کتاب ۱۰ + ۱۰۰ راه برای انگیزه دادن به خود
معرفی کتاب ۱۰ + ۱۰۰ راه برای انگیزه دادن به خود
کتاب ۱۰ + ۱۰۰ راه برای انگیزه دادن به خود نوشته استیو چندلر است و با ترجمه اسماعیل نوری در انتشارات نقشونگار منتشر شده است. با این کتاب زندگیتان را برای همیشه تغییر دهید.
درباره کتاب ۱۰ + ۱۰۰ راه برای انگیزه دادن به خود
این کتاب، در واقع کتابی عمقی با نظریههای پیچیده درباره نحوه بهتر کردن زندگیتان نیست. بلکه عمدتاً راهنماییهای بسیار خوبی برای افزایش انگیزشتان دارد. اگر میخواهید در همه بخشهای زندگیتان پیشرفتی بدست بیاورید، "باید بخوانیدش.
هنوز خیلی از ما (از جمله خود من) یکسره وانمود میکنیم که مسابقهٔ زندگیمان هیچ پایانی ندارد. برنامه میریزیم که یک روزی، وقتی که حس و حالش را داریم، کارهای بزرگی انجام دهیم. اهداف و رؤیاهایمان را به آن جزیرهٔ فرضی کنار دریا حواله میکنیم اما این راه ما را برای رسیدن موفقیت محدود میکند و نمیگذارد مسیری که میخواهیم را پیش بگیریم. این کتاب به شما کمک میکند مسیر موفقیت را پیدا کنید و در راه آن قدم بگذارید. این کتاب میخواهد شما آتش درونیتان را روشن کنید و با استفاده از آن مسیر خود را روشن کنید تا به اهدافتان برسید.
این کتاب راههای ساده اما مهم را بهشما نشان میدهد و کمک میکند به هرچه میخواهید برسید فقط کافی است با آن همراه شوید.
خواندن کتاب ۱۰ + ۱۰۰ راه برای انگیزه دادن به خود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند در زندگی موفقتر باشند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ۱۰ + ۱۰۰ راه برای انگیزه دادن به خود
در سال ۱۹۶۷ که من و آرنولد شوارتزنگر در هتل دبل تری شهر توسان آریزونا با هم نهار خوردیم، او هنوز مشهور نبود. هیچ کس در رستوران او را نمیشناخت. او داشت در شهر برای فیلم سینمایی گرسنه بمان تبلیغ میکرد، فیلم کم فروغی که با جف بریجس و سالی فیلد ساخته بود. آنوقتها من نویسندهٔ ستون ورزشی روزنامهٔ توسان سیتیزن بودم، و مأموریتم این بود که یک روز کامل با او تنها باشم و در مجلهٔ روزهای یکشنبهٔ روزنامهمان راجع به او گزارش برجستهای بنویسم.
من نیز نمیتوانستم بگویم که او کیست، یا چه کسی خواهد شد. به این دلیل موافقت کردم تا آن روز با او باشم چون مجبور بودم – این یک مأموریت بود. و با اینکه با بیمیلی آن را پذیرفتم اما یکی از آن ملاقاتهایی بود که هیچوقت فراموشش نمیکنم.
شاید به یادماندنیترین بخش آن روز با شوارتزنگر در آن یک ساعتی که به نهار رفتیم، اتفاق افتاد. در حالی که داشتیم نهار میخوردیم دفترچهٔ خبرنگاریام را بیرون آورده بودم و داشتم سؤالات مربوط به گزارش را میپرسیدم. یکجایی تصادفاً از او پرسیدم، «حالا که از بدنسازی کناره گرفتهای، برنامهٔ بعدیات چیست؟»
با صدایی چنان آرام، انگار که دارد برنامههای یک سفر معمولی را توضیح میدهد، گفت، «قصد دارم ستارهٔ شمارهٔ یک گیشه در تمام هالیوود شوم.»
توجه داشته باشید، او آرنولد خوش اندامی که حالا میشناسیم نبود. او هیکل پفکی و بزرگجثهای داشت. و از اینرو برای نشان دادن احساس آرامش طبیعی خودم، سعی کردم وانمود کنم که هدفش به نظرم منطقی میآید.
سعی کردم نشان ندهم که از برنامهٔ او تعجب کردم و خندهام گرفته است. در واقع، نخستین تلاش او در سینما زیاد امیدوارکننده نبود. و لهجهٔ اتریشی و هیکل غولمانند بدقوارهاش هم نشانی از مقبولیت فوری از طرف مخاطبان سینما را نداشت. در نهایت خودم را با رفتار آرام او هماهنگ کردم، و از او پرسیدم که برای سوپراستار شدن در هالیوود چه برنامهای ریخته است.
او توضیح داد، «همان روشی را بکار میبرم که در بدنسازی استفاده کردم، کاری که میکنی اینست که یک تصویر ذهنی از کسی که میخواهی باشی ایجاد میکنی، و بعد طوری مطابق آن تصویر زندگی میکنی که گویی همین الآن هم واقعیت دارد.»
حجم
۲۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه
حجم
۲۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه
نظرات کاربران
خود کتاب چاپی ۲۱ تومن زدین بعد قیمت نسخه الکترونیکی ۱۵ تومن؟!😐