دانلود و خرید کتاب صوتی آخرین پرواز
معرفی کتاب صوتی آخرین پرواز
کتاب صوتی آخرین پرواز نوشتهٔ جولی کلارک و ترجمهٔ پریسا رحمتی است. گویندگی این کتاب صوتی را ندا پوریان انجام داده و نوین کتاب گویا آن را منتشر کرده است؛ کتابی دربردارندهٔ یک رمان آمریکایی.
درباره کتاب صوتی آخرین پرواز
کتاب صوتی آخرین پرواز روایتگر داستان دو زن است که هر دو تنها و ترسیدهاند. این رمان آمریکایی، داستان یک تصمیم دردناک است که تا ابد مسیر زندگی هر دو زن را تغییر میدهد. ماجراهای «کلر» در زمان حال اتفاق میافتد و فصلهای مربوط به «ایوا» در زمان گذشته. کلر پس از سالها زندگی مشترک تصمیم میگیرد خودش را از زیر ظلم همسرش نجات دهد. او ایوا را هنگام فرار در فرودگاه ملاقات میکند. ایوا زنی است که مانند او در حال فرار است. این دو زن بلیتهایشان را با هم عوض میکنند. کلر با پرواز ایوا به اوکلند میرود و ایوا بهعنوان کلر به پورتوریکو سفر میکند. آنها بر این باورند که این جابهجایی به هر یک از آنها شروعی را میدهد که برای شروع دوباره در جایی دور نیاز دارند. کلر و ایوا بسیار با هم متفاوتند، اما هر دو بهنحوی بهوسیلهٔ مردهایی که در زندگیشان حضور دارند، تحت فشارند. نویسنده با مطرحکردن تمام این مسائل به ما گفته است که برای تغییر و رسیدن به هدف باید در کنار هم مبارزه کرد. آزادی زمانی به دست میآید که سکوت نکنیم و دستدردست یکدیگر برای تحقق آن بجنگیم. «آخرین پرواز» را شروع یک آزادی دانستهاند.
شنیدن کتاب صوتی آخرین پرواز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی آخرین پرواز
«دوشنبه، ۲۱ فوریه
روز پیش از حادثه
وارد دفتر کوچکی که مجاور اتاق نشیمنمان قرار دارد میشوم و میگویم: «دنیل، لطفاً به آقای کوک اطلاع بده که به باشگاه میرم.»
از بالای رایانهاش نگاهم میکند. میبینم که به کبودی روی گردنم که با لایهٔ نازکی از آرایش مخفی کردهام خیره شده است. ناخودآگاه شالم را جابهجا میکنم تا آن را مخفی کنم. میدانم که به این موضوع اشارهای نخواهد کرد. هرگز این کار را نمیکند.
میگوید: «ساعت ۴ در دفتر سوادآموزی سنتر استریت جلسه داریم. دوباره دیرت میشه.» دنیل پیگیر تقویم و اشتباهاتم است و وقتی به موقع سر قرار حاضر نمیشوم یا وقتی قرار با همسرم، روری، را که دنیل خیلی مهم میداند لغو میکنم، گزارشم را میدهد. اگه قراره برای سناتوری اقدام کنیم جایی برای اشتباه نداریم، کلر.
«ممنون، دنیل. منم مثل تو میتونم تقویم رو بخونم. لطفاً یادداشتهای جلسهٔ آخرم رو آپلود کن تا آماده بشن. همونجا میبینمت.» وقتی از اتاق خارج میشوم میشنوم که گوشی تلفن را برمیدارد و قدمهایم آرام میشوند. میدانم این کارم باعث جلب توجه میشود و من تحملش را ندارم.
مردم همیشه میپرسند ازدواج کردن با خانوادهٔ کوک، که بعد از کِنِدی، دومین خاندان سیاسی محسوب میشود، چطور است. اطلاعات مؤسسهمان منحرفم میکند. یاد گرفتهام که در عوض، تمرکزم را روی کار، سوادآموزی جهان سوم، ابتکارات آب، برنامههای راهنمایی داخل شهری و تحقیقات سرطان بگذارم تا شایعات.
چیزی که نمیتوانم به آنها بگویم این است که همیشه برای کمی حریم خصوصی در جنگم. حتی در داخل خانه هم در هر ساعتی مردم حضور دارند؛ دستیاران، کارکنان منزل که برایمان آشپزی و تمیزکاری میکنند. برای هر یک دقیقه و هر یک اینچ خلوت که برای خودم باشد باید بجنگم. هیچجایی از چشمان کارکنان وفادار روری در امان نیستم. حتی بعد از ده سال زندگی مشترک هنوز یک مزاحمم. غریبهای که باید زیر نظر باشد.
یاد گرفتهام که چگونه بهانهای به دستشان ندهم.
باشگاه یکی از معدود جاهایی است که دنیل با فهرست و برنامههایش دنبالم نمیکند. در باشگاه پترا را میبینم؛ تنها دوستی که از زندگی قبل از روری، برایم مانده و تنها فردی که روری مجبورم نکرده ترکش کنم.
چون تا جایی که روری اطلاع دارد پترا وجود ندارد.»
زمان
۱۲ ساعت و ۵۴ دقیقه
حجم
۷۱۲٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۲ ساعت و ۵۴ دقیقه
حجم
۷۱۲٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
عالی