دانلود و خرید کتاب حسین وارث آدم علی شریعتی
تصویر جلد کتاب حسین وارث آدم

کتاب حسین وارث آدم

نویسنده:علی شریعتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۳۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب حسین وارث آدم

کتاب حسین وارث آدم اثری از علی شریعتی است. انتشارات سپیده باوران این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر مجموعه‌ای از سخنرانی‌های این اندیشمند ایرانی دربارهٔ شهید و فرهنگ شهادت در اندیشهٔ شیعی را در بر گرفته است.

درباره کتاب حسین وارث آدم

کتاب حسین وارث آدم ۷ بخش اصلی و یک بخش تحت‌عنوان ضمیمه‌ها دارد که خود شامل ۲ قسمت است. این بخش‌ها با وجود تفاوت‌هایی که از لحاظ محتوایی و مخصوصاً از نظر نحوهٔ بیان دارند، خط فکری یکسانی را دنبال می‌کنند؛ ازاین‌رو با هم در این مجموعه گرد آورده شده‌اند.

حسین وارث آدم عنوان نخستین بخش از کتاب حاضر است. متن و مقدمهٔ این بخش به قلم خودِ علی شریعتی در عاشورای سال ۱۳۴۹ نوشته شده است. دومین بخش از کتاب «ثار» نام دارد. این بخش ـ که متن آن دقیقاً از نوار پیاده شده ـ شامل مطالبی است که در آخرین محرم زندگی علی شریعتی، در دی ماه ۱۳۵۵ بیان شده است. بخش سوم «شهادت» نام دارد که قسمتی از آن در نوار سخنرانی این معلم شهید که در اسفند ماه ۱۳۵۰ در «حسینیه ارشاد» تهران ایراد شده است، موجود است. «پس از شهادت» چهارمین بخش است که باز عیناً از روی نوار سخنرانی در اسفند ۱۳۵۰ در مسجد جامع نارمک پیاده شده است. شریعتی. در این سخنرانی، عمیقاً تحت‌تأثیر شهادت ۱۰ رزمندهٔ دلاور خلق، به‌ویژه مسعود و مجید احمدزاده است که آن‌ها را از نزدیک می‌شناخت.

بخش‌های دیگر این کتاب به موضوعات «شهید»، «بینش تاریخی شیعه» و «انتظار، مذهب اعتراض» پرداخته است.

در بخش ضمیمه‌ها نیز ۲ بخش تحت‌عنوان «فلسفه تاریخ از دیدگاه اسلام» و «مقدمه بر کتاب حجر بن عدی» آورده شده است.

خواندن کتاب حسین وارث آدم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون امام حسین (ع) و نیز به علاقه‌مندان به آثار علی شریعتی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره علی شریعتی

دکتر علی شریعتی در ۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کاهک در سبزوار به دنیا آمد. او یک روشنفکر دینی معاصر بود که در سال ۱۳۳۴ به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه مشهد وارد شد و رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی را برگزید. او در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۳۷ با «پوران شریعت‌رضوی» همکلاسی‌اش ازدواج کرد.

شریعتی تحصیلات دانشگاهی خود را در مشهد گذراند و پس از دریافت لیسانس در رشتهٔ ادبیات فارسی، برای ادامهٔ تحصیل به فرانسه رفت تا تحصیلات عالی خود را در مقطع دکتری در دانشگاه سوربن فرانسه و در رشتهٔ ادبیات ادامه دهد. او در سال ۱۹۶۳ تز دکترایش را به زبان فرانسه و با عنوان «فضائل بلخ» ارائه کرد.

شریعتی در سال ۱۳۴۳ به ایران بازگشت. او در مرز دستگیر شد. حکم دستگیری وی از سوی ساواک و متعلق به ۳ سال پیش یعنی در هنگام خروج از ایران بود. پس از بازداشت به زندان قزل‌قلعه در تهران منتقل شد. اوایل شهریور همان سال، پس از آزادی، به مشهد بازگشت.

در سال ۱۳۴۴ مدتی پس از بیکاری، ادارهٔ فرهنگ مشهد، او را به‌عنوان دبیر انشای کلاس چهارم دبستان در یکی از روستاهای مشهد استخدام می‌کند و سپس در دبیرستان به تدریس می‌پردازد و بالاخره به‌عنوان استادیار تاریخ وارد دانشگاه مشهد می‌شود. او در سال ۱۳۴۸ به «حسینیهٔ ارشاد» در تهران دعوت می‌شود. در سال ۱۳۵۲ رژیم پهلوی حسینیهٔ ارشاد را تعطیل و شریعتی را به‌مدت ۱۸ ماه روانهٔ زندان کمیتهٔ شهربانی می‌کند. اسارت درازمدت در سلول، او را از نظر روحی بسیار افسرده کرد؛ همچنین پس از آزادی ساواک او را شدیداً تحت‌نظر داشت و روز‌به‌روز حلقهٔ این محدودیت‌ها تنگ‌تر هم می‌شد.

دکتر علی شریعتی پس از ۲ سال، خسته از وضعیتش تصمیم به هجرت می‌گیرد. ممنوع‌الخروج‌بودن مانع بزرگی برای مهاجرت او به خارج از کشور بود، اما او با گرفتن گذرنامه با اسم فامیلی «مزینانی» توانست از کشور خارج شده و تهران را به مقصد بروکسل ترک کند. شریعتی پس از چند روز اقامت در بروکسل آنجا را به مقصد ساوت‌همپتون انگلیس ترک کرد. او طی مهاجرتش در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ درحالی‌که ۳ هفته از سفرش به انگلستان می‌گذشت، در ساوت‌همپتون به شکل مشکوکی درگذشت.

از این روشنفکر معاصر ایرانی کتاب‌های مشهوری باقی مانده است که از میان آن‌ها می‌توان به فهرست زیر اشاره کرد:

زن (فاطمه فاطمه است)، هبوط، دوست‌داشتن از عشق برتر است، علی (ع)، درباره روحانیت، مذهب علیه مذهب، تحلیلی از مناسک حج، حسین وارث آدم، بازشناسی هویت ایرانی اسلامی و کتاب اسلام‌شناسی (درس‌های دانشگاه مشهد).

بخش‌هایی از کتاب حسین وارث آدم

«بحثی راجع به شهید

مارتیر از همان ریشه مور به معنای مرگ و مردن است. مارتیر اسم است و به معنای میرنده در راه خدا و دین. بنابراین مارتیر نیز به هر حال میرنده است و فرقش با سایر میرنده‌ها در جهت مرگ می‌باشد که در وی، جهتِ خدا بوده و در دیگری مثلاً علت، سرطان می‌باشد. و الاّ ذات عمل و پدیده که مردن باشد، در خصوص کسی که در راه خدا کشته شده و یا کسی که در راه هوس خود و یا تصادف کشته می‌شود فرقی نمی‌کند. بدین اعتبار مسیح و شهدای مسیحیت مارتیر هستند، یعنی میرنده‌ها؛ چه، در مسیحیت لغت و مفهوم مارتیر را به معنای کسی می‌گیرند که مرده است. اما شهید همیشه حی و حاضر است؛ غائب نیست؛ پس این دو لغت درست ضد هم‌اند.

همان‌طور که گفتند، مفهوم شهید و شهدا ـ چه ملی و چه مذهبی، چه در مذاهب شرقی و غیره ـ و مفهوم تقدس آن‌ها به هر حال وجود دارد و درست هم هست. در این شکی نیست که در هر مکتب و مذهب و احساس و ملیت و اعتقادی، شهیدِ آن گروه و مکتب، واجد تقدسی است؛ حتی اگر مکتب، دینی نباشد و مادی باشد. چهره، مفهوم و احساس نسبت به شهید، یک قداست ماوراء مادی پیدا می‌کند. به نظر من این موضوع که تقدس برای شهید از کجا به وجود می‌آید، تحلیل علمی و دقیقی دارد. حتی در مذاهب و مکاتبی هم که به قداست و قدس معتقد نیستند، به تقدس شهید معتقدند. این حالت ناشی از رابطه خاصی است که شهید با مکتب، یعنی سرچشمه ارزش و قداست پیدا می‌کند؛ زیرا به هر حال، رابطه افراد با عقیده‌شان یک رابطه قداستی و تقدسی است. همین رابطه نیز بین شهید و عقیده ایجاد می‌شود. و باز غیرمستقیم، همین رابطه و حالت تقدس بین انسانی که طرفدار آن عقیده است و شهیدانش به وجود می‌آید. پس مبنا و سرچشمه، تقدسی است که همه نسبت به آن مکتب، ملت یا دین قائل‌اند.

در اصالت وجود بحث‌هایی هست که با بحث‌های ما راجع به ولایت و آثار آن ـ در بعضی از قسمت‌ها ـ خیلی شبیه است. انسان یک شخصیت ذاتی و یک شخصیت تکوینی بعدی دارد. در شخصیت وجودی اولی، همه یکسان‌اند. هر کسی که لباس می‌پوشد، به هر حال وجود دارد. اما آنچه به معنی حقیقی کلمه شخصیت او را می‌سازد ـ یعنی او را از دیگر وجودها مشخص می‌کند ـ صفات و ابعاد روحی و احساسات و غرایز و خصوصیاتش می‌باشد. همان چیزهایی که وقتی به آن‌ها فکر می‌کند، احساس من پیدا می‌کند؛ ماهیت می‌یابد و تشخیص می‌دهد که: من هستم. این خصوصیات من از کجا می‌آید؟ من به عنوان انسان، بعد از این‌که متولد شدم، سپس شخصیتی گرفتم و دارای صفات و کاراکترها و خصوصیات و ارزش‌های مثبت و منفی گردیدم و به هر حال یک نوع شناختی نسبت به خود یافتم و یک هویتی پیدا کردم. این‌ها از کجا می‌آیند؟»

Mim_haeri
۱۳۹۶/۱۱/۰۸

_ شریعتی در این‌ کتاب در واقع یک نظریه ارائه می‌دهد. "نظریه وراثت" یا "نظریه وارث". هر چند خودش مشخصا عنوان "نظریه" به آن نمی‌دهد. خدایی‌ش اگر همین را یک اندیشمند غربی در حوزه لیبرالیسم یا مارکسیسم مطرح می‌کرد، کتاب‌ها و

- بیشتر
LeNa
۱۳۹۸/۰۹/۰۶

بسیار زیبا. چندبار خوندمش و باز هم وقتی میخونم چیزهای بیشتری می فهمم که دفعات قبل متوجه آنها نشده بودم

surrender
۱۳۹۹/۰۵/۲۷

چقدر این کتاب برای من جذاب و فوق العاده بود، مثل نفس کشیدن تو هوای تازه میموند برام.

سمانه
۱۳۹۸/۰۶/۱۹

کلام دکتر جذابه ، مثل نسیمی پرواز میکنه و تمامی واژگان ، کلمات و معنایی و تعاریفی رو که در ذهن داری از تاریخ قرون و اعصار رو به چالش می کشه، گاهی مجبوری چندبار جملات رو تکرار کنی تا

- بیشتر
A.T
۱۳۹۹/۰۶/۲۲

کتاب بسیار زیبا و عمیقی بود مخصوصا قسمت شهید این کتاب، حتما توصیه میکنم مطالعه کنید.

Shariati
۱۴۰۲/۰۱/۱۸

تمامی آثار دکتر شریعتی جذابیت خودشو داره اما این کتاب یه چیز دیگست بطوریکه داستان زندگانی امام حسین ع رو از یه زاویه دیگه بیان میکنه بهتون پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش.

M
۱۴۰۱/۰۶/۲۴

قیام حسین از یک زاویه جدید. واقعا قلم استاد بی نظیر است.

کاربر 3567756
۱۴۰۳/۰۴/۲۵

اوایل کتاب حوصله م سر رفت و فقط بازی با کلمات بود، تا اینکه به فصل شهادت رسید: چقدر پر مغز، پر محتوا، نگاه نو، زیبا، دقیق... شده حتی فقط این فصل بخونید قطعا به فکر می رید و شوکه میشید

کاربر ۶۰۴۳۲۱۶
۱۴۰۱/۱۲/۱۸

خیلی گرونه اخه

محمدحسین
۱۴۰۱/۰۷/۲۴

در کل چندین مقاله داره کتاب و مقاله های اولش شاید زیاد جذاب نباشه و مقاله های آخرش شاید زیاد حرف نو نداشته باشه ولی مقاله های وسط مقاله های مربوط به شهید و شهادت فوقالعاده است و پر از

- بیشتر
عمار پنجاه سال جهاد کرد و یک روز شهادت. و از او جالب‌تر، حُر! یک عمر خیانت کرد و یک روز شهادت.
|هیـچِ‌مطلقـ|
علی به دست مقدسین بی‌شعوری که مثل همیشه بازیچه دشمنان باشعورند، کشته شد.
Ahmad
«کلُّ شَهرٍ مُحَرَّمٌ، وَ کلُّ یومٍ عاشورا، وَ ُکلُّ اَرضٍ کربلا» در قبایل عرب همواره جنگ بود. اما مکه زمین حرام بود و سه ماه رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم، زمان حرام. یعنی که در آن جنگ حرام است. دو قبیله که با هم می‌جنگیدند، تا وارد ماه حرام می‌شدند، جنگ را موقتا تعطیل می‌کردند. اما برای آن‌که اعلام کنند که در حال جنگ‌اند و این آرامش از سازش نیست، ماه حرام رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت، سنت بود که بر قبه خیمه فرمانده قبیله پرچم سرخی برمی‌افراشتند تا دوستان، دشمنان و مردم، همه بدانند که: جنگ پایان نیافته است. آن‌ها که به کربلا می‌روند، می‌بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه جنگ، آرامش مرگ سایه افکنده است. اما می‌بینند که بر قبه آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است. بگذار این سال‌های حرام بگذرد!
نون صات
آن‌ها که رفتند، کاری حسینی کردند، و آن‌ها که ماندند، باید کاری زینبی کنند. وگرنه یزیدی‌اند!
Ahmad
در این مکتب انسان تنها نیز در برابر قدرت مطلق و تعیین‌کننده سرنوشت‌ها مسئول است زیرا مسئولیت، از آگاهی و ایمان پدید می‌آید نه از قدرت و امکان! و هر کس بیشتر آگاه است، بیشتر مسئول است.
surrender
این تضاد میان واقعیت باطل حاکم و حقیقت نجات‌بخش محکوم را جز انتظار به پیروزی جبری و قطعی حقیقت، نمی‌تواند حل کند،
Rara,the real snowwhite
مصلحت! این تیغ بی‌رحمی که همیشه حقیقت را با آن ذبح شرعی می‌کنند. هر گاه حقیقت از صحنه جنایت خصم پیروز باز گردد، در خیمه خیانت دوست به دست مصلحت خفه‌اش می‌سازند؛ و سرنوشت علی گواه است!
k.t
عمار پنجاه سال جهاد کرد و یک روز شهادت. و از او جالب‌تر، حُر! یک عمر خیانت کرد و یک روز شهادت. پس در فرهنگ ما شهادت مرگی نیست که دشمن ما بر مجاهد تحمیل کند. شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه آگاهی و همه منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می‌کند!
Ahmad
وقتی که در صحنه حق و باطل نیستی، هرجا می‌خواهی باش. می‌خواهی به نماز بایست؛ می‌خواهی به شراب بنشین؛ هیچ فرقی ندارد. موقعی که حسین سنت حج را نیمه‌تمام گذاشت و حرکت کرد و بیرون آمد، آن‌هایی که همچنان به طواف بر گرد خانه خدا ادامه دادند، با آن‌ها که بر گرد در کاخ سبز معاویه طواف می‌کردند، برابرند. تو خودت باید تکلیفت را معلوم کنی که می‌آیی بیرون، یا آنجا می‌مانی.
Ahmad
هابیل و قابیل، ابراهیم و نمرود، موسی و فرعون، یحیی و هیرودیس، عیسی و قیصر، محمد و قریش یا خسرو و سزار (کسری و قیصر) ، علی و معاویه و... اکنون... حسین و یزید! و فردا... حسین‌های دیگر و یزیدهای دیگر، در عاشوراهای دیگر و کربلاهای دیگر... و شگفتا! در یک سو روشنگران، یعنی وارثان پیامبران؛ و عدالت‌خواهان، یعنی، هم‌صفان و همدردان پیامبران. در سوی دیگر خناس‌ها، پنهان و پیدا، که در درون خلق وسوسه می‌افکنند.
مینا
منتظر بودن، یعنی آماده‌بودن، یعنی آماده بودن نه واداده بودن!
ح. دوست حافظ
آیا حسین هم می‌تواند همانند زاهدان به گوشه خلوت عبادت بخزد و به نام این‌که فرزند علی و فاطمه است و نواده عزیز پیغمبر و بنابراین بهشت برایش تضمین شده است، خاموش باشد؟ او اطمینانی را که مؤمنین ما دارند ندارد؛ او مسئول است. او می‌تواند مسئولیت جهاد را برای رسیدن به تقرب خداوند، با کتاب دعا که ساده‌تر است عوض کند؟ نمی‌تواند. سال شصت هجری است و کتاب دعا هنوز چاپ نشده است!
surrender
