دانلود و خرید کتاب نیایش علی شریعتی
تصویر جلد کتاب نیایش

کتاب نیایش

نویسنده:علی شریعتی
امتیاز:
۴.۳از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نیایش

«نیایش» مجموعه چند نوشته به قلم و ترجمه دکتر علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. وی در این کتاب ترجمه‌ای از نوشتار نیایش به قلم «الکسیس کارل» و همچنین نوشتاری از خودش در این باره را گردآورده است. در بخشی از مقاله «نیایش» از این کتاب می‌خوانیم: «چنین به نظر می‌رسد که نیایش اصولاً کشش روح است به سوی کانون غیرمادی جهان. به طور معمول نیایش عبارت است از تضرع، ناله مضطربانه و طلب یاری و استعانت و گاهی یک حالت کشف و شهود روشن و آرام درونی و مستمر و دورتر از اقلیم همه محسوسات. به عبارت دیگر، می‌توان گفت که نیایش پرواز روح است به سوی خدا و یا حالت پرستش عاشقانه‌ای است نسبت به آن مبدئی که معجزه حیات از او سرزده‌است و بالاخره، نیایش نمودار کوشش انسان است برای ارتباط با آن وجود نامرئی، آفریدگار همه هستی، عقل کل، قدرت مطلق، خیر مطلق، پدر و منجی هر یک از ما. صرف نظر از نقل اوراد فرمولی، حقیقت نیایش یک حالت عرفانی پرگدازی را مجسم می‌کند که در آن، دل به خدا جذب می‌شود. این حالت از طبیعت عقل سرچشمه نمی‌گیرد و از همین روست که تا آنجا که غیر قابل ادراک است در نظر اهل فلسفه و استدلال، غیر قابل قبول باقی می‌ماند. همان‌طور که حدیث جمال و عشق در دفتر نیست و به درس و تعلیم نیاز ندارد، آنها که دلی خالی از اندیشه دارند خدا را همچون گرمای خورشید و یا عطر گل، به طور طبیعی، احساس می‌کنند. اما همین خدایی که این‌چنین با کسی که دوست داشتن را می‌داند به‌آسانی کنار می‌آید، خود را از چشم آن که جز فهمیدن نمی‌داند پنهان می‌دارد.»
S
۱۳۹۷/۰۸/۱۸

یکی از بهترین کتابهایی که از کتابخانه همگانی خوانده ام این کتاب بوده اگر عضو هستید پیشنهاد میدهم مطالعه کنید. این کتاب شامل ترجمه کتاب نیایش از آلکسیس کارل جراح و فیزیو لوژیست معروفیست که دو جایزه نوبل در کارنامه پزشکیش

- بیشتر
monire
۱۳۹۶/۰۷/۱۹

عالیه

فریبا صالحی
۱۴۰۰/۰۱/۲۶

مشکل دانلود دارم ، صفحات کتاب نمایش داده نمیشه

بی‌شک بهترین طریقه ارتباط با خدا انجام دادن کامل خواست اوست
S
خدایا! مدّت عمر مرا با عفو خود به پایان بر و آرزویم را در امید رحمتت به تحقق رسان و راه‌هایم را برای رسیدن به سرمنزل خشنودی‌ات هموار ساز و عملم را در همه احوالم نیکو گردان.
S
خدایا! آنچه را که می‌طلبم به قدرت خود برآور و از آنچه می‌ترسم مرا به جوار عزّت خود پناه ده. ۲۶) خدایا! بر محمّد و آلش رحمت فرست و آبرویم را به توانگری نگاه دار و منزلتم را به تنگدستی پست مکن که از روزی‌خوارانت روزی طلبم و از اشرار خلقت خواهش عطا کنم؛ تا به ستایش آنکه به من عطا کند و به نکوهش آنکه منع کند مبتلا گردم، در صورتی که متصدّی حقیقیِ عطا تویی، نه ایشان.
S
نیایش، در مرحله عالی‌ترش، از سطح درخواست و عرض حال فراتر می‌رود. انسان در برابر خداوندگار هستی نشان می‌دهد که او را دوست دارد، نعمات او را سپاس می‌گزارد و آماده است تا خواست او را، هر چه باشد، انجام دهد.
S
مسلم به نظر می‌رسد که در صورت تساوی قدرت مغزی و علمی میان دو نفر، سجایا و خصایل اخلاقی آنکه حتی به صورت بسیار معمولی و متوسطی نیایش می‌کند تکامل یافته‌تر از آن دیگری است.
S
نیایش پرواز روح است به سوی خدا
مادربزرگ علی💝
دعای بیستم از صحیفه سجادیه نیایش، در طلب اخلاق ستوده و افعال پسندیده ۱) خدایا! بر محمد و آلش رحمت بفرست و ایمان مرا به کامل‌ترین مراتب ایمان برسان و یقینم را فاضل‌ترین درجات یقین‌ساز و نیتم را به بهترین نیت‌ها و عملم را به بهترین اعمال ترفیع ده.
S
بیمارانی بوده‌اند که تقریبا به طور آنی از دردهایی چون خوره، سرطان و عفونت کلیه و زخم‌های مزمن و سل ریوی، استخوانی و پریتونئال شفا یافته‌اند. چگونگی این‌گونه شفا یافتن‌ها تقریبا همواره یکسان است: یک درد بسیار شدید و بعد احساس شفا یافتن. در چند دقیقه و حداکثر تا چند ساعت آثار بیماری محو می‌شود و جراحات و صدمات جسمی و آناتومیک آن نیز التیام می‌یابد. این معجزه با چنان سرعتی سلامت را به بیمار باز می‌دهد که هرگز حتی امروز، جراحان و فیزیولوژیست‌ها در طول تجربیاتشان مشاهد نکرده‌اند. برای این‌که این پدیده‌ها بروز کند نیازی نیست که حتما خود بیمار نیایش کند. اطفال کوچکی که هنوز قدرت حرف زدن نداشته‌اند و همچنین مردم بی‌عقیده نیز در لورد شفا یافته‌اند، لیکن در کنار آنها کسی نیایش می‌کرده‌است.
S
طبیب نیز هنگامی که بیماری را دید که دست به دامان دعا و توسل شده‌است، می‌تواند خرسند باشد؛ چه، آرامشی که نیایش به ارمغان آورده‌است کمک شایانی در مداوای وی به شمار می‌آید. در اینجا نیایش را نباید با مرفین هم‌ردیف دانست؛ زیرا نیایش در همین حال که آرامش را پدیده آورده‌است به طور کامل و صحیحی در فعالیت‌های مغزی انسان یک نوع شکفتگی، انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک می‌کند.
S
انسان به میزان برخورداری‌هایی که در زندگی دارد، انسان نیست، بلکه درست به اندازه نیازهایی که در خویش احساس می‌کند انسان است. سطح تعالی و درجه کمال هر انسانی را با درجه تعالی و کمال نیازهایی که دارد و کمبودهایی که در خود احساس می‌کند دقیقا می‌توان اندازه‌گیری کرد. یعنی هر کسی به میزانی انسان‌تر است که نیازهای کامل‌تر، متعالی‌تر و متکامل‌تر دارد. آدم‌های اندک، نیازهای اندک دارند و انسان‌های بزرگ نیازهای بزرگ. اینجاست معنی این حقیقت دقیق که: آنان که غنی‌ترند، محتاج‌ترند.
mohammad
بوده‌است) برای ما خیلی جالب است، به‌خصوص که او نویسنده فیلسوف و روحانی نیست و در مقام یک فیزیولوژیست، انسان‌شناس و متخصص علوم گوناگون طبیعی در باره انسان و همچنین برنده جایزه نوبل در پیوند رگ‌هاست. وی بر اساس مطالعات و تجربیات مستقیمی که روی بیمارانش، از گروه‌ها و تیپ‌های مختلف داشته، تا جایی می‌رسد که این حکم را به عنوان یک حکم علمی (نه به عنوان تبلیغ دینی) صادر می‌کند که «نیایش همچون دم زدن و خوردن و آشامیدن، از نیازهای ژرفی است که از عمق سرشت و فطرت طبیعی انسان سر می‌زند؛ خوردن، نمو کردن، تکثیر نسل و نیایش، چهار بُعد اساسی روح انسان هستند» و به جایی می‌رسد که می‌گوید: «هیچ ملتی در تاریخ و هیچ تمدنی در گذشته به زوال قطعی فرو نرفت، مگر آنکه پیش از آن، سنت نیایش در میان آن قوم ضعیف شده بود» .
S
این مرد نظریاتش در مورد دعا بسیار قابل اهمیت است؛ زیرا چنان‌که گفتم، فلاسفه، نویسندگان و متفکران مذهبی بسیار هستند که ارزش دعا و تأثیر دعا را مورد بررسی قرار داده‌اند، اما یک دانشمند زیست‌شناس و بافت‌شناس منحصرا از طریق بررسی‌های بیماری‌شناسی و فیزیولوژی و بالینی و آن هم از طریق تجربیات شخص خودش (تجربیات آزمایشگاهی) دعا را مورد بررسی قرار بدهد، این باارزش است، به‌خصوص از طرف کسی که دنیای امروز او را به عنوان یکی از قطب‌های برجسته تفکر علمی جدید می‌شناسد. او در این کتاب که ترجمه فارسی آن چندین سال است منتشر شده، از نظر دعا گاه به بیانی می‌رسد و گاه نتایجی را اعلام می‌کند که حتی برای ما که به تأثیر دعا اعتقاد مذهبی داریم، اعجاب‌آور است. یکی این‌که می‌گوید: آثار نیایش و سنت و رسم پرستش و دعا کردن وقتی در جامعه‌ای رو به ضعف و فراموش شدن می‌گذارد، مقدمات انحطاط و بی‌مقاومت ماندن این ملت و جامعه را فراهم می‌کند.
S
پیش از آنکه به خارج بروم، تصادفا در ایران که بودم، به طرز تفکر الکسیس کارل فیلسوف و عالم بزرگ فرانسوی آشنایی بیش و کم داشتم و اشتیاق فراوان برای شناختش. در اروپا هم اولین کتابی را که به دنبالش می‌گشتم کتاب نیایش بود که یکی از کارهای علمی و فکری الکسیس کارل است و بالاخره آن را پیدا کردم. الکسیس کارل کسی است که دو جایزه نوبل برده. او این دو جایزه نوبل را در موضوعات فلسفی، یا ادبی یا تاریخی و حتی علوم انسانی نبرده، در علوم دقیق برده. یکی از این دو جایزه به خاطر پیوند رگ‌ها و شیوه بخیه‌زدن آنها بوده‌است که برای اولین بار او ابداع کرد و جایزه دیگرش به خاطر آن بود که قلب یک جوجه را بیش از ۳۵ سال در خارج از بدن جوجه در آزمایشگاهش زنده نگهداری کرد و در این مدت هر چندی یک بار، این قلب چندین برابر می‌شد و ناچار باید کوچکش می‌کردند تا این‌که نگهداری در آزمایشگاه مشکل شد. اما موفقیت او در این‌که یک عضو زنده را در خارج از اندام، در مدت ۳۵ سال زنده نگه دارد وی را شایسته گرفتن جایزه نوبل کرد.
S
انسان همچنان که به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. احساس عرفانی (در ردیف قدرت مکاشفه، احساس اخلاقی، احساس جمال و نور عقل) به شخصیت بشری، شکفتگی و انبساط پرمعنا و کاملی می‌بخشد. شک نیست که توفیق در زندگی به رشد کامل هر یک از فعالیت‌های فیزیولوژیکی، عقلی، روانی و معنوی ما بستگی دارد. روح، نیمیش عقل است و نیم دیگرش احساس است.
S
چنین به نظر می‌رسد که اجابت دعا بستگی به شدت و حالت (کیفیت) آن دارد. امروز کرامات و معجزات در لورد بسیار کمتر از چهل سال یا پنجاه سال پیش صورت می‌گیرد؛ زیرا بیماران، دیگر امروز آن معنویت عمیق و پرخلسه را که در گذشته بر لورد حکومت می‌کرد نمی‌یابند. زوّار سیاح شده‌اند و دعاهایشان ابتر گشته‌است.
S
متأسفانه ما در دوره بدی هستیم که وقتی سخن از دعا و دعا کردن می‌رود آنچه در ذهنمان تداعی می‌شود، مانع فهمیدن معنی درست دعا می‌گردد. معمولاً ما آدم‌هایی را دیده‌ایم که یا دعا می‌کنند و عمل نمی‌کنند، یا این‌که عمل می‌کنند و دعا نمی‌کنند. ما عمل نمی‌کنیم و دعا می‌کنیم که خدا ما را موفق بدارد، خدا در دنیا و آخرت سعادت دارَین را به ما عطا کند، نعمت دنیا را بدهد، نعمت عافیت را بدهد و اینها... اما از این همه هم، هیچ چیزش را نداریم، بعد می‌گوییم: پس این چه دعایی است؟ آنها را هم می‌بینیم که همه اینها را دارند، یا خیلی از این چیزها را در دنیا دارند، ولی دعا نمی‌کنند. این است که در ذهن روشنفکر تزلزلی نسبت به ارزش دعا ایجاد شده‌است. ولی ما زیباترین چهره‌ها را ندیده‌ایم که در اوج شعور، اوج آگاهی، در اوج مسئولیت، انجام مسئولیت، فداکاری و قبول مرگ، تا قله شهادت رفته‌اند و در همان حال که الهام‌بخشِ شهامت، دلیری، صبر، شمشیر زدن و شمشیر خوردن و در اوج نبوغ و شعور بودند، آری در همان حال، عاجزانه، خاشعانه نیز به خاک افتاده‌اند و در برابر معبود نیایش کرده‌اند.
S
مثلاً ما خیال می‌کنیم که اگر بگوییم پیغمبر اسلام، سایه نداشته‌است، صفت بزرگی را از پیغمبر عنوان کرده‌ایم، در صورتی که ارزش‌های پیغمبر اسلام در زبان کسی که بهتر از هر کس دیگری می‌تواند از او سخن بگوید[ «امام جعفر صادق» ـ علیه‌السلام ـ ]این است: کان رَسولُ اللّه‌ِ یجْلِسُ جُلُوسَ الْعَبْدِ وَ یأْکلُ أَکلَ الْعَبْدِ وَ یعْلَمُ أَنَّهُ الْعَبْدُ. رسول خدا نشست و برخاست می‌کرد مثل نشست و برخاست یک بنده، غذا می‌خورد مثل غذا خوردن یک بنده و اصلاً می‌دانست که یک بنده است. این بزرگ‌ترین تجلیل، از مقام بزرگ‌ترین موجودی است که در عالم هست، با بینش و با ملاک‌های ارزشی خاصی که در فرهنگ اسلامی است، برای امام و رهبر.
S
این اصطلاح «زین‌العابدین» را به طور معمول که به کار می‌بریم، هیچ احساسی از آن نداریم، هیچ فضیلتی و هیچ صفت مشخصی در این کلمه و در این لقب احساس نمی‌کنیم، در صورتی که اگر در محتوای دقیق و لطیف این معنی تجدید نظر کنیم و با یک نگاه تازه بدان بنگریم، می‌بینیم که چه صفت عالی و زیبایی است: زیباترین روح پرستنده، زیور و زینت پرستندگان. و نیز ما همیشه فضیلت‌ها، ارزش‌ها و عظمت‌های رهبرانمان را، پیشوایان بزرگ اسلامیمان را، با ارزش‌های دینی و قومی و فرهنگ بشری و نظام‌های طبقاتی می‌سنجیم، و خیال می‌کنیم که اگر با همان ملاک‌ها و صفات و ارزش‌های عالی‌ای که بزرگان قومی و تاریخی و قهرمانان خودمان را تجلیل و تعظیم و توصیف می‌کردیم و می‌کنیم، ائمه را هم توصیف می‌کنیم، آنها را خیلی تجلیل کرده‌ایم، در صورتی که اساسا دستگاه ارزش‌های اسلامی، با سیستم ارزش‌های قومی و ملی و فرهنگی کاملاً متفاوت است.
S
بعضی‌ها حکایت می‌کنند که در کجا، در خیابان وال استریت، این‌قدر جنایت شده و می‌شود و خیال می‌کنند که جنایت کردن این است؛ اما نه، این بدبخت‌ها لات هستند، اینها مظهر جنایت نیستند، یک دادگستری درست کنید، اینها هم درست می‌شوند، اگر وضع اجتماعی روشن بشود، درست می‌شوند. جنایتکار، قدرت‌هایی هستند که تاریخ را می‌چرخانند، سرنوشت آینده بشر را قالب‌ریزی می‌کنند و از الآن طرح نسل فردا را می‌دهند و نبوغ‌هایی که حاکم‌اند بر سرنوشت انسان متمدن. دیده‌ام که حتی بعضی از آقایان متفکر و روشنفکر، از قول فلان رئیس‌جمهور غربی و به استناد حرف او نقل می‌کنند که در آمریکا یا در فرانسه یا در انگلستان این‌قدر جنایت شده‌است؛ در صورتی که یادشان می‌رود که فقط یک جنایت، وجود دارد و آن هم خودِ گوینده است. جنایت‌ها همه سَیئةٌ من سیئات همین آقاست! اینها مظهر یک جنایت دیگرند، اینها در جامعه متمدن به وجود می‌آیند.
S
وقتی می‌گویند: اگر زیارت وارث را پنج مرتبه بخوانی، فلان چیز را به تو می‌دهند (مثلاً عسل به تو می‌دهند یا...) این[ مطلب ]به این معنی است که ما قایل بدان نیستیم که نفس خواندن زیارت وارث، برای خواننده‌اش، دارای سود و ارزش است.
S

حجم

۱۴۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۱۴۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان