
کتاب روح علمی تخیلی
معرفی کتاب روح علمی تخیلی
کتاب روح علمی تخیلی نوشتهی روبرتو بولانیو و با ترجمهی محمد جوادی، اثری است که توسط انتشارات کتابسرای تندیس بهصورت الکترونیکی منتشر شده است. این رمان، یکی از نخستین آثار بلند بولانیو بهشمار میآید که پس از مرگ او منتشر شد و بهنوعی پیشدرآمدی بر سبک و دغدغههای ادبی او محسوب میشود. داستان حول محور دو شاعر جوان در مکزیکوسیتی میچرخد که شیفتهی شعر و ژانر علمیتخیلی هستند و در جستوجوی هویت، معنا و جایگاه خود در جهان ادبیات و زندگیاند. بولانیو با نگاهی تیزبین و گاه طنزآمیز، فضای ادبی، اجتماعی و فرهنگی مکزیک دهههای گذشته را به تصویر میکشد و در عین حال، به رابطهی میان رویا، واقعیت و ادبیات میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب روح علمی تخیلی
روح علمی تخیلی رمانی است از روبرتو بولانیو، نویسندهی شیلیایی که در سال ۱۹۸۴ آن را نوشت اما انتشارش به سالها بعد و پس از مرگ او موکول شد. این کتاب، با روایتی چندلایه و ساختاری تکهتکه، ماجرای دو جوان شاعر به نامهای خان و راوی را در مکزیکوسیتی دنبال میکند؛ دو نفری که در اتاقک پشتبامی زندگی میکنند و روزگارشان با شعر، تخیل، نامهنگاری و معاشرت با شاعران و نویسندگان دیگر میگذرد. بولانیو در این رمان، فضای ادبیات زیرزمینی، کارگاههای شعر، مجلات ادبی و دغدغههای نسل جوان را با نگاهی انتقادی و گاه شوخطبعانه روایت کرده است. نامههایی که یکی از شخصیتها به نویسندگان علمیتخیلی جهان مینویسد، لایهای فرامتنی به داستان میبخشد و مرز میان واقعیت و خیال را محو میکند. روح علمی تخیلی، علاوهبر روایت زندگی روزمره و ماجراجوییهای دو شاعر، به جستوجوی هویت، معنای ادبیات و نقش رویا در زندگی میپردازد و در عین حال، تصویری از جامعهی مکزیک و فضای روشنفکری آن دوران ارائه میدهد. این کتاب، نمونهای از سبک خاص بولانیو در ترکیب واقعیت و تخیل، طنز و جدیت و پرداختن به دغدغههای ادبی و انسانی است.
خلاصه داستان روح علمی تخیلی
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان روح علمی تخیلی با زندگی دو جوان شاعر، خان و راوی، در مکزیکوسیتی آغاز میشود. آنها در اتاقک کوچکی روی پشتبام زندگی میکنند و روزهایشان با نوشتن، خواندن شعر، شرکت در کارگاههای ادبی و معاشرت با شاعران دیگر میگذرد. خان، یکی از شخصیتهای اصلی، علاقهی عجیبی به ژانر علمیتخیلی دارد و مدام نامههایی به نویسندگان مشهور این حوزه در سراسر جهان مینویسد؛ نامههایی که گاه جدی و گاه طنزآمیزند و دغدغههای ادبی، اجتماعی و شخصی او را بازتاب میدهند. در کنار روایت زندگی روزمره، بولانیو با جزئیات به فضای ادبی مکزیکوسیتی، کارگاههای شعر، مجلات ادبی و روابط میان شاعران میپردازد. شخصیتها درگیر جستوجوی هویت، معنای زندگی و جایگاه خود در جهان ادبیات هستند. روایتهایی از گذشته، خاطرات، رویاها و حتی داستانهایی که شخصیتها تعریف میکنند، در متن تنیده شدهاند و مرز میان واقعیت و خیال را کمرنگ میکنند. ماجراهایی مانند شرکت در کارگاه شعر، دوستی با شاعران دیگر، جستوجوی مجلات ادبی و حتی سفرهای خیالی و کابوسوار، بخشهایی از زندگی این دو جوان را شکل میدهد. در این میان، عشق، دوستی، فقر، امید و ناامیدی، و تلاش برای خلق واقعیت از دل رویاها، مضمونهای اصلی کتاب را میسازند.
چرا باید کتاب روح علمی تخیلی را بخوانیم؟
روح علمی تخیلی اثری است که با روایتی چندلایه و ساختاری غیرخطی، تجربهی زیستن در جهان ادبیات زیرزمینی و دغدغههای نسل جوان را به تصویر میکشد. این کتاب، نهتنها به علاقهمندان ادبیات و شعر، بلکه به کسانی که به مرز میان واقعیت و خیال، نقش رویا در زندگی و جستوجوی هویت علاقه دارند، پیشنهاد میشود. بولانیو با طنز، حساسیت و جزئینگری، فضای روشنفکری و اجتماعی مکزیک را بازآفرینی کرده و در عین حال، به پرسشهای بنیادین دربارهی معنای ادبیات و زندگی پرداخته است. خواندن این رمان، فرصتی برای آشنایی با سبک خاص بولانیو و تجربهی نگاهی متفاوت به ادبیات و جهان است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ادبیات معاصر، دوستداران شعر و داستان، کسانی که دغدغهی هویت، رویا و مرز میان واقعیت و خیال دارند و همچنین افرادی که به فضای روشنفکری و ادبیات زیرزمینی علاقهمندند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب روح علمی تخیلی
«کارم را در بخش ضمیمهٔ هنری مجلهٔ لَنَسیون شروع کردم. رودریگس، ویراستار بخش ضمیمه، شاعری پیر از اهالی اندلس و از دوستان میگِل اِرناندس بود. به من اجازه داد در هر شمارهٔ مجله چیزی بنویسم. دقیقتر بگویم هفتهای یکبار! با پولی که از ماهی چهار مقاله بهدست میآوردم فقط خرج هشت یا نه روزمان تأمین میشد. بیستویک روز باقیمانده را با مقالاتی که برای مجلهای دیگر مینوشتم میگذراندیم. مجله به موضوعات تاریخی میپرداخت. آرژانتینی همسن رودریگس سردبیرش بود، اما پوستی صاف و شفاف داشت. مردم به دلایلی که گفتم به او عروسک میگفتند. باقیماندهٔ نیاز مالیمان را والدینم و والدین خان تأمین میکردند. وضعیت درآمدی ما تقریباً به این صورت بود: ۳۰ درصد مجلهٔ لَنَسیون، ۳۰ درصد والدینمان و ۴۰ درصد از مجلهٔ تاریخ و جامعه که به نام فرزندخواندهٔ عروسک آرژانتینی بود. آمادهکردن چهار مقالهٔ مجله لَنَسیون فقط دو روز طول میکشید. مقالهها، مروری بر کتابهای شعر، برخی رمانها و گاهی مجموعهمقالات بودند. رودریگس صبح شنبه کتابها را به من میداد. همه یا تقریباً تمام کسانی که برای بخش ضمیمهٔ مقاله مینوشتند صبح شنبه در اتاقک کوچکی که دفتر پیرمرد بود جمع میشدند و مقالات خود را تحویل میدادند. چکهایشان را میگرفتند و ایدههای جدیدشان را ارائه میدادند؛ ایدههایی که یا خیلی بد بودند یا رودریگس آنها را به خاطر مشکلات بخش ضمیمه رد میکرد. دلیل اصلی حضورشان در روز شنبه صحبت با دوستان و بدگویی از دشمنان بود. تمام آنها شاعر بودند، نوشیدنی میخوردند و همه از من بزرگتر بودند. حضور در جمع آنها لذت چندانی برایم نداشت، اما هیچوقت جلسههای شنبه را از دست نمیدادم. وقتی کارمان با رودریگس تمام میشد، به کافه میرفتیم و مشغول صحبت میشدیم. شاعرها یکییکی بلند میشدند و دنبال کارشان میرفتند و من پشت میز تنها میماندم. چهارزانو مینشستم و از پنجره بیرون را نگاه میکردم: پسرها و دخترهای مکزیکوسیتی، پلیسهای خندان و آفتاب که انگار از بالای سقف خانهها زمین را تماشا میکرد.»
حجم
۱۸۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۸۷٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه