کتاب ان یا ام؟
معرفی کتاب ان یا ام؟
کتاب الکترونیکی «ان یا ام؟» نوشتهٔ آگاتا کریستی با ترجمهٔ محمدطاهر ریاضی در انتشارات شرکت کتاب هرمس چاپ شده است. این داستان اولین بار سال ۱۹۴۱ در آمریکا منتشر شد. سال ۲۰۱۵ نیز سریالی ۳قسمتی با اقتباس از این کتاب ساخته شد که نظرات زیادی را به خود جلب کرد.
درباره کتاب ان یا ام؟
داستان ان یا ام در زمان جنگ جهانی دوم میگذرد. نیروی هوایی انگلستان و آلمان رودرروی هم قرار گرفتهاند و از طرفی حضور ستون پنجمهاییدر انگلستان این کشور را نگران کرده است. سازمان اطلاعات بریتانیا برای مقابله با این تهدید، دو کارآگاه مجرب را استخدام میکند. مأموریت این دو شخصیت این است که یک زن و یک مرد را در میان مهمانان پرتعداد و متنوع هتلی ساحلی به نام سان سوچی پیدا کنند. اتفاقاتی که برای این ۲ کارآگاه رخ میدهد و راهی که آنها برای یافتن مظنونین در پیش میگیرند، داستان را پیش میبرد. همانند باقی آثار آگاتا کریستی، داستان ان یا ام نیز بارها مخاطب را غافلگیر میکند.
کتاب ان یا ام؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران آثار پلیسی و معمایی پیشنهاد می شود.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسندهای است که کتابهایش بیشترین ترجمه را به زبانهای مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانیترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ بهدلیل همهگیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمهشدهترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستانها خدمت کرد و دانشی درمورد سمهایی را که در بسیاری از رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههای او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دورهای از زندگیاش، چندینماه را در حفاریهایی در خاورمیانه میگذراند و بدینترتیب از این دانش نیز در نگارش کتابهایش سود میجست. کریستی از خانوادهای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل میکرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پلههای موفقیت پا گذاشت.
آگاتا کریستی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنریاش دریافت کرده است. بیشتر کتابها و داستانهای کوتاه او (و بعضیها از آنها چندینبار) بهصورت فیلم درآمدهاند. از آن میان میتوان فیلمهای قتل در قطار سریعالسیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشتههای کریستی بارها برای تهیۀ برنامههای رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفتهاند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، بهخاطر علائق باستانشناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفتوگویی انجام داد.
تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:
رمانهای هرکول پوارو:
شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور میمیرد، قتل در قطار سریعالسیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بینالنهرین، ورقهای روی میز، شاهد خاموش، مرگ بر روی نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایتهای میهن پرستانه و ... .
مجموعه داستانها:
تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پروندههای پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.
رمانهای خانم مارپل:
قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام میدهند، جیب پر از چاودار و... .
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.
بخشی از کتاب ان یا ام؟
«ما از همان اول میدانستیم که با چه دشمن قدرتمندی روبهرو هستیم ... از تواناییهای دشمن، قدرت نیروی هواییاش، اراده آهنینش و نظم و طراحی فوقالعاده ماشین جنگیاش باخبر بودیم. میخواهم بگویم که عموم مردم به جنگ خوشبین بودند. این آدمهای خوشقلب اما گیج و منگِ طرفدارِ دموکراسی فقط آنچه را که مطابق میلشان است باور میکنند ... اینکه آلمان بزودی از پا درمیآید یا در آستانه انقلاب است، سلاحهایش را از قوطی حلبی میسازند و سربازانش آنقدر گرسنگی کشیدهاند که وقتی قدمرو میروند غش میکنند ... خلاصه از اینجور مزخرفات که، به قول معروف، همهاش خواب و خیال بود.
ــ بله، شرایط مطابق میل ما پیش نرفت. جنگ خیلی بد شروع شد و روز به روز هم بدتر شد. البته ملوانان رزمناوها، خلبانان هواپیماها و سربازان در سنگرها، همگی بخوبی انجام وظیفه کردند، اما سوءمدیریت و عدم آمادگی ... یا شاید نقاط ضعف و کمبودهایمان دردسرساز شد. ما به فکر جنگ نبودیم، آن را جدی نگرفتیم و از قبل خود را آماده نکردیم.
ــ اما داریم نقاط ضعفمان را برطرف میکنیم. خیلی از اشتباهاتمان را اصلاح کردهایم. کمکم فهمیدهایم که چه کارهایی را به دست چه آدمهایی بسپاریم. حالا دیگر جنگ به نفع ما پیش میرود و مطمئن باش که اگر یکی دو سال اول جنگ شکست نخوریم، میتوانیم پیروز میدان باشیم. البته خطر شکست وجود دارد، ولی نه از بیرون کشور، نه از بمبافکنهای پُرقدرت آلمانی، نه از اشغال کشورهای بیطرف به دست آلمان یا از بابت مواضع مهمی که دشمن هر روز تصرف میکند و از آنها به ما هجوم میآورد ... خطر شکست از داخل کشور است. خطر اصلی برای ما اسب تروا ۳ست، همان اسب چوبی در داخل شهرمان. اگر دوست داری، اسمش را بگذار ستون پنجم. دشمن اینجا و بین ماست؛ همان مردها و زنهایی که بعضیهاشان سرشناس و عالیرتبه و بعضی کاملاً معمولی و گمنام هستند، اما همگی از ته قلب به آرمان و اهداف حزب نازی ایمان دارند و میخواهند، به زور جنگ، این آرمان کارامد را جایگزین آزادی بیقید و بند و افسارگریخته جامعه دموکرات ما کنند ...»
حجم
۲۸۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
حجم
۲۸۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۵۲ صفحه
نظرات کاربران
همیشه از خلاقیت آگاتا کریستی متحیر میشم .