دانلود کتاب صوتی سامسای عاشق با صدای رضا عمرانی و راضیه هاشمی
تصویر جلد کتاب صوتی سامسای عاشق

دانلود و خرید کتاب صوتی سامسای عاشق

معرفی کتاب صوتی سامسای عاشق

سامسای عاشق کتابی نوشته هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی و یک «داستان بلند» (داستانی بین رمان و داستان کوتاه) است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.

این داستان روایتی است در ادامه‌ شاهکار «فرانتس کافکا» با عنوان «مسخ» که علاقه‌مندان ادبیات به خوبی با آن آشنایی دارند. بدون شک برای درک بهتر این داستان باید ابتدا «مسخ» را خوانده باشید تا با «سامسای عاشق» به خوبی ارتباط برقرار کنید. 

 درباره کتاب صوتی سامسای عاشق

سامسای عاشق در ادامه «مسخ» داستانی امیدوارکننده و نوید دهنده به سمت پویایی و رشد است. در کتاب مسخ شخصیت اصلی آن یعنی گرگوار سامسا در پی یک پیکرگردانی به سوسک تبدیل می‌شود و زندگی ناامیدکننده و غیرقابل تحملی را به دنبال دارد اما در کتاب سامسای عاشق، موراکامی تلاش کرده شور و امید به زندگی را به سامسا برگرداند و او را از پیله تنهایی برهاند.

هدف نویسنده از ادامه داستان زندگی «گرگور سامسا» شخصیت اصلی داستان نوعی تقابل و رویارویی با عنصر امید و تلاش برای رهایی از پیله تنهایی و زوال است. تنهایی و انزوایی که شاید به‌نوعی گریبان‌گیر انسان‌های بی‌شماری از نسل دیروز و امروز بوده باشد. پر واضح است که انسان عصر امروز بیش از پیش در این تنهایی دست و پا می‌زند اما به‌نوعی رشد و تکامل فکری نائل می‌شود و این تجربه ارزشمند را مدیون این انزوای به اصطلاح انزجارآمیز خود می‌داند. در این داستان عشق تبدیل به امیدی برای زندگی سامسا می‌شود. سامسایی که به انسان تبدیل شده است و امید و عشق، زندگی دیگری را پیش پای او قرار می‌دهد. او قرار است در قالب یک انسان خیلی چیزها را بیاموزد و دنیای جدیدی را تجربه کند.

آموختن برخی کارهای ساده همچون لباس پوشیدن برای او سخت است ولی او از انسان بودن لذت می‌برد. از تمام حرکات و کارهای انسانی از راه رفتن، خندیدن، حرف زدن و همه‌چیز خشنود است.

 ماجرای داستان مانند داستان مسخ در شهر پراگ اتفاق می‌افتد. در کتاب مسخ با موجی از سیاهی و ناامیدی و کرختی روبه‌رو هستیم درحالی‌که سامسای عاشق پر از حرکت و امید است. مخاطب ناخودآگاه با خود می‌اندیشد اگر چنین اتفاقی برای او رخ دهد چه خواهد شد؟ اگر یک روز صبح بیدار شود و ببیند به موجود دیگری تبدیل شده است چگونه با این حقیقت کنار خواهد آمد و زندگی‌اش را ادامه خواهد داد؟ انسان بودن یک فضیلت است و عشق این فضیلت را تکامل می‌بخشد، در داستان مسخ شاید اگر گرگوار سامسا زمانی که یک انسان بود، عاشق می‌شد و قدر زندگی را می‌دانست و کمتر گله و شکایت می‌کرد به چنین سرنوشتی دچار نمی‌شد و در داستان سامسای عاشق هم شاید اگر سامسا قدر این موقعیت به‌دست‌آمده را نداند و به‌خوبی از آن بهره نجوید و عاشقی نکند بار دیگر به حشره تبدیل شود و این فضیلت و فرصت از او گرفته شود. 

موراکامی در این داستان با خلق لحظات شاعرانه و زیبا باعث می‌شود بار دیگر به خودمان و بدیهیات زندگی‌مان بیشتر توجه کنیم و بیشتر از آن‌ها لذت ببریم.

درباره هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی نویسنده ژاپنی متواد ۱۲ ژانویه ۱۹۴۹ است. او در رشته هنرهای نمایشی درس خوانده  و در سال ۱۹۷۸ با همسرش یوکو ازدواج کرده است. موراکامی در بیشتر نوشته‌هایش زبانی ساده برای بیان موضوعات و مفاهیم پیچیده روحی و روانی انسان به کار می‌برد و آن‌ها را بسیار قابل‌فهم می‌کند. داستان‌های او بیشتر سبک سورئال (فراواقع گرایانه) و رئالیسم جادویی و نهیلیسم (پوچ‌گرایانه) دارند اما او چنان با زیبایی جزئیات را توصیف می‌کند و آن‌ها را کنار هم می‌چیند که در نظر مخاطبان، داستان‌هایش کاملا قابل باورند.

موراکامی در بیشتر داستان‌هایش از تنهایی سخن می‌گوید که گریبان گیر انسان عصر مدرن است. همین تنهایی گاهی انسان‌ها را به پوچی می‌کشاند و برخی اوقات باعث می شود دست‌به‌کارهایی عجیب بزند تا از این تنهایی رها شود. بیشتر شخصیت‌های داستان‌های موراکامی تنها و آسیب‌دیده روحی هستند که در شهرهای مدرنی مثل شهرهای بزرگ ژاپن زندگی می‌کنند و با سختی‌ها و مسائل زندگی دست وپنجه نرم می‌کنند.

در بیشتر آثار موراکامی شاهد اشرافش به موسیقی هستیم. او در جای‌جای داستان‌هایش از موسیقی حرف می‌زند. موراکامی درعین‌حال که گرفتاری‌های زندگی مدرن را شرح می‌دهد،  آثارش سرشار از مفاهیم سنتی و فرهنگ شرقی است. او تاکنون موفق به دریافت جوایزی چون: گونزو، نوما، جونیچی، یومیوریو... شده است و بسیاری معتقدند او روزی جایزه نوبل ادبیات را هم خواهد گرفت.

از آثار موراکامی می‌توان به پینبال، تعقیب گوسفند وحشی، به آواز باد گوش بسپار، جنگل نروژی، رقص رقص رقص، سرگذشت پرنده کوکی، مجموعه داستان اسرارآمیز توکیو، سامسای عاشق و معروف‌ترین کتابش کافکا در کرانه اشاره کرد. او مدتی را در پرینستون و کالیفرنیا زندگی کرد و به تدریس در دانشگاه مشغول بود و در سال ۲۰۰۱به ژاپن بازگشت.

بخشی از کتاب صوتی سامسای عاشق

 توی راهرو کسی نبود. به ساکتی اعماق اقیانوس. پای چپش را از درگاه گذراند، بالاتنه‌اش را تاب داد بیرون، یکدست به چارچوب در پای راستش را کشید. آهسته توی راهرو راه افتاد، دست به دیوار با دری که همین حالا بازش کرده بود، چهارتا در توی راهرو بود. همه هم مانند هم از سبک و سیاق همان چوب تیره. چی یا کی آن طرف‌شان دراز کشیده بود؟ مشتاق بود بازشان کند و بفهمد. آن موقع شاید از شرایط رازآلودی که داشت سر درمی‌آورد یا دست‌کم سرنخی پیدا می‌کرد. بااین‌حال، از کنار هر دری که گذشت تا جایی که ممکن بود سروصدا نکرد. نیاز پر کردن شکم، بر کنجکاوی غلبه می‌کرد. باید چیز به‌دردبخوری پیدا می‌کرد و می‌خورد و آن موقع می‌دانست کجا پیدایش کند. به خودش می‌گفت فقط دنبال بو را بگیر. بو می‌کشید؛ ریزه‌های شناور در هوا که به طرفش می‌آمدند، رایحه غذای پخته‌شده بود. آنچه گیرنده‌های بویایی بینی‌اش جمع‌آوری و به مغز ارسال می‌کردند، چنان اشتهای جاندار و هوس جابرانه‌ای به جانش می‌انداخت که حس می‌کرد اعضاء و جوارحش زیردست شکنجه‌گر مجربی، به‌کندی پیچانده می‌شوند. آب دهانش راه افتاد.


معرفی نویسنده
عکس هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۴۹ میلادی در توکیوی ژاپن چشم به جهان گشود. پدر و مادر او، هر دو معلم بودند و در مدارس مختلف، ادبیات ژاپنی تدریس می‌کردند. پدرِ هاروکی از سربازان جنگ دوم امپراتوری ژاپن و چین بود و در طی این درگیری‌ها به‌شدت دچار جراحت شده بود. موراکامی بعدها در مقاله‌ای به نام از «پدرم که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» بیان کرد که آسیب‌های وارده بر پدرش در زندگی او تأثیر به‌سزایی داشته است.

M.L
۱۴۰۱/۰۵/۲۳

پایان خوبی برای کتاب مسخ بود و شروع دوباره زندگی سامسا. و اواخر کتاب هم خیلی خوب تموم شد. حس خوبی داشت.

mahdie
۱۳۹۹/۱۱/۱۴

کتاب زیبایی بود، عشق توی دنیای وارونه ی یک انسان که از نظر ذهنی از دیگران کمی عقبه و در نهایت به چیزی میرسه که دنیای وارونه ی اون رو به زیباترین شکل ممکن تغییر میداد.

mary777
۱۴۰۲/۰۶/۰۱

اول مسخ کافکا رو بخونید و بعد سراغ این کتاب برید. من که واقعا لذت بردم.اونقدر که باعث شد سراغ باقی کارهای موراکامی برم.

رقـیه ســادات🌱
۱۴۰۱/۰۴/۲۸

داستان این کتاب کوتاه، فرآیند برعکس داستان "مسخ" هست. گره گوار که تبدیل به انسان شده و از نداشتن پوشش محکم و فقط ۲ پا و ۲ دست داشتن ناراحته و فکر می‌کنه چرا به همچین موجود ضعیفی تبدیل شده،

- بیشتر
𝕱𝖗𝖔𝖉𝖔
۱۴۰۱/۰۲/۲۳

از جایی به بعد متن از نفس افتاد و جذابیت‌اش را از دست داد.

رهگذرِ دنیا
۱۴۰۱/۰۱/۱۵

کتابی بسیار آشغال و بیمحتوا! گرگور که سوسک شده بود حالا تبدیل به انسان میشه! و یک ساعت همینو به طرز بسیار ناشیانه‌ای طول و تفصیل داده! حیف وقت!

زمان

۵۴ دقیقه

حجم

۳۷٫۵ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۵۴ دقیقه

حجم

۳۷٫۵ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان