کتاب آشنایی با جیمز جویس
معرفی کتاب آشنایی با جیمز جویس
کتاب آشنایی با جیمز جویس نوشتهٔ پل استراترن و ترجمهٔ امیر احمدی آریان است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. آشنایی با جیمز جویس از مجموعهکتابهای «آشنایی با نویسندگانِ» نشر مرکز است. این کتاب به صورت خلاصه و داستانوار زندگی، آثار و افکار جیمز جویس را معرفی میکند.
درباره کتاب آشنایی با جیمز جویس
آشنایی با نویسندگان مجموعهای است برای آگاهی از اندیشه و زندگی نویسندگان بزرگ و تأثیری که بر جهان ادب و چالش آدمی برای درک جایگاه خود در جهان هستی گذاشتند. هر کتاب در کنار اطلاعات زندگینامهای، افکار و عقاید نویسنده را بهویژه در مواجهه با جریانها و تحولات ادبی و فرهنگی عصر او بازگو میکند. کتابهای مجموعه بدون ورود به حاشیه، به شیوهای روشن و سرراست، مستند و سنجیده به مهمترین نکتهها میپردازند. اساس کار را بر سادگی و اختصار میگذارند تا طیف هرچه گستردهتری از علاقهمندان بتوانند از آنها بهره بگیرند و چهبسا همین متن مختصر که با لحنی جذاب و زنده ارائه شده، انگیزهای شود برای پیجویی تیزبینانهتر آثار نویسنده و نقدها و پژوهشهای مربوط به آن.
هر کتاب، علاوه بر مقدمه و مؤخرهای که موقعیت تاریخی و اجتماعی نویسنده و جایگاه او را در تاریخ ادبیات باز مینمایاند، شامل گاهشماری است که رخدادهای مهم زندگی و دوران نویسنده را نیز در بر دارد. گزیدهای از مهمترین نوشتهها و آثار نویسنده نکتههای اصلی اندیشهٔ او را از زبان خود او بیان میکنند. پل استراترن، مؤلف این مجموعه، در انتخاب این گزیده تسلط خود را نشان داده و بر قطعههایی کلیدی و راهگشا انگشت گذاشته است. در شرح احوال و آثار نویسندگان به تحلیل روحیات و شخصیت آنان بسیار توجه کرده، طوری که خواننده در پایان کتاب بهراستی احساس میکند که نویسندهٔ مطرحشده برای او دیگر نه فقط یک نام مشهور که شخصیتی آشناست.
نوشتههای جیمز جویس نمایانگر یکی از والاترین جلوههای مدرنیسم است، جنبش فرهنگی که اروپا و امریکا را در نخستین دهههای قرن بیستم درنوردید. در پایان قرن نوزدهم، هنر غربی در تمام اشکال آن به حدی از پختگی و پیچیدگی رسید که توانست انعکاسی باشد از جامعهای که این هنر از دل آن برآمده بود. اما برای دستیافتن به چنین ظاهر متمدنی، این جامعهٔ تحت سلطهٔ بورژواها، جامعهای ساکن، خفقانآور و ریاکار نیز شده بود.
جیمز جویس در ۲ فوریهٔ ۱۸۸۲ در راتگار، حومهٔ طبقه متوسطنشین جنوب دوبلین، متولد شد. مادرش مری جین با پدرش جان استانیسلاس جویس در گروه کر کلیسای محل آشنا شد. شاید بیدلیل نبود که موسیقی، به خصوص خواندن، نقش مهمی در زندگی خانوادهٔ جویس ایفا کرد. جیمز بزرگترین فرزند زندهماندهٔ خانواده بود، اما چیزی نگذشت که چندین خواهر و برادر به جمع آنها اضافه شد. و اینگونه زندگی این نابغهٔ ادبیات آغاز شد.
خواندن کتاب آشنایی با جیمز جویس را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند با جیمز جویس آشنا شوند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آشنایی با جیمز جویس
«پدر جیمز منشی شرکت عرقکشی دوبلین بود و بعدها کارمند ادارهٔ مالیات شد. جیمز جوان را در شش سالگی به کالج کلانگوز وود فرستادند، یک مدرسهٔ شبانهروزی یسوعی در کانتی کیلدار که حدود پنجاه مایل از دوبلین فاصله داشت این مدرسه را بهترین مدرسهٔ کاتولیک ایرلند میدانستند. به محض رسیدن، از جیمز جوان سناش را پرسیدند و او جواب داد: «شش و نیم» half past six (که در انگلیسی برای ساعت به کار میرود). از همان کودکی، جیمز استعداد کلامی شگفتانگیزی از خود نشان داد ــ که البته در کشوری که این استعداد در تمام سنین وجود دارد، چیز غریبی به نظر نمیرسید. حتی در آن زمان که فرزندان طبقهٔ متوسط در سنین پایین به مدرسهٔ شبانهروزی فرستاده میشدند، باز هم جیمز زودتر از حد معمول به این مدرسه رفت و در نتیجه به شدت دلتنگ خانه شد؛ اما زمان که گذشت توانست بر این مشکل غلبه کند. زود به زندگی سخت و خشن مدرسهٔ شبانهروزی عادت کرد، تا جایی که کشیش مسئول سلامتی دانشآموزان در نامهای وضع جیمز را چنین توصیف کرد: «حالش خیلی خوب است ــ چهرهاش، مثل همیشه، هر نحوستی که رخ دهد، اثرش را نشان میدهد.» استعداد خاص جیمز بهزودی خود را در قالب توجه به جزییات و عشق به نظم بخشیدن به چیزها نشان داد، تا حدی که پدرش با لحنی ستایشگرانه دربارهاش گفت: «اگر این بچه جایی وسط صحرا گیر کند، سر جایش مینشیند، خدا میشود، و نقشهٔ صحرا را میکشد.»
بعد فاجعه از راه رسید. در سال ۱۸۹۲ پدر جیمز شغلش را در ادارهٔ مالیات از دست داد و نشانههای بیکفایتی در او عیان شد. از این لحظه به بعد او دیگر نتوانست شغل ثابتی بیابد. چند شغل بیربط پارهوقت را، مثل شغل گرفتن آگهی برای روزنامهٔ دوبلین، امتحان کرد. از آن جا که خانواده آه در بساط نداشت جیمز را پس از سه سال از کالج کلانگوز وود بیرون آوردند. دو سال بعد را در خانه ماند و با اندکی کمک از مادر گرفتار اما مهربانش خودآموزی کرد. پس از سیزده سال زندگی زناشویی، مادر او باید از ده فرزند مراقبت میکرد در حالی که نمیتوانست انتظار کمک چندانی از شوهرش داشته باشد که روزبهروز بیشتر وقتش را به پرسه زدن در میخانههای دوبلین میگذراند. زمانی که مرد به خانه برمیگشت گاهی دست روی زن بلند میکرد و یک بار جیمز نوجوان پدرش را به زمین زد تا مادرش فرصت کند به خانهٔ همسایه پناه ببرد. در سالهای نوجوانی جیمز، خانواده اسبابکشی کرد، و از آن به بعد اسبابکشی تبدیل شد به یک عادت خانواده، تا حدی که در نهایت مجبور شدند شبانه بیخبر اسبابکشی کنند تا اجاره را نپردازند. در همان حین که از خانهای به خانهٔ دیگر میرفتند، و هر خانه از قبلی فقیرانهتر بود، جیمز با تکتک مناطق دوبلین آشنا میشد.»
حجم
۲۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۲۳۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه