دانلود و خرید کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها ویتولد شابوفسکی ترجمه مسعود یوسف حصیرچین
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها

کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها نوشتۀ ویتولد شابوفسکی و ترجمۀ مسعود یوسف حصیرچین است. نشر گمان این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این کتاب یکی از کتاب‌های مجموعۀ «خرد و حکمت زندگی» است. کتاب، درون‌مایه‌ای فلسفی دارد. نویسنده برای نگارش این کتاب با سرآشپزهای دیکتاتورها گفتگو کرده است.

درباره کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها

کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها فهرستی بر اساس عادت‌های غدایی انسان‌ها دارد. فهرست این کتاب به ترتیب عبارت است از:

  • پیش‌غذا
  • میان‌وعده
  • صبحانه
  • میان‌وعده
  • ناهار
  • میان‌وعده
  • عصرانه
  • میان‌وعده
  • شام
  • دسر
  • چاشنی‌ها
  • قرص نعناع‌های پس از شام.

 کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها نشان می‌دهد که یک دیکتاتور با اطرافیان خود چه رفتاری دارد. با این حال، این کتاب صرفاً دربارۀ دیکتاتورها نیست.

در ابتدای کتاب آمده است که: «کتاب‌های این مجموعه فلسفه را ساده نمی‌کنند بلکه از ابهّتِ هراس‌آورِ فلسفه می‌کاهند. پیشنهادهایی هستند برای «تفکر»، دعوت به اندیشیدن در زندگیِ روزمره و تأمل در مسائلی که هرروزه با آن مواجهیم، اندیشیدن به غایت و معنای زیستن، لذات دنیا، تنهایی، عشق، دوستی و غیره. می‌خواهیم کتاب‌ها نقطهٔ عزیمتی باشند برای فکر کردن به پرسش‌های ازلی ابدیِ انسانی و همچنین تعمق در خوشی‌ها و مصائبِ انسانی که در این گوشهٔ جهان و در این جای تاریخ پدیدار شده است.»

این کتاب، پرسش‌ها و مسائل مختلفی را در حوزۀ زیست بشر مطرح می‌کند. هدف از نگارش آنها نیز فهم بهتر زندگی، پرسش‌ها و تجربه‌ها است.

خواندن کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و روابط بین‌الملل پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب خورد و خوراک دیکتاتورها

«کارد و چنگال دستتان است؟ دستمال سفره روی پایتان است؟

فارغ از این‌که آماده‌اید یا نه، لطفاً اندکی حوصله کنید. ابتدا توضیح کوتاهی داریم.

پیش از این‌که سراغ منوی اصلی برویم، می‌خواهم برایتان بگویم که چطور چیزی نمانده بود آشپز شوم. حول‌وحوش بیست‌ودوسالگی، تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بودم که برای دیدن چند دوستم به کپنهاگ رفتم. رشته اتفاقاتی پیش آمد و چند روز بعد شغلی در آن‌جا پیدا کردم: شستن ظرف‌ها در یکی از رستوران‌های مکزیکیِ مرکز شهر. البته که کار سیاه بود اما درآمد چهار روزم معادل حقوق یک ماه معلمیِ مادرم در لهستان می‌شد. همین مسئله باعث می‌شد بوی چربیِ سوخته را، که به هیچ وجه از لباس‌ها و تنم پاک نمی‌شد، و همین‌طور دکور افتضاح آن‌جا را تحمل کنم. در آن رستوران، آدم مدام پایش به کاکتوسی می‌خورد و روی دیوارها هم جاتپانچه‌ای‌ها و کلاه‌های لبه‌پهن قلابی آویزان بود و هر شب دست‌کم یکی از مشتریانِ مستِ از تکیلا سعی می‌کرد آن‌ها را بدزدد. درهای سالن غذاخوری شبیه درهای کافه‌های وسترن بود؛ آشپزخانه تنها جایی بود که می‌شد درهایش را بست.

و چقدر خوب که این‌طور بود چون بهتر بود که مشتری‌ها ندانند آن پشت چه خبر است.»

***

«نوشتن این کتاب در چهار قاره، چهار سال زمان برد و بدون کمک افراد بسیاری منتشر نمی‌شد.

در درجهٔ اول مایلم از سرآشپزهای دیکتاتورها تشکر کنم که پذیرفتند با من صحبت کنند.

همچنین مایلم از راهنماها و مترجم‌هایم تشکر کنم که در میدان به من کمک کردند. آنان را با وسواس بسیار انتخاب کردم چون نه تنها باید آشپزها را برایم پیدا می‌کردند، که وظیفهٔ آسانی نبود، بلکه باید آن‌ها را قانع می‌کردند تا با من صحبت هم بکنند. به لطف آنان، توانستم با هر کدام از این آشپزها جوری دیدار کنم که گویی دارم به دیدار یکی از دوستانم می‌روم. و به لطف گشودگی و توانایی‌شان، آشپزها چیزهای بسیاری را به ما گفتند که تا به حال به کسی نگفته بودند.

