دانلود و خرید کتاب پیدا کردن چیکا میچ البوم ترجمه محمدجواد شیری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پیدا کردن چیکا

کتاب پیدا کردن چیکا

نویسنده:میچ البوم
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۴از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پیدا کردن چیکا

کتاب پیدا کردن چیکا،  داستانی از میچ آلبوم نویسنده کتاب مشهور سه شنبه‌ها با موری، درباره دختری کوچک، زلزله، و ایجاد خانواده است که با ترجمه محمدجواد شیری میخوانید. این اثر داستان زندگی و پیوند دخترکی کوچک به نام چیکا با خانواده میچ آلبوم است. 

درباره کتاب پیدا کردن چیکا

چیکا ژون (Chika Jeune) سه روز بعد از زلزله سال ۲۰۱۰ هائیتی به دنیا آمد. کودکی‌اش در فقر و بدبختی گذشت و مادرش، هنگام زایمان برادر کوچکتر او، جانش را از دست داد. چیکا به یتیم‌خانه‌ای رفت که میچ آلبوم آنجا را اداره می‌کرد. میچ و همسرش، فرزندی نداشتند و این چهل کودک یتیم، بخشی از خانواده آن‌ها به حساب می‌آمدند اما با ورود چیکا، دنیای آن‌ها متفاوت شد. اعتماد به نفس و شجاعت چیکا، همه را تحت تاثیر قرار داده بود. همه بچه‌ها و همه مربیان آنجا. اما دردناک این بود که وقتی چیکا پنج ساله شد، به بیماری دچار شد که هیچکدام از پزشکان هائیتی توان درمانش را نداشتند. 

میچ آلبوم و همسرش چیکا را به این امید به دیترویت بردند که حالش خوب شود و بتواند دوباره به زادگاهش برگردد. سفر آن‌ها به سفری دوساله دور دنیا بدل می‌شود و چیکا، عشق و لذت را به خانواده آلبوم می‌بخشد و درسی عمیق به میچ می‌دهد. رابطه‌ای که بر اساس عشق بنا شده است، هرگز نابود نمی‌شود...

کتاب پیدا کردن چیکا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

پیدا کردن چیکا کتابی لطیف و زیبا است که تمام علاقه‌مندان به داستان‌های زیبای خارجی و دوست‌داران آثار میچ آلبوم را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. 

درباره میچ آلبوم 

میچ دیوید آلبوم، نویسنده آمریکایی و روزنامه‌نگار، فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه نویس، مجری رادیو و تلویزیون و نوازنده، ۲۳ می سال ۱۹۵۸ در نیوجرسی آمریکا به دنیا آمد. او در حال حاضر به همراه همسر خود جینین سابینو در شهر دیترویت ایالت میشیگان زندگی می‌کند. انجمن ناشران ورزشی آمریکا، او را بهترین مقاله نویسش دانسته و دو بار مقام اول را در این زمینه به او اهدا کرده است.

او در دانشگاه براندیز در رشته جامعه‌شناسی تحصیل کرد و روزنامه نگاری و مدیریت بازرگانی را در دانشگاه کلمبیای نیویورک سیتی فراگرفت. او دو موسسه خیریه در دیترویت بنیان نهاد. موسسه The Dream Fund که در سال ۱۹۸۹ تاسیس شد و به کودکان بی بضاعت کمک می‌کند تا انواع هنرها را بیاموزند و موسسه A Time To Help که در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد و اعضای آن فعالیت‌های خیریه مختلف را به صورت داوطلبانه انجام می‌دهند.

کتاب‌های میچ آلبوم بیش از ۳۵ میلیون نسخه در سراسر جهان فروخته شده‌اند. او را البته به خاطر داستان‌های الهام بخشش می‌شناسند.

از آثار معروف او که به زبان فارسی ترجمه شده و از استقبال خوبی هم برخوردار شده، می‌توان به در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند، نفر بعدی که در بهشت ملاقات می کنید، سه شنبه ‌ها با موری، لمس بشر، سیم‌های جادویی فرانکی پرستو، پیدا کردن چیکا و به اولین تماس تلفنی از بهشت اشاره کرد.

بخشی از کتاب پیدا کردن چیکا

ماجرای تولد تو را این‌گونه برایم تعریف کرده‌اند:

در روز ۹ ژانویه سال ۲۰۱۰ تو در خانه‌ای دوخوابه که کنارش یک درخت نان۲ قرار داشت به دنیا آمدی. دکتری آنجا نبود و یک قابله به نام آلبرت تو را به دنیا آورد. تولد تو از هر لحاظ تولد سالمی بود، به موقع گریه می‌کردی و به موقع می‌خوابیدی.

و در سومین روز زندگی‌ات، ۱۲ ژانویه، در آن بعدازظهرِ گرم روی سینهٔ مادرت خواب بودی که دنیا لرزید و زمین غرید. خانهٔ بلوکه سیمانیِ شما تکان شدیدی خورد، سقف ریخت و ساختمان مثل گردو دو شقه شد و هردوی شما جان سالم به در بردید.

شاید خدا خیلی حواسش به تو بوده چیکا! چون تو و مادرت را از این دنیا نبرد، اگرچه خیلی‌های دیگر از این دنیا رفتند. خانه‌تان ویران شد، اما به شما دو نفر آسیبی نرسید. اطراف شما مردم می‌دویدند، زمین می‌خوردند، دعا و زاری می‌کردند. درخت‌ها به روی شاخه‌های خود می‌افتادند. حیوانات مخفی می‌شدند.

آن شب در مزرعهٔ نی‌شکر روی تختی از برگ خوابیدی، زیر آسمان پرستاره؛ و روزهای بعد هم همان‌جا خوابیدی. چیکا تو روی خاک سرزمین مادری‌ات به دنیا آمدی؛ روی تمام آن غوغا و هیاهو و زیبایی. شاید به همین دلیل بود که گاهی اوقات خودت غوغا راه می‌انداختی و آن‌قدر هم زیبا بودی. تو اهل هائیتی هستی. اگرچه در آمریکا بزرگ شدی و در آمریکا هم از دنیا رفتی اما همیشه متعلق به جای دیگری بودی، دقیقاً همین‌طور که حالا کنار من نشسته‌ای اما بازهم متعلق به جای دیگری هستی.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
آن جشن تولد، شادترین و درعین‌حال دلگیرترین جشن تولدی بود که در عمرم تجربه کرده بودم.
یك رهگذر
کریستوفر رابین موقع خداحافظی به پو می‌گوید: «قول بده که هیچ‌وقت مرا فراموش نمی‌کنی؛ حتی اگر صد ساله شدم». اما پو (خرس) اول می‌پرسد: «آن موقع من چندساله خواهم بود؟»
یك رهگذر
می‌پرسد: «چیکا کجاست؟» دستش را روی قلبم می‌گذارد: «اینجاست» و می‌رود.
یك رهگذر
آدم نمی‌تواند کسی که دوستش دارد را فراموش کند.
یك رهگذر
باری که به دوش می‌کشیم شخصیت ما را تعریف می‌کند. این بار می‌تواند مسئولیت تأمین نیازهای خانواده باشد، می‌تواند نگهداری از بیماران باشد، می‌تواند کار نیکی باشد که حس می‌کنیم باید در قبال دیگران انجام دهیم، یا بدی‌ای باشد که نباید آن را اشاعه دهیم. هرچه که باشد، ما هرروز باری را به دوش می‌کشیم
یك رهگذر
وقتی کسانی که دوست داری را روی کاغذ می‌آوری، برای همیشه واقعیتی را در مورد آنان می‌پذیری
یك رهگذر
پروردگار، زندگی را برای ما نصفه و نیمه تدبیر نمی‌کند.
abar
وقتی انسان ازدواج می‌کند عشق را با همسرش تقسیم می‌کند. اما وقتی بچه از راه می‌رسد، یک عشق دیگر ایجاد می‌شود، نه فقط عشق به بچه‌ای که اضافه شده، بلکه عشق به نهاد جدیدی که به وجود آورده‌اند؛ یعنی خانواده. این عشق، بهتر از عشق زوجین به هم نیست بلکه مکمل آن است و با حسی جدید و قلبی بزرگ‌تر و وسیع‌تر در هم آمیخته است.
یك رهگذر
برای مراقبت از یک کودک باید قدرت خاصی داشته باشی، اما اقرار به اینکه چنین توانایی‌ای نداری قدرت عجیب‌تر دیگری می‌طلبد.
یك رهگذر
از آلبرت سؤال کردم که آیا او هم با اینکه کشیشی پرهیزگار است به‌خاطر آن مصیبت از خدا عصبانی شده؟ جواب داد: «اوه. بله. خیلی هم خشمگین شدم.» «پس چرا دست از ایمان به خدا برنداشتی؟» «چون هرچقدر هم حال خرابی داشتم باز آرامش می‌گرفتم از اینکه کسی بود تا بتوانم پیشش شکایت کنم، از اینکه وجودِ قادری بود تا بتوانم سرش فریاد بزنم؛ و این بهتر از وضعیتی است که کسی را نداشته باشی تا رو به سوی او کنی.»
یك رهگذر
وقتی می‌خواهی با طناب یک وسیله را ببندی، راحت به آن طناب اطمینان می‌کنی، اما اگر قرار باشد لبهٔ پرتگاهی مرگبار به طنابی چنگ بزنی قضیه کاملاً فرق می‌کند.
یك رهگذر
ناامیدی می‌تواند واگیردار باشد، امیدواری هم همین‌طور.
یك رهگذر
امید واقعاً عنصری حیاتی است. حتی برای پشت سر گذاشتن لحظات سخت، داشتن امید الزامی است. از آن‌طرف، هیچ مصیبتی هم مثل ناامیدی نیست. معتقدم که ناامیدی از هر درد دیگری بدتر است.
یك رهگذر
ارزنده‌ترین چیزی که می‌توانی به کسی بدهی وقتت است چون هیچ‌وقت نمی‌توانی آن را پس بگیری و هیچ‌چیز جایش را پُر نمی‌کند. وقتی هم که اصلاً به پس‌گرفتن وقتت فکر نمی‌کنی یعنی آن را در ازای عشق داده‌ای.
یك رهگذر
«میچ! مردن فقط یک درد است که باید غصهٔ آن را خورد. اما زندگی‌کردن بدون خوشبختی و خوشحالی درد بزرگ‌تری است.»
یك رهگذر
همهٔ چیزهای ناخوشایند در همین کلمهٔ «تا وقتی که» نهفته است.
یك رهگذر
انواع مختلف خودخواهی در این دنیا وجود دارد، اما خودخواه‌ترین فرد کسی است که در مورد زمان خست به خرج دهد.
یك رهگذر
اگر فرزند نخواهی، بچه‌دار نشدن هیچ اشکالی ندارد، اما اگر داشتن فرزند را دوست داشته باشی، بچه‌دار نشدن واقعاً دردناک است.
یك رهگذر

حجم

۳۱۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۳۱۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان