کتاب فلسفه پایه
معرفی کتاب فلسفه پایه
کتاب الکترونیکی «فلسفه پایه» نوشتهٔ نایجل واربرتون با ترجمهٔ پرویز بابایی در انتشارات آزادمهر چاپ شده است. این کتاب از توضیح مفاهیم اولیهٔ فلسفی آغاز میکند و در این مسیر مخاطب را تا فراگیری مباحث پیچیدهتر همراهی میکند.
درباره کتاب فلسفه پایه
نویسنده در مقدمهٔ کتاب دربارهٔ شیوهٔ نگارش و استفاده از کتاب گفته است:
من پیش از این تاکید کردهام که فلسفه فعالیتی است، پس نباید این کتاب را منفعلانه خواند. کتاب این امکان را فراهم میآورد که برهانهای ارائه شده را به یاد بسپاریم اما این به تنهایی فلسفه را یاد نمیدهد، اگرچه دانش موثقی دربارهٔ بسیاری از برهانهای مورد استفادهٔ فیلسوفان را فراهم خواهد کرد. خوانندهٔ ایدهآل، این کتاب را به نحوی انتقادی خواهد خواند و دائماً برهانهای ارائه شده را زیر پرسش برده دربارهٔ برهانهای مخالف خواهد اندیشید. قصد مؤلف این است که تفکر برانگیزد نه آنکه جایگزینی برای آن باشد. اگر کتاب را به گونهیی انتقادی بخوانید بیتردید مطالب فراوانی در آن خواهید یافت که با آن مخالفاید و در این فرایند باورهای خودتان را روشن خواهید کرد.
گرچه من کوشیدهام تمامی فصول را برای خوانندهیی که هرگز بیش از این فلسفه نخوانده است آسانفهم بنویسم، برخی فصول دشوارتر از فصول دیگر است. اکثر کسانی که دست کم پرسش له و علیه ذات باری و برهانهای هر دو سو را ملاحظه کردهاند فصل مربوط را نسبتاً آسان خواهند یافت. از سوی دیگر معدودی از ناآشنایان به فلسفه دربارهٔ برخی مطالب مندرج در فصول راجع به عالم خارج، راجع به ذهن یا روان و در بندهای انتزاعیترِ فصل مربوط به حقیقت و خطا یا درست و نادرست به نحوی دقیق اندیشه خواهند کرد. این فصول به ویژه فصل مربوط به ذهن یا روان ممکن است وقت بیشتری از خواننده بگیرد. توصیه میکنم یک بار فصلی را که با آن آغاز کردهاید، بخوانید سپس به بندهای خاصی که آنها را جالب یافتهاید برگردید، نه آنکه از بندی به بندی به آهستگی بگذرید و در جزئیات غرق شوید بیآنکه متوجه باشید که برهانهای مختلف به یکدیگر وابستهاند.
بدیهی است که این کتاب باید مبحث دیگری را نیز در بر میگرفت که نگرفته است: منطق. من عمداً از این مبحث صرفنظر کردهام بدین سبب که مبحث مزبور بیش از آن فنی است که بتوان آن را در کتابی با چنین حجم و شکل به نحو رضایتبخشی گنجانید.
کتاب فلسفه پایه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کسانی که بهتازگی میخواهند قدم در راه آشنایی با فلسفه بگذارند، مناسب است.
بخشی از کتاب فلسفه پایه
حافظه و منطق
این ایده که من ممکن است فقط مغزی در بانکهیی باشم شکلی افراطی از بدبینی جلوه میکند، با وجود این هنوز فرضیات دیگری هستند که میتوانند در معرض شک قرار گیرند. همهٔ برهانهایی که ما تاکنون از آنها بحث کردهایم متضمن آناند که حافظه کم و بیش قابل اعتماد است. هنگامی که میگوییم به یاد میآوریم که حسیات ما در گذشته قابل اعتماد نبودهاند، فرض میکنیم که این خاطرهها واقعاً خاطره هستند، که آنها فقط برآیندهای تخیل یا تفکرات آرزومندمان نیستند. و هر برهانی که از کلمات استفاده میکند، فرض میکند که ما به درستی معنای واژههای مورد استفاده را به خاطر آوردهایم. با این همه حافظه، درست مانند شاهد حسیات ما آشکارا غیرقابل اعتماد است. درست به همان گونه که تجربهٔ من با این نظر سازگار است که من ممکن بود مغزی باشم در بانکهیی که دانشمندی شریر به آن انگیزه داده، همان گونه که برتراند راسل (۱۸۲۷ - ۱۹۷۰) گوشزد کرد، با این نظر سازگار است که جهان با هر کس در آن با حافظههای دست نخورده میتوانست پنج دقیقهٔ پیش به وجود آمده باشد، همه گذشتهیی تماماً غیر واقعی را به یاد میآورند.
با این همه، اگر ما به طور جدی موثق بودن حافظه را زیر سؤال ببریم، پس ما تمامی ارتباطها را غیرممکن میسازیم: اگر ما نتوانیم بپذیریم که حافظههای ما از معناهای کلمات عموماً موثقاند، پس به هیچ وجه نمیتوانیم حتا از شکگرایی بحث کنیم. و نیز، این استدلال میتوانست پذیرفتنی باشد که آزمایش فکری دانشمند شریر دستکاری کردن مغز در بانکهٔ شیمیایی مقدمهٔ یک شکگرایی دربارهٔ قابل اعتماد بودن حافظه است، چون قاعدتاً در درون قدرت شکنجهگر هست که ما را معتقد سازد که کلمات چیزی معنا میدهند که او معنای آنها را برمیگزیند.
نوع دیگر فرضیه که شکاکان به ندرت میتوانند در آن شک کنند، شک کردن در موثق بودن منطق است. اگر شکاکان قابل اعتماد بودن منطق را هم زیر سؤال ببرند، آنگاه این، موضع آنها را ویران میسازد. شکاکها برهانهایی را مورد استفاده قرار میدهند که به منطق تکیه دارد: هدف آنان متناقض کردن خود نیست. با این همه اگر آنان از برهانهای منطقی برای اثبات ادعای خود که هیچ چیز مصون از شک نمیماند، استفاده کنند، پس این بدین معناست که برهانهای منطقی آنها خود ممکن است بیپایه باشد. بنابراین، شکاکان اصلاً با کاربرد برهانها به نظر میرسد به چیزی که بیشتر به آن اتکاء دارند و در انسجام آن شکی ندارند ناگزیرند بگویند که خود آن نامسلم است.
ولی این ایرادات و شبههها به برهان خطا پاسخ نمیدهند، فقط نشان میدهند که شکگرایی حدودی دارد. برخی فرضیات هستند که حتا یک شکاک افراطی ناگزیر به جعل آنهاست.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۲۷۸ صفحه