دانلود و خرید کتاب صوتی زن پشت پنجره
معرفی کتاب صوتی زن پشت پنجره
کتاب صوتی زن پشت پنجره نوشتهٔ ای جی فین و ترجمهٔ فرشاد شالچیان است. مریم پاک ذات گویندگی این رمان آمریکایی صوتی را انجام داده و آوانامه آن را منتشر کرده است. این اثر، حاوی رمانی جنایی و معمایی است که در سال ۲۰۱۷ در لیست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار گرفت.
درباره کتاب صوتی زن پشت پنجره
کتاب صوتی زن پشت پنجره داستان روزهایی از زندگی «آنا» است؛ زنی تنها که علاقهای به برقراری ارتباط با دیگران ندارد و بیشتر اوقات تلوزیون تماشا میکند یا از پشت پنجره، کارهای همسایهاش را زیر نظر میگیرد. یک روز که آنا در حال نگاهکردن به خانۀ همسایه است، اتفاقی میفتد که برایش باورپذیر نیست. از روی این رمان، برای ساخت یک فیلم اقتباس شده است؛ فیلم سینمایی «زنی پشت پنجره»، یک فیلم تریلر روانشناختی با کارگردانی جو رایت و محصول سال ۲۰۲۱ آمریکا است. فیلمنامۀ این فیلم بهوسیلۀ «تریسی لتس» نوشته شده است. ایمی آدامز، جولیان مور، وایت راسل، آنتونی مکی و گری اولدمن از بازیگران این فیلم هستند. ای جی فین در این رمان با بیانی قوی و تأثیرگذار قصهٔ زنی را روایت میکند که در پی اتفاقی تلخ و یک بحران روحی، منزوی و افسرده شده و علاقهٔ چندانی به ارتباط با دنیای بیرون و آدمهای پیرامونش ندارد. او بیشتر وقت خود را به تماشای فیلم و به یاد خاطراتش میگذراند و گاهی هم همسایههایش را زیر نظر میگیرد. زندگی آنا تنها از طریق پنجرهاش به دنیای واقعی بیرون راه دارد. روزها پشت پنجره مینشیند و همسایگانش را تماشا میکند.
شنیدن کتاب صوتی زن پشت پنجره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ای جی فین
دانیل مالوری ملقب به ای جی فین، نویسندهٔ آمریکایی متولد ۱۹۷۹ میلادی است. رمان زنی پشت پنجره به قلم او که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، از پرفروشهای نیوریورک تایمز شد و بر اساسش فیلمی هم با بازی امی آدامز و گری اولمن ساخته شده است.
بخشی از کتاب صوتی زن پشت پنجره
«اواسط فوریه بعد از تقریباً شش هفته که در خانه کز کرده بودم، بعد از اینکه دریافتم قرار نیست حالم بهتر شود، با روانکاوی تماس گرفتم که پنج سال قبل هنگام سخنرانیاش دربارهی داروهای روانی غیرمتعارف و اختلال اضطرابِ پسابحرانی در همایشی در بالتیمور حضور داشتم. آن زمان حتی مرا نمیشناخت. حالا میشناسد. کسانی که با رواندرمانی آشنایی ندارند، اغلب میپندارند که روانشناس باید بهصورت پیشفرض، نرمخو و دلواپس باشد. خودتان را مثل کرهمالیدن روی نان، روی کاناپهی مطبش رها میکنید و ذوب میشوید. الزاماً اینطور نیست. یک نمونهاش همین دکتر جولین فیلدینگ. اولاً خبری از کاناپه نیست. ما هر سهشنبه در کتابخانهی اِد ملاقات میکنیم. دکتر فیلدینگ روی صندلی چرخانِ راحتِ نزدیک شومینه مینشیند و من روی مبل یکنفرهی نزدیک پنجره و اگرچه آرام حرف میزند و صدایش مثل جیرجیر دری کهنه است، دقت زیادی دارد و مانند همهی روانکاوهای خوب، سختگیر است. اِد چندباری دربارهی او گفته: «از اون آدمهاست که از زیر دوش میاد بیرون کنار که بره بشاشه.» دکتر فیلدینگ نفسش را با صدا بیرون میدهد: «خُب.» پیکانی از نور عصرگاهی در چهرهاش نشسته و روی شیشهی عینکش خورشیدهای کوچک ساخته است. «گفتی دیروز با اِد بهخاطر اولیویا بحثت شده. این صحبتهاتون نتیجهای هم داره؟» سر میچرخانم و به خانهی راسلها نگاه میکنم. کنجکاوم بدانم الان جین راسل مشغول چه کاریست. دلم یک نوشیدنی میخواهد. انگشتانم مسیر گلویم را طی میکند. نگاهم را بهسمت دکتر فیلدینگ برمیگردانم. با چینهای عمیقی که روی پیشانیاش افتاده، مشغول تماشای من است. شاید خسته شده. من که قطعاً شدهام.»
زمان
۱۵ ساعت و ۱۸ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۴۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۵ ساعت و ۱۸ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۲۴۲٫۱ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
داستان خوبیه ولی با حواشی بسیار زیاد و طولانی . اگر در یک سوم این حجم نوشته میشد خوب بود . من با سرعت دو برابر گوش دادم و دوست داشتم کاش سرعت ۴ برابر هم امکانپذیر بود . خوشبختانه
چند قسمت از کتاب تکراری و جا به جا قرار گرفته.باعث میشه کاملا گیج بشید.
کل داستان رو میشد در یک خط توضیح داد یعنی یکخط ماجرای اصلی داستان بود که صدها صفحه آب بهش بسته شده بود بیخودی طولانی و بشدت حوصله سربر ....پشیمونم از خوندنش حالمو بد کرد
این رمان واقعا هیجان انگیزه با هر صفحش یک هیجان غیرقابل وصفی بهم تزریق شد و اگر میتونستم یک روزه همه کتاب رو میشنیدم ولی مغزم کشش نداشت .