دانلود و خرید کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد
معرفی کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد
کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد نوشتهٔ لیزا جویل و ترجمهٔ لیلا نظری است. فاطمه صداقتی گویندگی این رمان صوتی را انجام داده و انتشارات دیجیتال آوای موج کتاب (نشر صوتی) آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد
کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد برابر با یک رمان معمایی و روانشناختی است که در قالب داستانی پر از تعلیق، به رازها، دروغها و پیچیدگیهای روابط انسانی پرداخته است. داستان پیرامون دو زن به نامهای «الکسیس» و «جوزی» شکل گرفته که در یک کافه بهصورت تصادفی یکدیگر را ملاقات میکنند. جوزی که علاقهمند به پادکستهای جنایی است، به الکسیس که پادکستر موفقی در این حوزه است پیشنهاد میدهد داستان زندگی عجیب خود را روایت کند، اما آنچه به نظر یک داستان ساده و بیضرر میآید، بهزودی تبدیل به مجموعهای از افشاگریها، پیچشها و خطراتی میشود که زندگی هر دو زن را تغییر میدهد. لیزا جوئل یکی از نویسندگان برجستهٔ انگلیسی است که آثار متعددی در ژانرهای معمایی و روانشناختی نوشته است.
شنیدن کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی هیچ یک حقیقت ندارد
«جوسی بهنشانهٔ تأیید سر تکان میدهد. امروز تولد چهلوپنج سالگی خودش است. باورکردنی نیست. جوانتر که بود فکر میکرد چهلوپنج سالگی هرگز فرا نمیرسد. فکر میکرد چهلوپنج سالگی یک دنیای دیگر خواهد بود. اما آن هم بهسرعت از راه رسید و اصلاً هم آن چیزی نبود که فکر میکرد. نگاهی به والتر میاندازد، به شکوه چهرهاش که بهتدریج کمتر شده بود، و با خود میاندیشد اوضاع چگونه می بود اگر هیچوقت او را ندیده بود.
سیزده ساله بود که با هم آشنا شدند. والتر کمی از او بزرگتر بود؛ خب درواقع خیلی بزرگتر بود. درآنزمان همه از رابطهشان شوکه شدند بجز خودش. در نوزده سالگی ازدواج کردند و در بیستودو سالگی یک بچه داشتند. یک بچهٔ دیگر هم در بیستوچهار سالگی آمد. زندگیای که روی دور تند زیسته شده بود و حالا، ظاهراً جوسی میباید به اوج قله رسیده باشد و آهسته و خرسند از طرف دیگر پایین بیاید، اما خودش حس میکرد زندگیاش هرگز نقطهٔ اوجی نداشته و بیشتر شبیه مغاکی از آسیبهای روحی بوده. گودالی که او با هراسی که درونش را به هم میپیچید، دائماً آن را دور باطل میزد.
والتر اکنون بازنشسته شده است. موها و درصد قابلتوجهی از شنوایی خود را از دست داده و اوج میانسالی را جایی در سالیان دور و میان منجلاب سفید و داغ پرورش بچهها پشت سر گذاشته است. جایی آنقدر دور که حتی نمیشد بخاطر آورد در چهلوپنج سالگی چه شکلی بوده.»
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۰
حجم
۰
قابلیت انتقال
ندارد