دانلود و خرید کتاب بالماسکه فاطمه عصایی (مهدیس)
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بالماسکه

کتاب بالماسکه

ویراستار:ژیلا رسولی
امتیاز:
۳.۶از ۴۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بالماسکه

کتاب بالماسکه نوشتهٔ فاطمه عصائی (مهدیس) است. انتشارات شقایق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی یک رمان عاشقانه و اجتماعی ایرانی است.

درباره کتاب بالماسکه

کتاب بالماسکه روایت ازدواج زودهنگام «ترگل» است. او وارد مسیر جدیدی و با اتفاقات عجیبی از سوی همسرش مواجه می‌شود. در گیرودار طلاق است که با مرد جوانی به نام «سامیار» در دانشگاه آشنا می‌شود و این خودش سرآغاز شروع قضاوت‌ها دربارهٔ ترگل و زندگی اوست.

رمان عاشقانهٔ بالماسکه نوشتهٔ فاطمه عصائی (مهدیس) در ۳۱ فصل نوشته شده است.

خواندن کتاب بالماسکه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب بالماسکه

«درد بی‌درمانی که به جانش افتاده بود، قلبش را به درد آورد. از همان دردها که در جشن نامزدی حمید در سینه‌اش پیچید. از همان‌هایی که پنبه‌ای آغشته در بتادین روی زخمش فشار داده شد و او سوخت. آخ که چه بد انوش وجودش را به شعله کشیده بود.

در ماشین به رویش باز شد و ترگل خود را با حجم عظیمی از درد، روی صندلی انداخت. در جواب سلام خستهٔ سامیار، تنها نگاهش کرد. به سامیاری که از او بدتر، لاغر شده بود. استخوان‌های گونه‌اش بیرون زده بود. سامیاری که حالا آشفته بود. سامیاری که حالا کمی بوی بدنش با عطرش مخلوط شده بود. لبخند سامیار را دید و تلخی‌اش را در هوا گرفت. پلک زد. این جوان را با همهٔ گرفتاری‌هایش و همهٔ بدخلقی‌های اخیرش، بدهی‌هایش، وامی که برای ضمانتش به بهزاد رو نینداخت و از دستش پرید، دوست داشت.

اهمیتی به درد راه گرفته در کمرش نداد. به زمان و مکان و به غرورش، فقط فرار می‌خواست. فرار از قضاوت‌ها و پیشنهادهای پنهانی تهوع‌آور. از دست دوم بودنش. از پیشنهاد ازدواج ندادن سامیار به خودش و مجهول بودن ته رابطه‌شان.

با دمی عمیق نگاهش را به روبرو داد. ماشین را با کمی مکث به حرکت درآورد. مسیرش را از کافی‌شاپ شاتوت و اولین رویارویی‌اش با ترگلی که گمان نمی‌کرد به اندازهٔ این روزهایش عزیز شود کج کرد و ترجیح داد در خانه از آن همه لرز و آشفتگی ترگل سر درآورد.

بی‌حرف و هیچ اعتراضی کتانی‌هایش را در آورد، دیگر از ترس و بی‌اعتمادی روزهای اول خبری نبود. روی اولین راحتی ولو شد. هنوز پوست لب می‌جوید و سکوت داشت. روسری‌اش عقب رفته بود و وسوسهٔ لمس سیاهی‌ها داشت سامیار را دیوانه می‌کرد.

چای‌ساز را به برق زد و از آشپزخانه بیرون آمد. بی‌آنکه ترگل را از اوهامی که درگیرش بود بیرون بکشد، وارد حمام شد. زیر دوش ایستاد و اجازه داد قطرات سرد آب به تمام جانش نفوذ کند. زیر آب چنگی به موهایش زد. حق آن همه دویدنش این نبود که دو دستی مغازه را تقدیم حامد کند.»

bahar
۱۴۰۱/۰۵/۳۰

کتاب قشنگیه داستان هنجار شکنی داره.برخلاف رمان های امروزی، موضوعی رئال و اجتماعی داره .قلم نویسنده روان و خوبه و شخصیت پردازی ها به خوبی انجام شده .

Fatemeh
۱۴۰۱/۰۷/۲۷

داستان در مورد دختری هست که تو شونزده سالگی ازدواج می‌کنه و آثار اون ازدواج به بدترین شکل ممکن خودشو نشون میده. ایده داستان تکراری بود. با این حال قلم قوی ای که خانم عصایی داشتن باعث شد کتاب رو

- بیشتر
Anahita malmir
۱۴۰۱/۰۷/۰۳

برخلاف تمام تعریف هایی که ازاین کتاب شنیده بودم خیلی کتاب معمولی بود.... درسته که نویسنده با قلم روان و داستان پردازی خوبش مانع از این میشد که یک خواننده از خواندن دست بکشد و خسته بشود اما بازهم توقعم از

- بیشتر
Taraneh Rezaei
۱۴۰۱/۰۶/۱۸

کتاب خیلی قشنگی بود برعکس خیلی رمان های امروزی ابکی تموم نشد.

aykiz
۱۴۰۱/۰۵/۳۰

قشنگ بود و مهمتر اینکه اصلا حوصله سربر نبود ارزش خوندن رو داشت

کاربر ۱۴۳۱۴۴۷
۱۴۰۱/۰۸/۱۸

خوب بود ولی اخرش را خیلی سریع جمع کرده بودند و این از تمام شدن فصای ذهنی نویسنده بود که کار خوبی نیست و ارزش قائل نشدن به خواننده است

nafis.s.m
۱۴۰۱/۰۷/۲۱

حس خوبی نسبت به بیان ظاهر با اون غلظت نداشتم ...قد اکتسابی نیست پس نباید دغدغه باشه در این حد ...زیاد عنوان کردن قد کوتاه و قیافه ی معمولی دل رو میزد

niloooooo.mdh
۱۴۰۱/۰۶/۲۷

قشنگ بود. 😍🤍

محدثه طاهری
۱۴۰۱/۰۷/۲۳

داستان در ابتدا سردرگمی داشت تا سرنخ ها بهم وصل شد قلم نویسنده عالی بود عاشقانه های در حین سادگی

کاربر ۳۰۰۰۷۱۶
۱۴۰۱/۰۷/۲۲

به عنوان اولین کار خانم عصایی واقعا دست مریزاد داره. داستانی زیبا و تاثیر گذار با تعلیق بالا و شخصیت پردازی بی نظیر

«سخت بالا بروی، ساده پایین بیایی قصهٔ تلخ تو را سرسره‌ها می‌فهمند»
کاربر ۱۴۳۱۴۴۷
«بخواب تا رنگ بی‌مهری نبینی تو بیداریه که تلخه حقایق»
کاربر ۱۴۳۱۴۴۷

حجم

۵۵۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۸ صفحه

حجم

۵۵۶٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۵۰۰
تومان