کتاب تعیین موقعیت شهری خیالی
معرفی کتاب تعیین موقعیت شهری خیالی
کتاب الکترونیکی «تعیین موقعیت شهری خیالی» نوشتهٔ آلن رب گرییه با ترجمهٔ پرویز شهدی در نشر افکار چاپ شده است.
درباره کتاب تعیین موقعیت شهری خیالی
آلن روب گری یه نویسنده و فیلمساز فرانسوی و از مهمترین چهره های جنبش رمان نو در دههٔ ۱۹۶۰ بود. آلن رب گریه به اسطوره ها بسیار علاقهمند بود، در بیشتر داستانهایش اسطوره البته بهطور غیرمستقیم و بیآنکه اشاره روشنی به مورد مطرح شده بکند، به چشم میخورد. نخستین رمان وی با نام «جوانی» در بیست و دو سالگی نوشته شد، اما هرگز منتشر نشد. پاککنها اولین اثر رب گرییه بود که در ۱۹۵۳ چاپ شد. این رمان که مضمونی پلیسی داشت در آن سال برنده جایزه فنئون شد و به شدت مورد توجه رولان بارت منتقد برجسته ادبیات فرانسه قرار گرفت. در کتاب تعیین موقعیت شهری خیالی، مانند «خاطرات مثلث طلایی» همه چیز افسانه است و اسطوره که در ظاهر با هیچ یک از افسانه هایی که می شناسیم مطابقت نمی کند. اما رب گریه به این موضوع اهمیت نمی دهد، حتی اگر شده افسانه ای از خودش ابداع می کند تا نکات مورد نظرش را معماگونه و به طور نمادین در آن بگنجاند.
کتاب تعیین موقعیت شهری خیالی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات فرانسه و داستانهای اسطورهای و افسانهای پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب تعیین موقعیت شهری خیالی
اولین احساسی که دیدن این صحنه در بیننده به وجود میآورد، این است که گمان میکند در یک زندان است، چون چهار پنجرهای را که میتوان دید چنان بلند کار گذاشتهاند که کاملاً دور از دسترس دخترانی است که داخل بنا هستند، حتی اگر دو نفر از آنها روی یکی از میزها بروند و یکی روی شانهٔ دیگری سوار شود و به این ترتیب نردبانی تشکیل دهند، باز به آنها نمیرسند. این پنجرهها علاوه بر محل قرار گرفتنشان که دور از دسترساند، (همانطور که قبلاً اشاره شد) چون به طور افقی کار گذاشته شدهاند، ارتفاعشان کمتر از پهناشان است، و در مقایسه با وسعت سالن ابعاد کوچکی دارند، همچنین برای رعایت احتیاط، جلوِ هر کدام پنج میلهٔ فلزی ضخیم بهطور عمودی و با فاصلههای یکسان نصب شده است، که قطر میلهٔ وسط از میلههای دیگر بیشتر است (شاید هم این میله چهارگوش است، حال آنکه میلههای اینطرف و آنطرفش گرد است). دیوارها همچون دیوارهای یک دژِ ستبرند؛ در آن سوی میلههای آهنی که روی لبهٔ داخلی پنجرهها کار گذاشته شدهاند، میتوان برشی عرضی از دیوار را دید: دستکم دو متر ضخامتِ آن است، با مصالح نامشخصی ساخته و با ورقهای از بتونهٔ سفید و مات پوشانده شده است. از آنسوی راهروِ بلند، آسمان را میتوان دید، درخشان، بدون ابر، با رنگ آبی تند. آب و هوای بیرون باید خیلی معتدل باشد ــ آب و هوای مدیترانهای است، البته اگر آب و هوای گرمسیری نباشد ــ چون به ظاهر هیچ نوع شیشه یا کرکرهای برای بستن این پنجرههای رو به هوای آزاد در نظر گرفته نشده است، در عین حال زندانیها همگی کموبیش لباس چندانی به تن ندارند و با دیدن رفتار و سر و وضعشان، به نظر نمیرسند از سرما رنج ببرند، یا دستکم در حال حاضر.
حجم
۱۳۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه
حجم
۱۳۵٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۹ صفحه