جهان‌بینی ما آن‌قدر کوچک است که تمام عاشورا تازه از روز تاسوعا شروع می‌شود و بعد از ظهر فردا هم تمام می‌شود و بعد دیگر در تاریخ خبری نیست، تا روز چهلم که باز اربعین است و شله‌ای؛ و بعد قضیه تمام می‌شود تا سال بعد. یعنی یک روز و نیم[ طول می‌کشد ]. در صورتی که مسئله یک روز و نیم نیست؛ مسئله ابدیت تاریخ است، در این همه وسعت.
Ahmad
حسین می‌خواهد با ناتمام گذاشتن سنت حج که بزرگ‌ترین شعار اسلام و بزرگ‌ترین عبادتی است که به آن می‌خواند، اعلام کند که: «روح از بین رفته به کالبد معطل نشو؛ هدف و جهت نابود شده، بیخود نچرخ.»
Ahmad
وقتی زور، ردای تقوا به تن می‌کند، بزرگ‌ترین فاجعه به بار می‌آید (۱۲۶) و مگرنه تاریخ همواره شاهد بوده است که این ردا را همیشه از معبدها به قصرها می‌برده‌اند؟
Ahmad
باز از خانه خاموش و غم‌زده فاطمه ـ این خانه کوچکی که از همه تاریخ بزرگ‌تر است ـ مردی بیرون آمد: خشمگین و مصمم، در هیئتی که گویی بر سر همه قصرهای قساوت و پایگاه‌های قدرت، آهنگ یورش دارد و گویی قله کوهی است که آتشفشانی بی‌تاب را در دل خود به بند کشیده است و یا تندبادی است که خداوند بر این قوم عاد فرو فرستاده است و اکنون به وزیدن آغاز می‌کند!
مهدی نادریان
اگر این داستان واقعیت نداشته باشد، بیشتر نشان می‌دهد که حقیقت دارد؛ زیرا اگر واقعیت می‌داشت، یک واقعه بود، یک رویداد جزئی و فردی، نشانه تعصب ویژه انحصاری. و اگر واقعیت نداشته باشد، نشانه یک کلیت و واقعیت عام است و حالتی عمومی که در چنین حکایاتی تجلی پیدا می‌کند و افکار عمومی، روح مشترک جمعی و وجدان اجتماعی، این گونه داستان‌ها را می‌سازد.
k.t
در قبایل عرب همواره جنگ بود. اما مکه زمین حرام بود و سه ماه رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم، زمان حرام. یعنی که در آن جنگ حرام است. دو قبیله که با هم می‌جنگیدند، تا وارد ماه حرام می‌شدند، جنگ را موقتا تعطیل می‌کردند. اما برای آن‌که اعلام کنند که در حال جنگ‌اند و این آرامش از سازش نیست، ماه حرام رسیده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد یافت، سنت بود که بر قبه خیمه فرمانده قبیله پرچم سرخی برمی‌افراشتند تا دوستان، دشمنان و مردم، همه بدانند که: جنگ پایان نیافته است. آن‌ها که به کربلا می‌روند، می‌بینند که جنگ با پیروزی یزید پایان گرفته و بر صحنه جنگ، آرامش مرگ سایه افکنده است. اما می‌بینند که بر قبه آرامگاه حسین، پرچم سرخی در اهتزاز است. بگذار این سال‌های حرام بگذرد!
Husayn Parvarde
ما بی‌شرمان ماندیم، صدها سال است که مانده‌ایم. و جا دارد که دنیا بر ما بخندد که ما (مظاهر ذلت و زبونی) بر حسین و زینب (مظاهر حیات و عزت) می‌گرییم. و این یک ستم دیگر تاریخ است که ما زبونان، عزادار و سوگوار آن عزیزان باشیم. امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند.
Ahmad
قرآن‌ها را سپاهیان معاویه بر سر نیزه‌ها بلند کردند و فریاد برآوردند که «ما همه برادران یک دین و پیروان یک کتابیم، چرا بر روی هم شمشیر بکشیم؟ بیایید قرآن را حکم قرار دهیم و به هرچه حکمیت مقرر کرد تسلیم شویم!» یک‌باره موج وسیعی از سپاه علی عقب نشست و از صحنه بازگشت و خرمقدس‌های شیعه اعلام کردند که: «ما بر روی قرآن شمشیر نمی‌کشیم!» علی فریاد زد که «این فریب است، بزنید. این قرآن‌ها ابزار توجیه شرک و تقدیس پلیدی و حفظ دستگاه زور و ظلم و جنایت است...! بزنید، قرآن ناطق منم!» اما این‌ها که عقلشان به چشمشان بود و دینشان نیز پرستش ظاهرها و قالب‌ها و اشیاء مقدس و تعصب‌های کور در قالب‌های منجمد، و از تجزیه و تحلیل مسائل و درک ریشه‌های کار و عواقب رویدادها و توطئه‌ها عاجز بودند، در برابرش ایستادند و اعلام کردند که «اگر فرمان دهی که بر روی قرآن شمشیر کشیم، بر روی خودت شمشیر خواهیم کشید. باید به حکمیت تن دهی وگرنه تو را به نام عصیان بر قرآن خواهیم کشت!
Ahmad

حجم

۳۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

حجم

۳۵۹٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۲۴ صفحه

قیمت:
۵۶,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۵۰%
تومان