دانلود و خرید کتاب توطئه های خانوادگی بهاره حسنی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب توطئه های خانوادگی اثر بهاره حسنی

کتاب توطئه های خانوادگی

نویسنده:بهاره حسنی
انتشارات:انتشارات سخن
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۷۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب توطئه های خانوادگی

کتاب توطئه های خانوادگی نوشتهٔ بهاره حسینی در انتشارات سخن به چاپ رسیده است. در این داستان سرگذشت خانواده‌ای به تصویر کشیده می‌شود که از روزگاری خوش و آرام ناگهان سر از بحران در می‌آورد. میشا پارسی گو همه چیز دارد، خانواده‌ای عالی و پر جمعیت، شغلی رویایی و زندگی بی نقص، ولی ستونهای این زندگی عالی، تنها با یک تکان به هم می ریزد و خانواده در مرز فروپاشی می رود، اما چیزی که در این میان ترسناکتر است، فروپاشی اعتماد در بین آنها است.

درباره کتاب توطئه های خانوادگی

میشا پارسی گو که در مالزی راهنمای تور است، با شنیدن خبر بیماری پدربزرگش به ایران برمیگردد. اما همه چیز آن گونه انتظار می رود، اتفاق نمی افتاد. با به قتل رسیدن عمو و دختر عمویش، انگشتهای اتهام تمام خانواده به سمت مردی نشانه می رود که خانواده او را نمی خواهد. در این میان اما، اعتمادها هم از بین می رود و ارتباطات خانوادگی نیز، دچار تزلزل میشود.

چیزی شوم ‌در جریان بود و پی ‌در پی در حال ضربه زدن به این خانواده. آنها در همه حال منسجم بودند و مهم نبود که چقدر اختلاف‌سلیقه داشته باشند. همیشه وجود آقا باعث می‌شد زنجیروار کنار هم بمانند. ولی حالا همه‌ ترسیده بودند و حتی تا حدودی نسبت به هم بی‌اعتماد هم شده بودند و این زنجیر در حال پاره شدن بود.

کتاب توطئه های خانوادگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که به رمان‌های خانوادگی و پر حادثهٔ ایرانی علاقه‌مند هستند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب توطئه های خانوادگی

ما حس کردم که خودش هم کمی هراسان شده بود. بدون آن‌که وسایلم را برداریم، به خانه رفتیم. خانه‌ای دراندشت و بزرگ. خانه‌ای که همه‌مان مقطعی را در آن زندگی کرده بودیم. در این خانه مهمانی‌ها گرفته شده بود. عروسی‌ها و تولدها. حتی عزاداری‌ها. اما همیشه بود. حتی با وجود پیشنهادهای کلان و عالی ساختمان‌سازها برای کوبیدن و ساختن و بریدن درخت‌های چنار پیر قدیمی‌اش. این خانه مثل همان زنجیر بود. زنجیری که همه‌مان را کنار هم نگه داشته بود. استخر بزرگ وسط حیاط، خالی اما تمیز بود. درخت‌ها و گل و گیاه‌ها به لطف عمار همه سرپا بودند و حتی یک برگ هم روی سنگ‌ریزه‌های کف باغ نبود.

در ورودی نیمه‌باز بود. در را باز کردم و صدای ظریف مامان در گوشم پیچید. داشت کسی را با آرامش دلداری می‌داد. سرم را چرخاندم و متوجه شدم روی تک صندلی راهروی باریک، مردی نشسته و سرش را میان دستانش گرفته بود و مامان بالای سرش ایستاده و کمی خم شده بود و با ملایمت با او حرف می‌زد. مامان همیشه همین بود. آرام و قوی! تنها همین وجودش باعث می‌شد کسی آرام شود و نگرانی‌هایش مثل حباب بترکد و از بین برود.

ــ مامان...

سرش سریع بالا آمد و چشمانش برای لحظه‌ای گشاد شد. موهای رنگ کردهٔ عسلی تیره‌اش، روی شانه‌اش ریخته شده بود و بلوز و دامن ساده یشمی پوشیده بود. اما در عین سادگی، جذابیت اشراف‌منشانه همیشگی‌اش با او بود. مادرم می‌توانست ساده‌ترین لباس‌ها را بپوشد و حتی چند روز حمام نرود، اما باز هم آرامش و وقاری که از او ساطع می‌شد، همه را تحت تأثیر قرار می‌داد.

نظرات کاربران

Nasrin Majd
۱۴۰۰/۰۸/۱۰

این کتاب رو مدت ها پیش چاپی شو خریدم. کلا قلم خانم حسنی دوست داشتنیه. این کتاب هم موضوع خوبی داره اگر خانوادگی پسند هستید مناسب شماست عاشقانه ی قشنگ و دلبری هم داره

n*r*7092
۱۴۰۰/۰۸/۲۴

من اکثر رمانهای خانم حسنی رو خوندم و سبک و قلمشون رو دوست دارم، تم مرموز رمانهاشون عالیه، موضوعات که انتخاب میکنن متفاوته و زیباس‌، داستانهای زیادی دارن خانم حسنی اما نه موضوعاتش شبیه هست و نه شخصیتها و این

- بیشتر
f.s
۱۴۰۰/۱۱/۲۲

من چاپیش رودارم،خیلی کتاب بیخودوضعیفیه،خسته کننده وبی منطق و حوصله سربر،توصیه نمیکنم.خانم بهاره حسنی ازیه جایی به بعدخیلی افت کرده،داستاناش دیگه اون جذابیت قبل رونداره

Rasa
۱۴۰۰/۱۰/۱۵

انتظار رمان خیلی بهتری را از خانم حسنی داشتم، بدلیل پیش زمینه ای که از سایر رمان هایشان بود.در کل چندان دلچسب نبود.

fatemeh
۱۴۰۱/۰۴/۲۹

داستان درمورد دختری با اسم میشاست ‌که به خاطر بد بودن حال پدربزرگش از مالزی به ایران میاد و... داستان از قضاوت های عجولانه میگه، از این‌که نمی‌شه حتی گاهی به اطرافیانی که حس می‌کردی خوب می‌شناسیشون هیچی بعید نیست جنبه

- بیشتر
Mehrnoosh
۱۴۰۰/۰۸/۲۴

بعد از مدت ها بالاخره کتابی پیدا کردم که ارزش خوندن داشت واقعا به نویسنده کتاب خسته نباشید میگم اگر بخوام از نکات مثبت کتاب بگم این بود که موضوع داستان جدید بود همچنین نویسنده بیخودی داستان طول نداده بود

- بیشتر
samira70
۱۴۰۰/۰۸/۱۴

قطعا همیشه انتخاب اولم تو رمان خواندن کتابهای خانم حسنی هست. شخصیتهای جذاب در کنار موضوعات هیجانی و خانوادگی که خلق می کنند. این رمان در کنار این مسائل معما و جنایت رو هم داره و همین باعث تعلیق بالای

- بیشتر
fteme
۱۴۰۱/۰۹/۰۳

موضوع نسبتا جدید بود و قلم جذاب هرچند که نقطه های کور و مبهم داستان خیلی سرسری و عجله ای گره گشایی شد داستان رو دوست داشتم اما شخصیتا رو نه شخصیتای اصلی زیادی عجولو بی ثبات بودن و علاوه

- بیشتر
کیانا وکیلی
۱۴۰۰/۱۲/۰۹

کتاب بسیار معمولی ای بود. نمی دونم چرا انقدررر پر طرفدار بود.

محبوبه غلامی
۱۴۰۰/۰۹/۲۰

خوب نبود . شخصیت ها بیشتر محوری بودند و یهو سر و کلشون پیدا می شد . توضیحات اضافه زیاد داشت .

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۰)
ــ خواهی که جهان در کف فرمان تو باشد... خواهان کسی باش که خواهان تو باشد.
tarane_ni
هیچ‌وقت خودت رو به خاطر کسی عوض نکن. همین که هستی باش.
fatemeh
دخترجون خیلی چیزها خطرناکن، ولی مفیدن و ممکنه یه زمانی به دردت بخورن. زهر مار کشنده است، ولی از همین زهر، دوا درست می‌کنن. حواست باشه که همیشه همه تخم‌مرغ‌هات رو توی یه سبد نذاری.
محبوبه غلامی
گاهی برای محافظت از وجود خودت، مجبوری پنهان‌کاری کنی. مجبوری حرف نزنی و یاد بگیری که با کلمات بازی کنی.
محبوبه غلامی
ــ یه زن همیشه می‌تونه یه مرد رو بالا ببره، یا با مخ بزنه زمین. شما زن‌ها پیچیده‌ترین چیزی هستین که خدا خلق کرده. خیلی قوی، ولی با اعتماد به نفسی نه به اندازه‌ای که باید باشه. عکس را پایین گذاشتم و گفتم: ــ شاید مقصر شما مردها هستین. یه مرد می‌تونه عزت نفس هر زن قوی رو بشکنه و نابود کنه. آقا سرش را تکان داد. ــ یه پرنده نباید برای دونه به قفس تن بده. در حالی که خودش می‌تونه دونه پیدا کنه.
mobinabayrami
تو روابط آدم‌ها دقیق شدم و یاد گرفتم. تو تجریباتشون دقیق شدم و یاد گرفتم. به احساسات و وجدان و روابط انسانی نگاه کردم و یاد گرفتم. یاد گرفتم بغض و حسادت و عصبانیتم رو آروم کنم. یاد گرفتم آدم‌ها وقتی از همه‌جا کم می‌آرن، دست به خشونت می‌زنن. یاد گرفتم بعضی وقت‌ها اما، جواب مشت مشته. جواب مردی که زن ضعیفی رو می‌زنه، فقط مشته. جواب یه متجاوز، فقط مشته. ولی جواب آدمی که از سر ناتوانی تو هر چی که می‌شه می‌آد و کسی رو می‌زنه و چون نمی‌تونه حرف بزنه از مشت استفاده می‌کنه، مشت نیست.
tarane_ni
گرفتم آدم‌ها وقتی از همه‌جا کم می‌آرن، دست به خشونت می‌زنن. یاد گرفتم بعضی وقت‌ها اما، جواب مشت مشته. جواب مردی که زن ضعیفی رو می‌زنه، فقط مشته. جواب یه متجاوز، فقط مشته. ولی جواب آدمی که از سر ناتوانی تو هر چی که می‌شه می‌آد و کسی رو می‌زنه و چون نمی‌تونه حرف بزنه از مشت استفاده می‌کنه، مشت نیست.
محبوبه غلامی
ــ دوست داری چه تضمینی بهت بدم؟ نمی‌دانستم. اصلاً مگر تضمینی هم برای خوشبختی وجود داشت؟ ــ اصلاً مگه تضمینی هم هست؟ ــ وقتی عاشق باشی، آره.
روژینا
هر چیزی جنبه خوب داره. فقط باید بگردی و پیداش کنی.
….
هر کسی باید بفهمه چرا داره مجازات می‌شه.
….

حجم

۳۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۸۰ صفحه

حجم

۳۵۵٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۵۸۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان