دانلود کتاب صوتی شب های روشن با صدای مریم محبوب + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی شب های روشن

دانلود و خرید کتاب صوتی شب های روشن

انتشارات:استودیو نوار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۳۰۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی شب های روشن

کتاب صوتی شب های روشن عنوان داستان کوتاهی است به نویسندگی فئودور داستایوفسکی. او این کتاب را در سال ۱۸۴۸ نوشت. موضوع درباره‌ی مرد جوانی است که دنیایی پر از خیال‌بافی دارد و به تنهایی زندگی می‌کند. راوی، که جوان بی‌نام و نشانی است در زندگی، جز یک خدمتکار پیر، با فرد دیگری ارتباط ندارد.

کتاب صوتی شب های روشن را استودیو نوار با گویندگی مریم محبوب و حامد فعال منتشر کرده است.

درباره‌ی کتاب صوتی شب های روشن

کمتر کسی را می‌توان یافت که نام فئودور داستایوفسکی را نشنیده باشد. روس‌ها در دنیای نویسندگی سهم زیادی را از آن خود کرده‌اند و در این میان داستایوفسکی یکی از بزرگ‌ترین سهام‌داران این دنیاست. اما گذشته از آثار مشهور و شناخته‌شده‌ی او در دنیا، این نویسنده، داستان‌های کوتاهی هم از خود منتشر کرده است. شب های روشن یکی از آثاری است که او به هنگام جوانی نوشته است. زمانی که هنوز چندین سال تا خلق شاهکاری به نام «جنایات و مکافات» مانده بود.

کسی نمی‌دانست نویسنده‌ی داستان کوتاه شب‌های روشن همان داستایوفسکی بزرگ است. خالق «ابله»، «برادران کارامازوف» و...

خلاصه‌ی داستان شب‌های روشن

راوی کتاب صوتی شب های روشن جوانی بی نام و نشان است که از تنهایی، تخیلات و پرسه زدن‌هایش در خیابان می‌گوید. او دنیایی خیالی به موازات جهان واقعی دارد و در آن زندگی می‌کند. تنها هم‌صحبت مرد جوان، خدمتکار پیری به نام «ماترونا» است. دنیای واقعی برای راوی جذابیت چندانی ندارد. آپارتمانی در سن‌پترزبورگ با خدمتکاری پیر، خیابان‌هایی تکراری و روز، که هیچ‌وقت از آن خوشش نمی‌آید. تنها واقعیت جذاب برای او، شب‌های سن‌پترزبورگ است. شب‌هایی برای پرسه زدن در خیابان و خیال‌بافی کردن. حرف زدن با خانه‌ها و هر آن‌چه می‌توان تصور کرد.

اما اتفاقی باعث می‌شود که برای مدتی، دنیای واقعی جذاب‌تر از آن‌چه تصور می‌کرد نمایان شود. دختری به نام «ناستنکا» وارد زندگی کسالت‌بار مرد جوان می‌شود. دختری که برای خود داستانی دارد و راوی با علاقه، خود را درگیر ماجرای زندگی او می‌کند. ناستنکا از زندگی با مادربزرگ سخت‌گیرش می‌گوید. از روزگاری که بر او گذشت و آینده‌ای که معلوم نیست چطور خواهد شد.

راوی خسته و افسرده‌حال، دوباره به زندگی امیدوار می‌شود. شاید ناستنکا همانی بود که می‌توانست با او عشق را تجربه کند. شاید همان اتفاقی بود که باعث می‌شد با دنیای واقعی آشتی کند. دنیایی که تا آن روز برایش خاکستری بود کم‌کم رنگ و رو گرفت. اما این همه‌ی ماجرا نبود. اتفاقاتی در راه بود که همه چیز را تغییر ‌داد.

چرا باید کتاب صوتی شب های روشن را بشنویم؟

برای این‌که با یکی دیگر از کتاب‌های داستایوفسکی آشنا شویم. با شخصیتی که ساخته و پرداخته‌ی ذهن این نویسنده‌ی بزرگ است همراه شویم و ببینیم جهان از دید او چه شکلی است؟ دنیای یک عاشق خیال‌پرداز چگونه دنیایی است؟ کتاب صوتی شب های روشن پر از خیال‌پردازی‌های زیبا و واقعیت‌های بی‌رحم است.

شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

همه‌ی افرادی که به خواندن داستان‌های کلاسیک، رمان‌های کوتاه مخصوصاً از نوع روسی علاقه‌مندند. آنها که کتاب‌های داستایوفسکی را خوانده و سبک داستانی این نویسنده‌ی بزرگ را دوست دارند. افرادی که تاکنون اثری از این نویسنده‌ی نام‌آشنا نخوانده‌اند و می‌خواهند قلم او را با رمانی سبک و جذاب تجربه کنند.

درباره‌ی فئودور داستایفسکی

فئودرو میخایلوویچ داستایوفسکی در یازده نوامبر ۱۸۲۱ متولد شد. او فرزند دوم خانواده بود. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرد. او با مادرش، که دختر یکی از بازرگانان مسکو بود ازدواج کرد.

داستایوفسکی در ۱۸۳۴ همراه با برادرش به مدرسه‌ای شبانه‌روزی رفتند و سه سال در آن‌جا ماندند. پس از پایان تحصیلات در مدرسه، در ژانویه ۱۸۳۸ داستایوفسکی جوان، وارد دانشکده مهندسی نظامی در سن‌پترزبورگ شد. او بعد از فارغ‌التحصیلی در اداره‌ی مهندسی وزارت جنگ مشغول به کار شد. آن‌قدر آینده‌نگر نبود که بتواند بعد از فوت پدر، سهم ارث پدری‌اش را پس‌انداز کند و برنامه‌ای برای آن داشته باشد. پس تصمیم گرفت با ول‌خرجی‌های مختلف از شر پول‌ها خلاص شود.

او با نوشتن رمان کوتاه «بیچارگان» توانست وارد محافل نویسندگان روشنفکر آن زمان شود. جایی که بسیار زیر نظر بود و پلیس تحرکات آنها را بررسی می‌کرد. او در طی مدتی که با نویسندگان ساختارشکن رفت و آمد داشت، داستان‌های «همزاد» «آقای پروخارچین» و «زن صاحب‌خانه» را نوشت.

اما بالاخره پلیس توسط یک جاسوس در مجالس نویسندگان، مدارکی علیه داستایوفسکی جمع‌آوری و او را زندانی کرد. اوضاع آن‌قدر خطرناک پیش رفت که حتی نزدیک بود حکم اعدام این نویسنده‌ی بزرگ، صادر شود. اما بالاخره تقدیر با وی یار بود و مشمول تخفیف شد. او پس از گذراندن چهار سال زندان، در سال ۱۸۵۴ آزاد شد و برای ادامه‌ی مجازات، که خدمت در لباس سرباز عادی بود، آماده شد.

پس از گذراندن این محکومیت‌ها رمان‌های معروف خود را نوشت. در سال ۱۸۶۶ جنایات و مکافات را به دنیا هدیه کرد. در اکتبر همان سال «قمار باز» را در ۲۶ روز نوشت. کتاب «ابله» او در ژانویه ۱۸۶۹ متولد شد و «همیشه شوهر» را در پاییز همان سال نوشت. «دفتر یادداشت‌ روزانه یک نویسنده» را طی سال‌های ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۰ نوشت.

اکثر آثار این نویسنده‌ی بزرگ یک ویژگی منحصربه‌فرد دارند و آن بررسی زوایای شخصیت‌های داستانی از نظر روانشناسی است. بسیاری او را بزرگ‌ترین نویسنده‌ی روان‌شناختی جهان می‌شناسند. مردی که سرانجام در فوریه سال ۱۸۸۱ بر اثر خون‌ریزی ریه درگذشت و برای همیشه در آثارش ماندگار شد.

نقد کوتاهی بر کتاب صوتی شب‌های روشن

داستان کتاب صوتی شب های روشن در واقع قسمتی از شخصیت خود نویسنده است. مردی پر از خیالبافی که از تنهایی رنج می‌برد. داستایوفسکی در داستان‌های زیادی از جوانی رؤیاپرداز نوشته است که از بخت خود شاکی است. در واقع او خود را در داستان‌هایش به تصویر کشید. نکته‌‌ای که تحسین بسیاری از منتقدان را برمی‌انگیزد شخصیت‌های زنده و طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آن‌ها در داستان‌های داستایوفسکی است. اتفاقی که در شب‌های روشن هم به وضوح دیده می‌شود. یکی دیگر از نکته‌های جذاب داستان‌های این نویسنده‌ی مشهور، واکاوی روان شخصیت‌هاست. او با ایجاد گره‌هایی در داستان، به موضوعات روان‌شانسی متعددی می‌پردازد.

بهترین ترجمه کتاب شب‌های روشن

این کتاب نیز مانند اکثر آثار کلاسیک و مشهور جهان، با ترجمه‌های متعددی در بازار ایران به فروش می‌رسد. از میان نام‌ها و نشرها، از نظر برخی خوانندگان، ترجمه‌ی سروش حبیبی که توسط نشر ماهی به چاپ رسیده است بهتر و روان‌تر از باقی است.

سایر ترجمه‌های این کتاب عبارتند از:

محمدجواد نعمتی (انتشارات یوشیتا)، پرویز همتیان بروجنی (انتشارات امیر کبیر)، هانیه چوپانی (انتشارات کتاب کوله پشتی) نسرین مجیدی (انتشارات روزگار)، سوگند اکبریان (نشر عطر کاج)، قاسم کبیری (نشر فردوس)، مهناز مهری (نشربهنود).

گفتنی است استودیو نوار کتاب صوتی شب‌های روشن را با ترجمه‌ی گروه مترجمین نوار و صدای جذاب جذاب مریم محبوب و حامد فعال منتشر کرده است.

اقتباس‌ها

فیلم ایتالیایی «شب‌های روشن» اثر لوکینو ویسکونی، در سال ۱۹۵۷ ساخته شد. این فیلم در ابتدا توجه منتقدان را به خود جلب نکرد و به عنوان اثری معمولی از کنار آن عبور کردند. اما بعد از گذشت مدتی، این فیلم موفق شد جایگاه اصلی خود را بیابد و با تحسین بسیاری روبرو شد. این فیلم به عنوان اثری کلاسیک در سینمای نوین ایتالیا شناخته شد. حتی به عنوان نمونه‌ای درخشان از ارائه‌ی بهترین روش اقتباس سینمایی از یک اثر ادبی نیز شناخته شد.

فیلمی ایرانی نیز از فرزاد مؤتمن با این نام پخش شد که فیلمنامه آن را سعید عقیقی نوشت و در واقع بازسازی فیلم ایتالیایی شب‌های روشن بود.

نظرات افراد و مجله‌های مشهور درباره کتاب شب‌های روشن

آمازون درباره رمان شب‌های روشن نوشت: «داستانی عمیق و تکان‌دهنده. روایتی سبک و لطیف به اعماق عذاب و گناه عشق نافرجام. یک کلاسیک جاودانه.«

پنگوئن نیز نوشته است: «قصه‌ای گزنده درباره‌ی عشق و تنهایی، توسط برجسته‌ترین نویسنده روسیه.»

بخشی از کتاب صوتی شب های روشن

در کنار او نشستم. حالت اندوه غریبی به خود گرفتم و مثل کسی که متنی را از حفظ می‌خواند اینطور شروع کردم که «احتمالاً نمی‌دانی ناستنکا، اما در پترزبورگ مکان‌های دیده نشده و معرکه‌ای وجود دارد. گویا خورشیدی که بر تمام شهر می‌تابد هرگز به آن مکان‌ها راهی ندارد. انگار برای آن مناطق متروک، خورشید دیگری فرمان تابش دارد که بر همه چیز نوری مخصوص و متفاوت می‌تاباند. زندگی در آن گوشه‌های دنج، دنیای دیگری است و به هیچ وجه قابل مقایسه با زندگی کسانی که در اطراف ما زندگی می‌کنند، نیست. این نوع زندگی را تنها در بعضی قلمروهای ناشناخته و پنهان می‌توان دید و اصلاً در زمانه و سیارهٔ ما وجود ندارد. ترکیب بخصوصی از تصورات، وقایع و چیزهای مرده و ملال‌آور و بیهوده است. نمی‌خواهم بگویم نفرین شده.»

ناستنکا با حالیتی شگفت‌زده گفت: «عجیب! خدای من، چه آغازی! چه می‌شنوم؟ تعجب‌آور است!»

من ذوق‌زده گفتم: «ناستنکا! احساس می‌کنم هرگز از تکرار نامت خسته نخواهم شد. ناستنکا! ساکنین این مکان‌های متروک افراد عجیب و غریبی هستند؛ مثل آدم‌های رؤیاپرداز. یک آدم رؤیاپرداز! اگر می‌خواهی تعریف شفافی از دنیای او بشنوی باید بدانی که او یک انسان حقیقی نیست و به گونه‌ای بی‌تعادل است. او معمولاً در گوشه‌ای دنج سکنی می‌گزیند، گویا می‌خواهد خود را از روشنایی روز مخفی کند؛ گاه در لاک خود می‌غلتد و گاه مثل حلزون به پوستهٔ خود می‌چسبد و در این مورد شباهت عجیبی به این حیوان جالب دارد. او مثل لاکپشت با خانه‌اش یکی است. می‌دانی چرا او شیفتهٔ چهار دیواری خود می‌باشد که معمولاً به رنگ سبز است و روی آن را دوده گرفته و به رنگ ملال‌آوری درآورده؟ و چرا وقتی یکی از معدود دوستانش به دیدارش می‌آید گیج می‌شود و صورتش ورم می‌کند. گویا در همان لحظه در قلعهٔ خود مرتکب جنایت بزرگی شده یا در حال جعل اسکناس بوده و یا قصد داشته شعری برای مجله‌ای بفرستد و همراه با آن نامه‌ای بی‌نام و امضاء ارسال کند و اطلاع دهد که شاعرش مرده است، اما دوستش فکر می‌کند که او در حال انجام وظیفهٔ مقدس خود برای چاپ اشعارش می‌باشد. بگو ببینم آیا به نظرت گفتگوی بین آن دو، صمیمی و دلنشین است؟ آیا میهمانی که تحت این شرایط اجتماعی، شیفتهٔ خنده و شوخ طبعی و بذله گویی است و دلش می‌خواهد در مورد جنس لطیف و دیگر موضوعات شادی‌آور بحث کند، پیروز می‌شود؟ چرا این دوست، که مطمئناً یک آشنای تازه است و برای اولین بار به این خانه می‌آید -چون در اینگونه موارد بار دومی وجود ندارد و او دیگر نخواهد آمد- علیرغم حضور ذهن خود از دیدن حالت آشفتهٔ میزبان گیج و زبان بسته می‌شود؟ میزبان که به گونه‌ای کاملاً مبهوت مانده است تلاش بیهوده‌ای برای پر کردن این جای خالی می‌کند و با شروع صحبت می‌خواهد نشان دهد که به نکات اجتماعی و آداب معاشرت به خوبی آشنا است. او حرفی در مورد جنس لطیف می‌زند تا در هر حال خود را به نظر مرد بیچاره‌ای که به اشتباه نزد او آمده، عزیز کند. چرا میهمان ناگهان به نشانهٔ خداحافظی کلاه از سر بر می‌دارد و به این بهانه قرار ملاقات مهمی را -که اصلاً وجود خارجی ندارد- به خاطر آورده، با عجله از خانه بیرون می‌رود؟ چون به شکلی می‌خواست که از میزبان خود جدا کند. میزبان می‌خواهد به هر نحوی که شده نشان دهد که از برخورد خود متأسف است و دلش می‌خواهد آن برخورد بد را جبران کند. چرا میهمان به محض این که پایش را از خانه بیرون می‌گذارد با صدای بلند می‌خندد و قسم می‌خورد که هیچ وقت دوباره نزد این مرد عجیب بر نمی‌گردد؟ هر چند میزبان یک فرد حقیقی است، اما در عین حال نمی‌تواند تحرک افکار خود را از درگیری با آن بازی کوتاه، باز دارد. او شروع به مقایسه می‌کند، حالا هرطور که بتواند بین چهرهٔ میزبان، نگاه و گفتگویش و آن بچه گربهٔ بیچاره که از کودکی کتک خورده و ترسیده و خود را زیر میز گرفتار کرده وجه تناسب می‌بیند. خودش را مثل گربهٔ کوچکی می‌پندارد که یک ساعت تمام زیر میز از وحشت خرخر می‌کند و با دو دست چهرهٔ رقت‌انگیز خود را می‌شوید. پس از مدتی کل هستی را در قالب یک جان خصم آلود می‌بیند و حتی نسبت به ذرات میز ارباب احساس دشمنی می‌کند و بالاخره خانم صاحبخانه مهربان نجاتش می‌دهد.»

fari jafari
۱۴۰۰/۰۱/۲۵

سلام طاقچه نازنینم.... خیلی مشتاقم که اکثرا کتابا را مطالعه داشته باشم ولی افسوس و هزار افسوس، خواه و ناخواه ما تابع شرایط مالی هستیم... تشکر از شما که همواره گوشه ی چشمی به امثال بنده دارین .. با آرزوی

- بیشتر
fatii.ebii
۱۴۰۰/۱۲/۰۹

داستانی در باب مقدم دانستن خواسته معشوق بر خواسته خود،که اگرچه منتقدان مطرح آن را ناشی از مازوخیست(خودآزارگر) بودن راوی میدانند اما برای ما دور از انتظار و واقعیت نیست. نکات مثبت این اثر: ✅انتخاب موسیقی بسیار با حال و هوای کتاب

- بیشتر
fatima
۱۴۰۰/۰۴/۱۲

من نسخه ی چاپی این کتابو خوندم .حتی فیلم اونو با بازی مهدی احمدی و هانیه توسلی دیدم یه داستان خاص برای خاص پسندان و خیلی جالب بود .

Πυρια
۱۴۰۱/۰۱/۱۳

داستایوفسکی استاد این هست که چطور به راحتی و با فضایی که می‌سازه به روحت نفوذ کنه. این داستان برخلاف داستان‌هایی که بیشتر رویدادها در بیرون اتفاق میوفته ماجراها درون شخصیت و کاراکتر رخ میده و بنظرم خیلی‌ها میتونن اینو

- بیشتر
مهلا
۱۴۰۱/۰۶/۰۶

فقط داستان زندگی دختره و مادربزرگش کمی مجذوبم کرد عشقی که تو این قصه بود رو اصلا دوست نداشتم هیچ اصالت و پایبندی توش نیس اصلا پخته نیس انگار...هوس کودکانه هست از سر تنهایی....شاید هم داستایوفسکی کلا نمیخاست درمورد یک عشق

- بیشتر
دکتر بی مریض
۱۴۰۱/۰۳/۰۶

نکته مثبت این کتاب صوتی 💎استفاده از گویندگان متفاوت برای شخصیت ها بود وگرنه من از تم داستان که مقدم دانستن خواست معشوق بر عاشق است،خوشم نیومد. برای این،کتاب رو خوندم که خواستم با کتابهای کم‌حجم،خواندن قلم داستایوفسکی رو شروع کنم🙃

Marzieh.T
۱۴۰۱/۰۱/۱۶

کتاب قشنگیه ولی اصلا به پای سایر آثار داستایوفسکی چه از لحاظ پختگی و چه از لحاظ داستان پردازی نمیرسه... گویندگیش هم خوب بود ممنون از طاقچه🙏🏻📖

امیربهـراد
۱۴۰۲/۰۴/۲۶

شب های روشن از داستایوفسکی رو خیلی دوست دارم. وقتی این کتابو شنیدم، تو دنیای داستان فرو رفتم و خودمو توی دوران جوونیم پیدا کردم، دیگه چه حرفی! نویسنده واقعاً عمق و واقعیت زندگی رو تو هر شخصیتی که ساخته،

- بیشتر
shokooh
۱۴۰۰/۰۸/۲۶

گویندگی و موسیقی گزاری این اثر زیبا به شیوه ی عالی انجام شده. بسیار زیبا.. سپاس

hannah assadi
۱۴۰۱/۱۰/۲۲

همیشه ماندگار در یادها. عاشقانه‌ای برای دل‌هایی که تنهایند. برای عشق‌هایی که هیچ‌گاه، قدر دانسته نشدند.

زمان

۲ ساعت و ۴۰ دقیقه

حجم

۱۱۷٫۱ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۲ ساعت و ۴۰ دقیقه

حجم

۱۱۷٫۱ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۵۴,۰۰۰
۳۷,۸۰۰
۳۰%
تومان