کتاب مصائب من در حباب استارت آپ
معرفی کتاب مصائب من در حباب استارت آپ
کتاب مصائب من در حباب استارت آپ نوشته دنیل لایز است که با ترجمه سعید قدوسینژاد منتشر شده است، کتاب مصائب من در حباب استارت آپ نگاهی واقعبینانه به اقتصاد استارتاپی در دنیای امروز است.
درباره کتاب مصائب من در حباب استارت آپ
در کتاب مصائب من در حباب استارتآپ، ما همراه دنیل لاینز محیطکاری هاباسپات را با جزئیات میبینیم. لابهلای ماجراهای طنز و کنایههای نیشدار این مرد باتجربه و تیزهوش که بهسرعت لایههای پنهان فضای کار جدیدش را شناسایی میکند، نظام بهرهکشی ناعادلانه و در خدمت سرمایه برای مخاطب روشن میشود. مهارت روزنامهنگارانهٔ لاینز از این کتاب اثری فراتر از یک روایت معمولی میسازد.
دنیای استارتآپی بهخاطر گفتمان خاص و قصههای درونسازمانی منحصر به خودش، اندکاندک از فضای کلی جامعه و محیطهای کاری دیگر جدا میماند و میتواند بهتدریج به جزیرهای دورافتاده بدل شود که بیرون از اینجا و اکنونِ زندگیِ بقیهٔ مردم ایستاده است. سبک زندگیِ بعضی شرکتهای فناور بیشتر از آنکه به فرهنگ، زبان و سلیقهٔ عمومی سرزمینی که در آن واقع شدهاند مربوط باشد، شبیه همقطاران خودشان در سراسر دنیاست. بعضی از این کسبوکارهای نوپا کمکم ادبیاتی درونگروهی تولید و تثبیت میکنند و نظام رفتاری و الگو و طرح زندگی مستقلی برای خودشان میسازند که گفتوگو و تعامل با بدنهٔ جامعه را برایشان سخت میکند و مرز دنیای درونی و بیرونیشان پررنگ میشود.
کتاب مصائب من در حباب استارتآپ که در چشمبههمزدنی در صدر فهرست کتابهای پرفروش جای گرفت و تعریف و تمجید منتقدان را برانگیخت، از مسیر روایت ماجرای واقعی یک روزنامهنگار، خواننده را به درون دنیای پرشتاب و جداافتادهٔ این شرکتهای فناور میبرد؛ روایتی با طنز کنایهآمیز و انتقادی که گاهی به هجوی از سرِ خشم بدل میشود.
این کتاب تلاشی برای تقدیس سیلیکونولی نیست. برعکس، به گوشههای تاریک کسبوکارها و آدمهای سیلیکونولی نور میتاباند. بدون تعارف حرف میزند و با کنار هم گذاشتن اتفاقها طنز تلخ ماجرا را برجسته میکند. سعی نمیکند روش بهتری برای انجام کاری معرفی کند. گاهی غر میزند و مسخره میکند. گاهی با عدد و رقم حرف میزند. گاهی اغراق میکند. بعد به آدم یادآوری میکند که همین ماجرا را در زندگی خودش هم سراغ بگیرد.
خواندن کتاب مصائب من در حباب استارت آپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام فعالان حوزه کسب و کار استارتاپی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مصائب من در حباب استارت آپ
اگر فیلمی دربارهٔ مرد پنجاهوچندسالهٔ فلکزده و بیکارشدهای میساختید که فرصتی بزرگ برای از سر گرفتن مسیر شغلی نصیبش شده، صحنهٔ اول فیلم ممکن بود این باشد: صبح اول هفتهای در ماه آوریل، خنک و آفتابی. نسیم روحبخشی از رودخانهٔ چارلز در کمبریجِ ماساچوست میوزد. مرد ـبا مویی جوگندمی که خوب کوتاه نشده، عینک کائوچویی، پیراهن مردانهــ سوباروی اوتبَک خودش را در پارکینگ پارک میکند و با دستهای عرقکرده کولهپشتی لپتاپیِ سادهاش را برمیدارد و به سمت درِ ورودی ساختمان قدیمی آجرقرمز بازسازیشدهٔ پرزرقوبرقی راه میافتد. پانزدهم آوریل سال ۲۰۱۳ است و آن مرد من هستم. میروم که اولین روز کاریام در هاباسپات را شروع کنم؛ اولین بار در عمرم که قرار است جایی غیر از تحریریهٔ مجله کار کنم.
هاباسپات چند طبقه از این ساختمان قرننوزدهمی را اشغال کرده. ساختمان یکوقتی کارخانهٔ مبلسازی بوده و حالا مطابق کلیشهٔ محیط کاری استارتآپهای فناور بازسازی شده: تیرکهای بیپوشش سقف، شیشههای مات، تالاری بزرگ و آثار هنری مدرن آویخته به دیوارهای لابی. آسانسور که به طبقهٔ سوم نزدیک میشود، فشار عصبی و آدرنالین را حس میکنم. بخشی از من هنوز باورش نمیشود خودم را تا اینجا رسانده باشم. نُه ماه پیش بدون هیچ تشریفاتی از کارم در مجلهٔ نیوزویکِ نیویورک برکنار شدم. میترسیدم دیگر هیچ وقت کار پیدا نکنم. اما حالا قرار است نیروی بازاریابیِ یکی از بهترین استارتآپهای فناور ساحل شرقی آمریکا شوم. فقط یک مشکل جزئی وجود دارد: هیچ سررشتهای از بازاریابی ندارم. موقع مصاحبه، این موضوع چندان مهم به نظر نمیرسید اما الان که وقت کار شده کمی دودل شدهام.
حجم
۴۹۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
حجم
۴۹۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۷۸ صفحه
نظرات کاربران
استارتآپ اسمش قشنگه، آدمای توش باحال به نظر میرسن و اگه جون بزاری براش خوب واست پول در میاره اما زندگی استارتآپی یه حبابه! یه حباب خیلی خوشگل! تقریبا دو سال و نیم تو سه تا استارتآپ متفاوت کار کردم که
من این کتاب رو همزمان با استیو جابز غلط کرد با تو خوندم. خوبیش این بود که میشد هر دوش رو با هم مقایسه کرد و تصویر کاملتری از شباهتها یا تفاوتهای محیطای کاری ایران و آمریکا به دست آورد.
سلام. لطفا در طاقچه بینهایت قرار بدهید
یکی از بهترین کتابهایی بود که خوندم. به این گروهها مطالعه این کتاب رو پیشنهاد میکنم: 1- علاقهمندهای روایت بهطور کلی؛ چون فارغ از موضوع بحث، اصل روایت باحاله. 2- کسایی که به بحث استارتآپها علاقهمند هستند. البته این فرهنگ آمریکا در
کتاب رو دوست داشتم. در اصل بعد از خوندن « استیو جابز غلط کرد با تو» مایل شدم این کتاب رو هم بخونم. اطلاعات بسیار جالبی درباره نحوه کار شرکتهای استارت آپ داشت. نه همه اونها، ولی بخش عمده شون
از سال ۹۷ ، در حوزه استارت آپ مطلب خوندم و ایدهام رو تو وب سایتم منتشر کردم ، استارتاپ یه جورایی یعنی رفع دغدغه و مشکل های موجود با نگاهی تازه دغدغه ام کشاورزی ایران هست و بحران های چند
کتاب در مورد یک اسم جنجالی و دهن پر کنه به اسم استارآپ. اسمی که تو ایران هم طرفدار زیاد داره اما اکثرا شکست می خورند. حرف های پوچ و تو خالی می زنند که خودشون هم بهش اعتقادی ندارند و فقط
غرغرهای پیرمردی که نمیتونه با عصر خودش پیش بره و بهش فشار اومده همه ازش کوچیکترن و همیشه هم عینک بدبینی داره