کتاب به جعبه دست بزن
معرفی کتاب به جعبه دست بزن
کتاب به جعبه دست بزن نوشتهٔ ست گادین و ترجمهٔ صدف حکیمی زاده است. انتشارات آموخته این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر به ما کمک میکند تا کار موردنظرمان را بدون ترس انجام دهیم.
درباره کتاب به جعبه دست بزن
آخرین باری که کاری را اولین بار انجام دادی، کِی بود؟
کتاب به جعبه دست بزن برای افرادی نوشته شده است که از وضع کنونی خود راضی نیستند، اهل رؤیاپردازی نیستند و دوست دارند کاری را که از آن وحشت دارند، انجام دهند.
مترجم در پیشگفتار آورده است که بعد از دیدن نام کتاب، اولین پرسشی که به ذهن میرسد این است که «منظور از جعبه چیست؟» ست گادین در طول کتاب توضیح میدهد که منظور، جعبهٔ بازر است. بازر قطعهای الکترونیکی، ساده و مولد صدا است که صدایی شبیه بوق تولید میکند. با زدن هر دکمهٔ آن صدایی تولید یا چراغی روشن میشود. برای بچهها، جعبهٔ بازر بسیار هیجانانگیز و پیشبینیناپذیر است؛ درست مانند زندگی که پر از اتفاقات جدید و غافلگیرکننده است و نباید از آنها ترسی داشت.
کتاب حاضر میگوید که باید ترس را کنار گذاشت، جلو رفت و به جعبهٔ زندگی دست زد.
خواندن کتاب به جعبه دست بزن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
درباره ست گادین
ست گادین نویسندهٔ ۱۸ کتاب پرفروش بینالمللی است. آثار او به بیش از ۳۵ زبان مختلف ترجمه شده است. او شیوهٔ تفکر مردم دربارهٔ بازاریابی و کارکردن را تغییر داده است. سِت گادین در کنار نوشتن و سخنرانی، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت «squidoo.com» نیز هست. وبلاگ او نیز در زمرهٔ محبوبترین وبلاگهای بازاریابی جهان است. گادین پیش از نویسندگی و وبلاگنویسی، معاون بازاریابی مستقیم یاهو بود. کتاب «به جعبه دست بزن» اثر اوست.
بخشهایی از کتاب به جعبه دست بزن
«مردی که توالی ژنوم انسان را کشف کرد، فهمیده است چطور با استفاده از کامپیوتر کد ژنتیکی ارگانیسمها را بهصورت کامل طراحی کند. دستکاری ژنها برای او و گروهش کموبیش به همان اندازه آسان است که ویرایش مقاله در ورد برای شما.
با این حال، وقتی یک رشته کد ایجاد و در ظرف کِشت آزمایشگاهی به مادهٔ آلی تبدیل میشود، بیحرکت آنجا میماند و زنده نیست. علت این است که نیروی حرکتی، یعنی همان جرقهای که به آن حیات میبخشد، موجود نیست. ونتر باید یک بافت آلی به آن اضافه کند، بافتی که زنده باشد و حیات داشته باشد تا این پروژه به نتیجهای بیش از تودهٔ بیحرکت ژنها دست یابد.
جالب است که فرصت شما هم دقیقاً همین است.
نه اینکه ظرف کِشت آزمایشگاهی و مقداری مواد آلی بخرید. نه؛ فرصت شما بزرگتر است. باید بدانید اگر بهقدر کافی انگیزه و شجاعت داشته باشید تا ابتکارعملی را که ندارند به آنها بدهید، پیرامونتان پر از سکوی پرتاب، فرصت و سازمانهایی میشود که جان میگیرند.»
***
«در روستاهای کوچک، مثل روستایی که ما در آن زندگی میکردیم، نوآوری مدتها در مقابل رقبا به شما برتری میدهد. بازار بهندرت شلوغ میشود، سازمانهای دیگر از ترس فلج میشوند و با خوشحالی میتوانید تا ماهها یا سالها از مزیتی بهرهمند باشید. اگر کسبوکاری سرعت، نوآوری یا سهمش در بازار را دو برابر کند، یک نسل کامل سود خواهد برد.
اما در عصر گوگل، دنیای رقابت و رقبای بالقوه بهقدری بزرگ است که تعداد رقبا شمارشپذیر نیست. در واقع، تعدادشان بینهایت است. در دنیایی که اخبار لحظهای منتقل میشود و آخرین فناوریها برای همه در دسترس است، عمر نوآوری یا دیدگاهی جدید، کوتاه است و کوتاهتر هم میشود.
دوبرابرکردن کافی نیست. نوآوری و استفاده از آن، استراتژی بلندمدتی نیست. تنها راه قابلدفاع برای پیشرفت این است که بارها و بارها دو برابر کنید. نوآوری در مسیر نوآوری، شروع در مسیر شروعِ دوباره.
اگر سریعتربودن یعنی لوسیل بال۱۳ در خط تولید شکلات که آبنباتها را با نهایت سرعت داخل جعبه یا در دهانش میگذارد یا روی بلوزش میریزد و بسیار میکوشد که فقط سرعت را حفظ کند، پس لازم نیست شما سریع باشید. نه؛ سریعتر یعنی در چرخههای کوتاهتر، با توجه بیشتر به تغییر، وسواس روی تغییر وضعیت موجود، صرفاً برای اینکه ببینیم چه میشود.
اگر به روندی که در پیش گرفتهایم زیاد اهمیت ندهیم یا سعی کنیم پنهان شویم و کارهای محدود انجام دهیم، در نهایت بیهدف میمانیم. من میخواهم خلاف این اتفاق بیفتد، یعنی هدفمند باشید.»
حجم
۱۳۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۱۳۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه