کتاب اومانیسم
معرفی کتاب اومانیسم
کتاب اومانیسم نوشتهٔ تونی دیویس با ترجمهٔ عباس مخبر در نشر مرکز چاپ شده است.
درباره کتاب اومانیسم
گرچه اومانیسم مقولهای است که در اصل به عصر نوزایی و دوران روشنگری برمیگردد، امروز نیز به لحاظ ایدئولوژیک و مفهومی همچنان محور مباحث دنیای مدرن و حتی پسامدرن است. مقولهای که دامنهٔ معانی و بسترهای ممکن آن گستردگی نامعلومی دارد و ازاینرو در کتاب حاضر از دیدگاهی کثرتگرایانه بررسی شده و لایههای مختلف معنایی آن در بسترهای ایدئولوژیک گوناگون و دورانهای تاریخی مختلف نشان داده شده است. بهجای تعریفی قالبی و سادهنگرانه، از اومانیسمهای گوناگون در دولتشهرهای ایتالیایی سدهٔ پانزدهم، در کشورهای پروتستان شمال اروپای سـدهٔ شانـزدهم، در خردباوری روشنگـری، در نهضت رمانتیسم، نـزد بورژوازی اروپـایی، نـزد لیبرالها و انقلابیـان، از دید نازیها و اقران آنان و نیز متفکرانی چون هایدگر و فوکو و آلتوسر سخن گفته شده است.
فصلهای اول و دوم کتاب به قرنهای نوزدهم و بیستم میپردازد و در فصلهای سوم و چهارم از قرن پانزدهم تا اواخر قرن هجدهم بررسی میشود. نتیجهگیری کتاب به زمانهای دورتر میرود و ریشهشناسی اولیهٔ واژه «انسان» و کاربردهای آن را در دوران باستان میکاود. چنین ترتیبی عجیب است و بهنظر میرسد خوانندهای که میخواهد روایتی تقویمی و مستقیم از این مطلب را دریابد باید کتاب را از آخر به اول بخواند. اما ترتیب چهار فصل شمارهدار کتاب (اول تا چهارم) که پایاناش منطبق بر آغاز کتاب، و همان نیم قرن پر آشوبی است که رساله روشنگری کانت را از اصلاحات آموزشی ویلهلم فون هومبولت جدا میکند، و به دنبال سقوط ناپلئون مستعمرههای امریکای شمالی تجزیه میشوند نیز منطق خاص خود را دارد و در پایان کتاب دلیل حواله دادن آغاز مطلب به پایان کار قدری روشنتر میشود.
کتاب اومانیسم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به فلسفه و جامعهشناسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب اومانیسم
«برای وِرد، ۲۷ آوریل روز بزرگی بود که ماهها رواج احساسات ضدآلمانی را به خوبی تلافی میکرد؛ ماههایی که او غالبآ ناگزیر میشد به طور دائم در محیط مدرسه پنهان شود. آن روز صبح این ورد بود که افتخار ملاقات با گروههای پیشرو لشکر اشغالگر ششم، هنگام ورود به شهر نصیباش شد، و شخصآ آنها را به آکروپلیس هدایت کرد. پس از آن برای عکس گرفتن با فیلد مارشال بروشیچ، ژنرال فون اشتوم و سایر افسران ستاد که همگی نازی و، مانند اغلب اعضای طبقه متوسط آلمان، هوادار پرشور تمدن هلنی بودند ژست گرفت. ژنرال لانتس مینویسد، همه آلمانها «گذشته باشکوه و فرهنگ پربار هلنها را ستایش میکنند (مازوور ۱۹۹۳، ۱۵۸). خود هیتلر در نامهای به همتایاش بنیتو موسولینی، از مواجهه دورانساز میان آلمانِ تجدید حیات کرده و «نماد فرهنگ مدرن» با غرور یاد میکند (مازوور ۱۹۹۳، ۸). مگر نه آنکه ریشارد واگنر ملیگرا و ضدیهود توتونی، از زبان مریدش فریدریش نیچه، تجسم معاصر روح هلنی نامیده میشود؟ مگر نه آنکه خودِ مفهوم نژاد «آریا» که محور اصل خلوص نژادی نازیها بود، از آثار فقهاللغهشناسان و هلنیستهای نسل پیشین به عاریت گرفته شده بود؟ مگر این مارتین هایدگر، فیلسوف نازی، نبود که در همین روزها از تمدن یونان به عنوان «آغاز هستی معنوی ــ تاریخی ما» ستایش کرد، سرنوشتی که «انتظار ما را میکشد، و همچون فرمانی از دوردست ما را وامیدارد تا عظمتاش را بپذیریم»؟ (گویگنان ۱۹۹۳، ۳۲) و مگر خود پیشوا نبود که اعلام کرد، در میان همه خزعبلاتی که نژادهای تباه شده طی قرون متمادی پدید آوردهاند، تنها میراث هنری اصیل آثار یونانی ــ آلمانی است؟ دستکم از یک دیدگاه، آن صبح آفتابی سال ۱۹۴۱ شاهد رویارویی غمانگیز فرهنگ هلنی و هرج و مرج بربری نبود، بلکه تأیید تاریخی نوعی پیوستگی کهن سال بود که در آن آلمانیهای اشغالگر، ویرانکننده تمدن یونانی نبودند، بلکه نجاتبخشان آن بودند؛ وارثان و پاسداران شعله مقدس آن.»
حجم
۴۹۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۵ صفحه
حجم
۴۹۴٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۵ صفحه
نظرات کاربران
میشد که نویسنده منسجمتر مترجم خوشخوانتر و ویراستار دقیقتر کارشان را انجام دهند