دانلود و خرید کتاب کمال شعر احمد کمال پور
تصویر جلد کتاب کمال شعر

کتاب کمال شعر

گردآورنده:یوسف بینا
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کمال شعر

کتاب کمال شعر نوشتهٔ احمد کمال پور و گردآوری‌شده توسط یوسف بینا است و انتشارات سپیده باوران آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب کمال شعر

کمالِ شعر (دربارهٔ احمد کمال‌پور)» دومین کتاب از سلسله کتاب‌های «مشاهیر ادب خراسان» است. این کتاب که در ۱۲ بخش گردآوری شده است، مجموعه‌ای از یادداشت‌ها و مقاله‌ها دربارهٔ شعر و شخصیت احمد کمال‌پور و نیز گزیده‌ای از شعرهای این شاعر است

بخش اول به زندگی‌نامهٔ خودنوشت احمد کمال‌پور اختصاص دارد. این زندگی‌نامه برگرفته از گفت وگویی است که مرحوم احمد کمال‌پور دربارهٔ زندگی و شعر خود با جمعی از شاعران داشته است و گزارش مفصل آن، تابستان ۱۳۷۲ در کتاب پاژ منتشر شده است. بخش دوم، قصیده‌ای از استاد محمدرضا شفیعی‌کدکنی در ستایش کمال است. بخش‌های سوم تا یازدهم، مقاله‌ها و یادداشت‌هایی دربارهٔ شعر و شخصیت کمال است که آن‌ها را تنی چند از استادان ادبیات و اهالی شعر و ادب نگاشته‌اند. بخش دوازدهم کتاب نیز گزیده‌ای از شعرهای کمال است. در این بخش کوشیده‌ شده نمونه‌هایی اندک از بهترین شعرهای این شاعر گردآوری شود. بر همین اساس، شش قصیده در حال و هواهای مختلف و چهار غزل برگزیده‌ شده است. با توجه به اینکه شاعر قصیده‌سراست، شمار زیادی از بیت‌های این گزیده به قصیده‌های کمال اختصاص یافته است.

دیار خراسان از دیرباز مهد پرورش بزرگان بی‌شماری در عرصه‌های گوناگون دانش و فرهنگ و هنر بوده است. اگر به صفحه‌های تاریخ این سرزمین نگاهی بیندازیم، پیشینه‌ای بسیار غنی با رنگ و بوی اصیل ایرانی ـ اسلامی خواهیم دید. این غنای فرهنگی تاکنون ادامه یافته و در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز با جلوه‌ای متعالی، همچنان در تجلی است. ظهور شاعران بزرگی همچون صاحبکار، کمال، قهرمان و ... مؤید این معناست.

حوزهٔ هنری خراسان رضوی با توجه به رسالتی که دنبال می‌کند، با هدف پاسداشت هنرمندان فقید این خطه، شناختنامه‌هایی دربارهٔ شاعران معاصر خراسان تهیه و زیر عنوان «مشاهیر ادب خراسان» به مخاطبان عرضه می‌کند. نخستین جلد از این مجموعه «رفیقِ شعر؛ ذبیح‌الله صاحبکار» بود که تابستان ۱۳۹۲ به ادب‌دوستان تقدیم شد و اکنون دومین جلد از این مجموعه به نام «کمالِ شعر» پیش روی شماست.

مرحوم استاد احمد کمال‌پور، یکی از شاعران بزرگ خراسان بوده که با ویژگی‌های بارز شخصیتی و شعرهای تأثیرگذار خود، در عرصهٔ ادب معاصر خراسان به چهره‌ای جاودانه تبدیل شده است. نام و یاد این شاعر فقید به عنوان موضوع دومین کتاب از آن مجموعه برگزیده شده؛ با این امید که ویژگی‌های اخلاقی و هنری آن مرحوم به نسل جوان معرفی شود.

 مقام معظم رهبری به مناسبت درگذشت مرحوم کمال در پیام تسلیت خود فرمودند: «مرحوم احمد کمال، سخن‌سرایی بزرگ و ارجمند بود که هم خلعت فاخر قصیدهٔ خراسانی به شخصیت انسانی او جلال و جمال بخشیده بود و هم خصال والای او مایهٔ آبرو و زینت شعر فارسی گشته بود. او مردی پاک‌سیرت، پارسا و پرهیزگار، آزاده و بلندنظر بود. او گوهر شعر و هنر را به بازار سوداگری‌های مادی نبرد و قدر آن را نشکست. او زبان گویای خود را در خدمت بزرگداشت ارزش‌های معنوی و دینی به کار گرفت. او دلی مؤمن، روحی بردبار و مهربان، تنی متواضع و خاکسار و اندیشه‌ای پاک و تابناک داشت. او پهلوانی فروتن و شاعری حق‌گو و هنرمندی دین‌دار بود. با شرافت و پاک‌دامنی زندگی کرد و با سربلندی و نیک‌نامی به دیدار حق شتافت.»

خواندن کتاب کمال شعر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران شعر و شخصیت احمد کمال‌پور پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کمال شعر

«من اسمم احمد است. در سال ۱۲۹۷ در مشهد به دنیا آمدم. پدرم هم کارگر بود. ابتدا در محلهٔ سرشور به مکتب آشیخ موسی نامی رفتم و به رسم آن روزها «گلستان» و «بوستان» و «حافظ» را خواندم. بعد به مدرسهٔ نظمیهٔ مشهد رفتم و امتحان دادم. در کلاس سوم قبول شدم و تا ششم خواندم. پدرم فوت کرد و سرپرستی من به عهدهٔ دایی‌ام افتاد و به دنبال شغل رفتم. از سنین ۱۴ ـ ۱۵ سالگی به کفاشی مشغول شدم و تا سن ۴۰ سالگی کفاشی کردم.

من از مشهد جایی نرفته‌ام، مگر با دوستانم آقایان قهرمان و صاحبکار و برای سفر. البته یک سفر مکه هم بی‌آن‌ها رفته‌ام. غیر از یکی‌دو سفر زیارتی، همیشه در سفر با آقایان بوده‌ام و ایشان مرا برده‌اند.

از سال ۱۳۴۲ وارد شرکت قند ثابت شدم. خدا رحمت کند آقای فرخ را، ایشان به آقای ثابت ـ خدا پشت و پناهش باشد ـ گفتند و بنده آن جا استخدام شدم، تا همین دو سال پیش که بازنشسته شدم.

به جز همان شش کلاس ابتدایی قدیم، من درس دیگری نخوانده‌ام و هر چه بوده، کتاب‌هایی بوده که دوستانم می‌گفته‌اند؛ مثل آثار مسعود سعد و ناصر خسرو و انوری و گاهی شاهنامه و دیوان سایر شعرا، و گر نه سواد آن طوری نداشته‌ام و حالا هم ندارم.

از اول عمرم در کوچهٔ ارگ، روبه‌روی باغ ملی بوده‌ام. پدرم خانهٔ کوچکی داشت و بعد که مُرد، فروختیم و تا سال‌های ۴۶ ـ ۴۷ که خانهٔ دیگری خریدیم، اجاره‌نشینی کردیم. آن خانهٔ اجاره‌ای را ما پنج دانگش را خریدیم به اسم ورثه و تا حالا در همان خانه هستم و آن هفتاد سال پیش ساخته شده است.

در سال ۱۳۲۲ که روس‌ها آمدند این جا، من سربازی‌ام نیمه‌کاره بود. نوزده ماه خدمت کرده بودم و با آمدن روس‌ها به هم خورد و ما آمدیم بیرون. کاری نبود و آن وقت‌ها خیلی وضع خراب بود. مشغول کار شدم و سال بعد، یعنی ۱۳۲۳ با دختر دایی‌ام ازدواج کردم و از او شش فرزند دارم.

من در بچگی برای پدرم در شب‌های زمستان «شاهنامه» می‌خواندم. سه تا برادر بودیم، ولی پدرم «شاهنامه» را جلوی من می‌گذاشت. بسیاری از جاهای «شاهنامه» را که حفظم ـ اکثراً هم غلط! ـ از همان زمان بچگی است. مثل این که «شاهنامه» در من تأثیر عمیقی داشته، به طوری که شاید اسّ اساس شعر من روی پایه‌های شاهنامه باشد.»



نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

حجم

۷۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۲۰ صفحه

قیمت:
۸,۰۰۰
تومان