کتاب در باب انتظار
معرفی کتاب در باب انتظار
کتاب در باب انتظار نوشته هارولد شوایتزر است و با ترجمه مهیار آقایی در نشر بیدگل منتشر شده است. این کتاب به معنای انتظار میپردازد و آن را با نگاهی فلسفی و هنری بررسی میکند.
درباره کتاب در باب انتظار
این کتاب دربارۀ انتظار است. موضوع کتاب نه فلسفۀ زمان است، نه بررسی تاریخی رویکرد فرهنگهای مختلف به مسئلۀ انتظار، و نه نگاهی نوستالژیک به گذشتههای دور و دلپذیر که شاید ما انسانها با شکیبایی بیشتری نسبت به امروز به انتظار مینشستیم. رویکرد نویسنده در این کتاب بررسی مسئلۀ انتظار از چشماندازی عمدتاً پدیدارشناختی است. چگونه انتظار میکشیم؟ وقتی منتظریم چه اتفاقی میافتد؟ انتظار چهجور تجربهای است؟ آیا نوعی تجربۀ زمان است؟ اگر هست، هنگام انتظار چهجور زمانی را تجربه میکنیم؟ چرا هیچکس از انتظار کشیدن خوشش نمیآید؟ در طول کتاب برای پاسخ دادن به این پرسشها و همچنین پرسشهای مشابه از مجموعۀ متنوعی از متون عمدتاً ادبی و تعداد معدودی هم فلسفی و نیز تعدادی تصاویر هنری استفاده کردهام. بیشتر اصطلاحات و مفاهیم پایهای در فصل دوم حین بررسی نظریۀ انتظار برگسون تعریف و توصیف شده و در دیگر فصلها مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ ولی جدای از این، در طول کتاب سعی کرده است از اصطلاحات نظری تا حد امکانْ کمتر استفاده کنم تا هر فصل بهطور جداگانه قابل خواندن و فهمیدن باشد.
خواندن کتاب در باب انتظار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در باب انتظار
انتظار کشیدن نه افسون مالیخولیایی کسالت و ملال را دارد و نه رمانتیسم حرمانزدۀ اشتیاق را. انتظار میان پهنههای خالی احساسات و عقلانیت، میان امید و ناامیدی، ملال و اشتیاق و یا حصول و بیحاصلی جا خوش میکند. کسانی که در این وادی سرگرداناند یا ناخواسته از آن سربرمیآورند، خود را در گرفتاری وجودیِ ویژهای مییابند: زمانی پیش روی آنهاست که آن را نمیخواهند.
گرچه اتاق انتظار، ایستگاه قطار یا سالن فرودگاه و لابی هتلها تنها محل گذرند، در این کتاب به این مسئله خواهم پرداخت که انتظار کشیدن در چنین مکانهایی صرفاً گذراندن و پشتسر گذاشتن زمان نیست. به باور عادی ، زمانْ درگاه یا راهرویی است که قرار است از درون آن عبور کنیم بیآنکه متوجه وجودش شویم. در هنگام انتظار، لولای درِ زمان نمیچرخد و انتهای راهرو پیدا نیست. یک ساعتْ یک عمر به درازا میکشد و صف به جلو حرکت نمیکند. باید زمان را بهجای پیمودن، تاب آورد. بهجای اندیشیدن به آن، باید حسش کرد. هنگام انتظار زمان سنگین و کند میشود. چشمانتظاری چیزی است ورای تأخیری ناخواسته، اهمیت آن بیش از خودِ زمانی است که صرف میشود. بااینحال قصد من در این کتاب پرداختن به جنبۀ مثبت انتظار است حتی اگر در نگاه اول نامأنوس به نظر برسد. چیزی مانند روانه شدن جهت دیدنِ خودِ درگاه یا بازدید خودخواسته از ایستگاه قطار. از سوی دیگر، همواره میتوان به انتظار بهعنوان مفری موقت از اقتصاد «وقت طلاست» نگاه کرد؛ مثل مهلتی کوتاه برای کناره گرفتن از گذر شتابان جهان مدرن، یا مجالی کوتاه برای تأمل در خود و جهان که شاید حاصلش کشف و شهودی غیرمنتظره یا ایدهای بدیع باشد. به گفتۀ سیمون وی۳۱، فیلسوف و فعال سیاسی فرانسوی، انتظار میباید بهعنوان شکلی از «توجه» بازخوانی شود.
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۵ صفحه