دانلود و خرید کتاب دریای آسایش امیلی سنت جان مندل ترجمه فاطمه جابیک
تصویر جلد کتاب دریای آسایش

کتاب دریای آسایش

دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۵از ۱۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دریای آسایش

کتاب دریای آسایش نوشتهٔ امیلی سنت‌جان مندل و ترجمهٔ  فاطمه جابیک است که انتشارات میلکان آن را منتشر کرده است.

دربارهٔ کتاب دریای آسایش

در این داستان نویسنده، شما را غافلگیر می‌کند حتی  اگر با قلمش آشنا باشید. یکی از ویژگی‌های زیبای رمان دریای آسایش این است که امیلی سنت‌جان مندل، نویسنده، به شکلی عمیق و دقیق شخصیت‌های داستان خود را می‌آفریند و هنرمندانه، فضاسازی‌هایی متناسب با شخصیت‌ها خلق می‌کند. امیلی سنت‌جان مندل در این اثر به پاسخ سؤالات بنیادین زندگی پرداخته شده است.

داستان روایت یک همه‌گیری است که انسان‌هایی با شرایط متفاوت، در زمان‌های مختلف آن را تجربه می‌کنند.

خواندن کتاب دریای آسایش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ علاقه‌مندان به رمان‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

دربارهٔ امیلی سنت‌جان مندل

امیلی سنت جان مندل رمان‌نویس کانادایی است که در ۱۹۷۹ میلادی به دنیا آمد. او در کوماکس، بریتیش کلمبیا، کانادا  بزرگ شد و تا ۱۵ سالگی در خانه و توسط والدینش آموزش می‌دید. مندل در مدرسه تئاتر و رقص تورنتو در رشته رقص معاصر به تحصیل پرداخت و بعد از آن به مونترال رفت و هم‌اکنون به همراه همسرش در نیویورک‌سیتی زندگی می‌کند.

او تاکنون ۴ رمان به چاپ رسانده‌ است و یکی از نویسندگان مجله اینترنتی میلیونز محسوب می‌شود. ژانر نوشته‌های مندل معمولاً در دستهٔ جنایی قرار می‌گیرند.

بخشی از کتاب دریای آسایش

«امواج ملوانانی که به هم تنه می‌زدند و همدیگر را هل می‌دادند از جلوی پنجره‌اش رد شدند. گهگاه به بالا نگاه می‌کردند. از تماشاکردنشان لذت می برد، ولی جرئت نمی کرد سمتشان برود که سر صحبت را باز کند. در ضمن آنها همدیگر را داشتند و تنها نبودند. وقتی مست می‌شدند، دست در گردن هم می‌انداختند و ادوین هم حسودی می‌کرد.

(می توانست به دریا برود؟ البته که نه. تا این فکر به ذهنش خطور کرد، کنارش گذاشت. یک بار شنید مردی حواله بگیر خودش را از نو ساخته و ملوان شده، ولی ادوین ابداً مرد کار نبود.)

عاشق تماشای رسیدن کشتی‌ها بود. کشتی‌های بخار، انگار با هاله‌ی اروپا که به عرشه‌هایشان چسبیده، وارد بندر می‌شدند.

یک بار صبح ها برای قدم زدن می رفت و یک بار هم بعدازظهرها. به سمت لنگرگاه می رفت یا قسمت‌های مسکونی جزیره. در خیابان برینگتون، به مغازه‌هایی که جلوی درشان چترهای راه راه داشت وارد می‌شد و از آنها بیرون می‌آمد. دوست داشت سوار ترن برقی شود و آخر خط پیاده شود و بعد هم دوباره با آن برگردد و در راه خانه‌ها را تماشا کند که کم کم جایشان را به خانه‌های بزرگ‌تر یا ساختمان‌های تجاری مرکز شهر می‌دهند. از خرید کردن، به خصوص خریدن چیزهایی که لازم نداشت، هم خوشش می‌آمد: نان، کارت پستال، یک دسته گل. پیش خودش فکر کرد می‌تواند همین زندگی را انتخاب کند. میشد زندگی‌اش به همین سادگی باشد؛ نه خانواده‌ای، نه شغلی. فقط چند لذت ساده‌ی زندگی همراه با ملحفه‌های تمیزی که آخر رو انتظارش را می‌کشیدند و مقرری ماهیانه‌ای که از خانه حواله می‌کردند. می‌شد زندگی در خلوت تنهایی لذت‌بخش باشد.»

aliasaran
۱۴۰۱/۰۸/۱۵

به نظرم نویسنده کتاب‌های قبلیش رو به نوعی تکرار کرده بود. علاوه بر اینکه اشارات مستقیم به بعضی از کاراکترهای داشتان‌های قبلیش داشت، از لحاظ تمِ سفر در زمان هم درجا می‌زد. فصل‌های اول یه مقدار گنگ بود، اما با

- بیشتر
کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۱/۰۷/۳۰

معلوم نبود چی میگه

Ali Rahimi r
۱۴۰۱/۱۰/۰۱

عالیه ، خیلی خوب بود و بعیده که بشه آخرش رو حدس زد.

علی
۱۴۰۱/۱۰/۰۱

کتاب خوبی هست ، داستان جذاب و غیر قابل پیش بینی داره.

حجم

۱۹۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۹۰٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان