود او از بودن در کنار آدمهایی است که شیوهٔ دیدن ما و حتی زیستن ما را تغییر دادهاند. این کتاب مانند درسگفتاری برای فهم و آموختن سینما، ادبیات، تئاتر و زندگی است؛ آن هم از منظر کسی که تجربههای زیستهاش و ذهن درخشانش بسیار بیش از اینها بوده و کتاب حاضر فقط گوشهای از چیزهایی است که او برای آموختن به ما در خود داشته است. «ژان کلود کری یر» در مقدمهٔ کتاب کارگاه ها نوشته است که همهٔ ما با کارگاههای خیاطی، گلدوزی، نقاشی، مکانیکی، نجاری و کارگاههایی از ایندست آشنایی داریم. او در این کتاب قصد کرده، کارگاههای تئاتر و سینما را به مخاطبان پیشنهاد کند. این هنرمندن فرانسوی میگوید که این ۲ کارگاه جدید نیز نقطهٔ اشتراکی با تمام کارگاههای دیگر دارند؛ فیزیکیاند و با استفاده از بدن، صدا و بهصورت گروهی اجرا میشوند؛ از همینرو است که باید روی تمرینهای بدنی و صدایی اصرار داشته باشیم.
عنوان بعضی از بخشهای این کتاب عبارت است از «گفتوگوی غیرمستقیم: استخر شنا»، «داخل پرانتز، دربارهٔ برنیس»، «با ژاک تاتی و پییر اِتِکس»، «آغاز همکاری با بونوئل: خاطرات یک مستخدمه»، «با رقصندههای کلکته و فرانکو دراگونه»، «چند کلمهای دربارهٔ فیلمنامهنویس» و «جذابیت پنهان بورژوازی».
خواندن کتاب کارگاه ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات غیرداستانی، ناداستان و قالب جستار با موضوعات سینمایی، نمایشی و ادبی پیشنهاد میکنیم.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
درباره ژان کلود کری یر
ژان کلود کری یر (Jean-Claude Carrière) \ka.rjɛr\ در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۱ به دنیا آمد و در ۸ فوریهٔ ۲۰۲۱ در پاریس درگذشت. او رماننویس، فیلمنامهنویس، بازیگری فرانسوی و رئیس مدرسهٔ عالی تصویر و صدای فرانسه بود. او در سال ۱۹۸۱ جزو هیئتداوران جشنوارهٔ کن بود. کاریر همکاری طولانیمدتی با «لوییس بونوئل» داشت. همسر او «نهال تجدد» نویسندهٔ ایرانی و دختر «مهین تجدد» یکی از پیشتازان عرصهٔ نمایشنامهنویسی در ایران است. علاقهٔ اصلی کاریر اقتباس از ادبیات بود و گفته شده است که بیشتر کارگردانهایی که دوست دارند از مشهورترین داستانهای تاریخ ادبیات اقتباس کنند، بهسراغ او میروند. او آثار گوناگونی در زمینهٔ ادبیات و سینما دارد جوایز گوناگونی نیز دریافت کرده است.
بخشی از کتاب کارگاه ها
«"و اما در باب شکستها"
مثل همهٔ آدمها، برای من هم بهویژه در سینما پیش آمده که نتوانم با کارگردان یا بازیگر یا تهیهکننده یا خیلی ساده با مخاطب به ارتباط لازم دست پیدا کنم و این موضوع از همان سال ۱۹۶۲ و دقیقاً پس از خواستگار شروع شد. البته بخت یارم بود که چندان جدی درگیر این موضوع نشدم.
پیتر گلنویل، کارگردانی انگلیسی، تازه یکی از معروفترین کمدیهای فِدو به نام هتل پارادیزو را در تئاتری در لندن روی صحنه برده بود. موفقیتی ظاهراً بسیار گسترده در انگلیس و از همین جا بود که ایدهای ساده مطرح شد که براساس آن فیلمی هم ساخته شود. البته فیلمی «بزرگ» با بازیگرانی نظیر آلک گینس و جینا لولوبریجیدا که در پاریس و طبیعتاً به زبان انگلیسی ساخته شود.
از من پرسیدند نظرم در اینباره چیست و آیا قبول میکنم با آنها همکاری کنم یا نه. فکر میکنم جواب دادم فِدو نویسندهٔ تئاتر است، نویسندهای بسیار دقیق و حتی وسواسی که چهبسا همین ایدهٔ ایجاد تغییر در ساختار نمایشنامه یا حتی در یکی از دیالوگها شاید لرزه به جانش بیندازد. مثلاً چهطور میشود کات زد؟ کجا را میشود کات زد؟ اصلاً هدفمان این است که چه بگوییم و چه چیزی اضافه کنیم؟ چهطور میشود دیالوگی را به جای یکی دیگر گذاشت؟ چهطور میشود با جملهٔ انگلیسی «به سبک فرانسوی» برخورد کرد؟ و اگر صرفاً بحث دربارهٔ فیلمبرداری خود نمایشنامه، بدون اعمال تغییر، باشد چه کسی حاضر است تن به چنین خطری بدهد؟
بااینحال همهچیز در حال تدارک بود، با بودجهای کلان، با سه ساعت و نیم گریم هرروزهٔ صبحگاهی برای لولوبریجیدا (که بعد از آن حتی یکی از خطوط چهرهاش هم دیگر نمیتوانست کوچکترین لرزشی داشته باشد)، با پیتر گرینویلِ بسیار از خود مطمئن، با رفتاری هوشمندانه در رد اعتراضهای من (که هنوز دوستانه بود، چون تازهکار بودم)، با آلک گینسِ مشاهدهگری که (از روی حزماندیشی) کمتر حرف میزد، با تهیهکنندهای بیقرار و پُرجنبوجوش و همهٔ اینها با متانت به سمت فاجعه در حرکت بودند.»
حجم
۹۳۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۴۶ صفحه
حجم
۹۳۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۴۶ صفحه