این افراد عبارتند از:

عراق

حسن عاشور

ابراهیم الیاس

مارکوس فری‌من

اوگاندا

کارل اودرا

جولیا پروس

آلبانی

لیندیتا چلا

بسار لیکمتا

کوبا

خورخه کوتیلا

میگوئل اکس

کامبوج

یین سئوم»

نظرات کاربران

Maryam
۱۴۰۱/۰۷/۰۱

کتاب زیبایی بود ترجمه خوبی داشت و متن روان و گیرا بود کتاب حاصل 4 سال تلاش نویسنده برای صحبت با آشپزان دیکتاتورهای مطرح جهان هست که خب حیف جای خیلیا خالیه :) آشپز فیدل کاسترو، صدام، عیدی امین و... شاید موضوع کتاب عجیب

- بیشتر
neda.n
۱۴۰۱/۰۴/۲۶

گردونه شانس گذاشتید بعد که میچرخونیم کد تخفیف میده،،میخوایم هرکتابی بخریم میگه این کد جزو کتابهای تخصصی نیست..این کتاب کجاش تخصصیه؟؟😶

مرتضی بهرامیان
۱۴۰۲/۰۷/۲۷

کتاب بسیار عالیه. ولی متاسفانه در این کتاب چهره ای که از دیکتاتورها به نمایش در میاد، به صورت انسان هایی مظلوم، حق به جانب و بزرگه. البته نویسنده مشکل نداره. مشکل با سرآشپزهایی که با اونها مصاحبه میکنه. و

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۶)
پس از فروپاشیِ شوروی، مردم جوک جدیدی تعریف می‌کردند، می‌گفتند روی تابلوهای باغ وحش نوشته شده است «حیوانات را نخورید». جوک دیگری از این قرار بود «سه دستاورد انقلاب کوبا چه هستند؟ بهداشت، آموزش و ورزشکاران. و ناکامی‌هایش؟ صبحانه، ناهار و شام.»
مرتضی بهرامیان
«همین که جنگ تمام شد، دستور داد هم‌کلاسی‌هایش را که به یاد داشتند انور خوجه چه دانش‌آموز ضعیفی بوده بکشند، و همینطور دختران هم‌مدرسه‌ای‌اش را که زمانی پیشنهادهای دوستی او را رد کرده بودند. و هزاران نفری را که مخالف سیاست‌های ظالمانه‌اش بودند. او نظام اردوگاه‌های کار اجباری و زندان‌های سیاسی ساخت. حدود ۲۰۰ هزار نفر را به آن مکان‌ها فرستاد. در آن‌جا مجبورشان کردند بیش از توانشان در معادن و پروژه‌های ساختمانی کار کنند. بسیاری‌شان مردند.»
مرتضی بهرامیان
پس از ناهار، ملکه نگاهش را از فنجان قهوه برداشت و رو به مهمانش کرد و گفت «آقای رئیس‌جمهور لطفاً می‌فرمایید به چه دلیل افتخار غیرمنتظرهٔ دیدار شما از بریتانیا را داریم؟» و امین خندید و گفت «علیاحضرت در اوگاندا پیدا کردن یک جفت کفش شمارهٔ چهارده قهوه‌ای خیلی دشوار است.»
مرتضی بهرامیان
آیا اوتونده اودرا برای امین گوشت انسان پخته است؟ چطور آماده‌اش کرده؟ آن را با چه چیزی سِرو کرد؟ و بعد از چنین چیزی چطور به زندگی ادامه می‌دهد؟ می‌خواهم این سؤالات را از او بپرسم. اما چطوری؟
مرتضی بهرامیان
صدام عاشق ماهی، غذای کبابی، سوپ، کباب و شاورما بود. خورش کدو، عدس و بامیه دوست داشت. همهٔ این‌ها در عراق عمل می‌آمد؛ اصلاً این‌ها در مزرعهٔ خودمان پرورش می‌یافتند، درست جلو چشممان. چطور تحریم می‌توانست چیزی را تغییر دهد؟ تحریم‌ها بیش از هر کسی بر مردم عادیِ عراق تأثیر گذاشتند. این مردم بودند که دیگر نمی‌توانستند مثل سابق پول دربیاورند و تا به امروز بار تحریم‌های ناعادلانه را بر دوش خود احساس می‌کنند
مرتضی بهرامیان
صدام حسین پس از این‌که دستور داد ده‌ها هزار کُرد را با حملهٔ شیمیایی قتل‌عام کنند، چه خوراکی خورد؟ دلش آشوب نمی‌شد؟ و وقتی دو میلیون نفر از مردم کامبوج از گرسنگی می‌مردند، پل پوت چه غذایی می‌خورد؟ وقتی فیدل کاسترو جهان را به آستانهٔ جنگ هسته‌ای می‌برد، چه خوراکی خورد؟ کدامشان غذای پُرادویه دوست داشت و کدامشان غذای ملایم؟ کدام‌یک پرخوری می‌کرد و کدام‌یک فقط ناخنک می‌زد؟ چه کسی دوست داشت استیکش خام باشد و چه کسی دلش استیک حسابی برشته می‌خواست؟
مرتضی بهرامیان

حجم

۳۰۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

حجم

۳۰۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۶۴ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان