دانلود و خرید کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی سیندی بالدوین ترجمه سارا عاشوری
تصویر جلد کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی

کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی

امتیاز:
۴.۲از ۱۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی

کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی نوشته سیندی بالدوین و ترجمه سارا عاشوری است. کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیت‌ترین کتاب‌ها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.

درباره کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی

آنه‌لی دختر کلاس ششمی است که برای فراموش کردن غم از دست دادن پدرش و پر کردن جای خالی او و گذر از اندوه او، به موسیقی و آموختن پیانو روی می‌آورد. مادرش در نبودن پدر مجبور است ساعات طولانی برای تأمین مخارج زندگی کار کند و این آنه‌لی را تنهاتر می‌کند.

این کتاب دوستی‌های تازه را نشان می‌دهد و راه کنار آمدن با غم را به کودکان می‌آموزد.

خواندن کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

یک دقیقه بعد، مامان در اتاقم را زد. «بیداری؟»

بخشی از کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی

سکه را توی دستم مشت کردم و گفتم: «آره.»

سکهٔ دورو را توی جیب شلوارک جینم گذاشتم و تا لباس بپوشم، مامان اشک‌هایش را از صورت رنگ‌پریده‌اش پاک کرده و هواکش دست‌شویی را روی دور تند زده بود که رد زیادی از بوی ادکلنِ بعد از اصلاحِ بابا توی هوا نمانده باشد. سینک دست‌شویی را هم شسته بود تا کف و ریشی را نبینم که هر روز صبح خودبه‌خود آنجا پیدا می‌شد.

همین‌طور که داشتم برس را توی موهایم می‌کشیدم، پرسید: «برای مدرسهٔ جدید هیجان داری؟» هرچه به سال‌های عمرم اضافه می‌شد، موهایم بیشتر و بیشتر از زرد بودن فاصله می‌گرفت و به هیچ رنگی نبودن نزدیک‌تر می‌شد. موی بور وقتی حوصله‌اش سر برود، این رنگی می‌شود.

این کتاب را به کودکانی که قصه دوست دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی

سر تکان دادم.

«کلید داری که وقتی از مدرسه برگشتی، بتونی بیای تو؟»

«توی کوله‌پشتی‌مه.»

«خوبه. شمارهٔ اتوبوسی رو که سوار می‌شی، یادته دیگه؟»

«مامان! دیگه داره دوازده سالم می‌شه.»

مامان آه کشید. «متنفرم از اینکه می‌دونم وقتی از مدرسه می‌آی خونه، من اینجا نیستم. دلم نمی‌خواد به چیزهایی فکر کنم که می‌تونست... ولش کن. مطمئنم مشکلی برات پیش نمی‌آد.»

توی این شش هفته هر روز نگران تنها گذاشتن من شده بود. روزی که کارش توی شرکت خدمات خانگی را تمام‌وقت کرده بود، بهم گفت بچهٔ کلیددار من. متأسفم آنی‌لی. هیچ‌وقت نمی‌خواستم مجبور باشی خودت گلیمت رو از آب بیرون بکشی. ای کاش چارهٔ دیگه‌ای داشتم.

مامان دوباره آه کشید؛ این روزها تقریباً همان‌قدر که گریه می‌کرد، آه هم می‌کشید. بعضی وقت‌ها فکر می‌کردم شاید مدل نفس کشیدنش این‌طوری است؛ انگار دنیا داشت شانه‌هایش را محکم فشار می‌داد و او اصلاً نمی‌توانست نفس عمیق بکشد. «می‌خوام برم یه چیزی برای صبحانه درست کنم.»

مثل فشنگ از جلوی در دست‌شویی رد شد و پیش از اینکه بتوانم پلک بزنم، رفته بود؛ انگار اصلاً هیچ‌وقت آنجا نبوده.

وقتی آمدم توی آشپزخانه، باز داشت گریه می‌کرد. نه از آن گریه‌های همیشگی فین‌فینی‌اش که هر روز صبح سر می‌داد چون بیدار می‌شد و می‌دید توی دست‌شویی آن‌قدر عطر بابا می‌آید که انگار همین الان آنجا بوده، این گریه هق‌هق‌های بلند و مملو از حیرت بود که تمام بدنش را می‌لرزاند. یک دستش را روی دهانش گذاشته و ایستاده بود، رنگش سفید شده و به میز آشپزخانه زل زده بود.

میز کوچک بود؛ تنها اندازه‌ای که به آشپزخانهٔ کوچولوی آپارتمان کوچولوی ما می‌خورد. خیلی هم کهنه و کَنده کَنده بود، جوری که نمی‌شد فهمید قدیم‌ندیم‌ها یعنی پیش از اینکه من و مامان روز استقلال۳ توی حراج فروشگاه گودویل پیدایش کنیم، چه رنگی بوده. یک جعبه دونات ساده از دهول شیبنگ۴ روی میز بود که بوی شکر و خاطره می‌داد. هشتادوسه روز پیش بابا مرده بود و هنوز نمی‌دانم چطور همان جعبهٔ دوناتی که از وقتی مهدکودک می‌رفتم، هر سال روز اول مدرسه به خانه می‌آورد، درست روی میز آشپزخانه بود.

- 𝘔𝘪𝘯𝘦𝘳𝘷𝘢
۱۴۰۰/۰۴/۲۹

بعضی کتاب‌ها هستند که آدم باهاشون زندگی می‌کنه، اما خب این کتاب جزء اون دسته کتاب‌ها نبود. داستان غم‌انگیزی داشت و اولین کتابی بود که کمی باهاش بغض کردم، داستان روان و آرومی داشت و در عین حال زیبا. توصیه می‌کنم به

- بیشتر
Parnian88
۱۴۰۰/۱۲/۰۷

آوای پیانو زیر چتر های رنگی یک کتاب زیبا،غمگین و بی نظیر. نسخه ی چاپیش رو مطالعه کردم شاید زندگی فقط اون چیزی که فکرشو میکنیم نیست بیشتر آدما وقتی توی شرایط سخت قرار میگیرن فکر میکنن قراره همیشه اوضاع همونطوری باقی

- بیشتر
un rat de bibliothèque
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

اسمش بیشتر از هر چیزی من رو جذب کرد😂 اما کتاب خوبی هم بود. آنه‌لی پدرش رو از دست داده و با مادرش زندگی می کنه با دوستای قبلی‌ش دیگه رابطه خوبی نداره یه زمانی پیانو داشتن البته خیلی ازش استفاده

- بیشتر
f.b
۱۴۰۲/۰۷/۰۵

اسم کتاب برام جذاب بود و با شروع کردنش نتونستم کنارش بذارم. داستان گیرا، با شروع و فراز و فرود و پایانی مناسب برای دغدغه های نوجوانی مثل هویت یابی و احساسات و دوستی و... اگر فرزندتون یا نوجوانی اطرافتون

- بیشتر
majedeh
۱۴۰۳/۰۳/۰۱

کتاب خوبی بود . واقع گرایانه بود و همین من رو جذب کرد . البته نور موسیقی و روح خونه غیر‌واقعی بودن . خیلی خوب مشکلات مرگ پدر و نداشتن بیمه و مستمری رو شرح داد . دوستش داشتم . عالی بود

- بیشتر
Sara
۱۴۰۱/۰۲/۰۹

کتاب آوای پیانو زیر چترهای رنگی یک کتاب فوق العاده قشنگ و زیبا بود ، من واقعا عاشقش شدم و به نظرم بهترین کتاب جهانه❤در مورد یه دختریه به اسم آنی لی که زندگیش رو توصیف کرده و می تونه

- بیشتر
fariba.
۱۴۰۲/۰۳/۱۶

لطیف و روشنگرانه. احساس می کنم دنیای نوجوانی فوق‌العاده ست!!!

bh0h
۱۴۰۰/۱۱/۲۵

یک تجربه شیرین و آروم همراه با بغضه خوندن این کتاب.

بعضی‌وقت‌ها عشق یعنی دل بستن. اما بعضی‌وقت‌ها یعنی دل کندن.
معصومه توکلی
«نمی‌دونم، خانم آنی‌لی. به نظر من همین احساس درب‌وداغون بودنمونه که یه‌جورهایی ما رو زیبا می‌کنه و ما رو تبدیل می‌کنه به همینی که هستیم، نه بی‌عیب بودنمون.»
سمانه انصاف جو
«همه‌ش ـ دارم ـ تخم‌مرغ ـ حروم می‌کنم! خیلی احمقم!» «لازمهٔ یاد گرفتن، تمرینه عزیزم. علوم همینه؛ راه‌هایی رو که جواب نمی‌دن پیدا می‌کنی تا بتونی بفهمی کدوم راه‌ها جواب می‌دن.»
majedeh
وقتی کل دنیا می‌خواست بهم آسیب بزند، چطور می‌توانستم آنی‌لی شجاع و عاقل باشم؟
majedeh
انگار همه‌چیز زندگی به تمرین ختم می‌شود، اما اگر آدم نتوانست تمرین کند چه؟ وقتی تخم‌مرغ این‌قدر خرج برمی‌دارد و پیانو حتی بیشتر چه؟
majedeh
اگه آماده بودی که شجاع‌ترین و عاقل‌ترین نوع ممکن از آنی‌لی باشی، توی همین لحظه چی‌کار می‌کردی؟
majedeh
این روزها تقریباً همان‌قدر که گریه می‌کرد، آه هم می‌کشید.
anne...
«پول تخم‌مرغ‌ها رو می‌دم، قول می‌دم. یه راهی برای پول درآوردن پیدا می‌کنم. شاید بتونم حیوون‌های مردم رو ببرم پیاده‌روی روزانه، یا...»
majedeh
مامان دوباره آه کشید؛ این روزها تقریباً همان‌قدر که گریه می‌کرد، آه هم می‌کشید. بعضی وقت‌ها فکر می‌کردم شاید مدل نفس کشیدنش این‌طوری است؛ انگار دنیا داشت شانه‌هایش را محکم فشار می‌داد و او اصلاً نمی‌توانست نفس عمیق بکشد.
anne...

حجم

۲۳۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

حجم

۲۳۸٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۷۶ صفحه

قیمت:
۶۸,۰۰۰
تومان