دانلود و خرید کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها
معرفی کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها
کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها نوشتهٔ گیوم موسو و ترجمهٔ آریا نوری است. پژمان رمضانی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و آوانامه آن را منتشر کرده است. این رمان صوتی، قصهٔ زندگی «نیتن فاول»، نویسندهای معروف را میگوید که یکباره از دنیای نویسندگی خداحافظی کرد.
درباره کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها
در کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها، «نیتن فاول» پس از نوشتن ۳ رمان موفق، در سال ۱۹۹۹ میلادی اعلام میکند که از کار نویسندگی کنارهگیری کرده است. او برای زندگی به یک جزیزهٔ دورافتاده به اسم «بومون» میرود؛ جزیرهای در دریای مدیترانه. خبری از نیتن فاول نیست، اما رمانهایش همچنان طرفدار دارند؛ تا اینکه خبرنگاری به اسم «ماتیلد مانی»، برای پردهبرداشتن از راز نیتن به بومون میرود. همزمان با ورود ماتیلد به جزیره، جسد زنی که به درختی کهن میخ شده است، پیدا میشود. مقامات قضایی و پلیس راههای ورود به جزیره را میبندند.
شنیدن کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره گیوم موسو
گیوم موسو در سال ۱۹۷۴ در فرانسه چشم به جهان گشود. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و نوشتن را بسیار زود آغاز کرد. در ۱۹سالگی به آمریکا سفر کرد، اما چند وقت بعد دوباره به وطنش برگشت. چون به نیویورک علاقه داشت، تصمیم گرفت داستانی بنویسد که آنجا رخ میدهد و به این ترتیب کتاب «ماجرای ناپدیدشدن ونکا راکول» متولد شد. گیوم موسو نویسندهای است که کتابهایش در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز قرار دارند. در سال ۲۰۰۳ در پی تصادفی شدید داستان «و بعد» را نوشت. ماجرای این کتاب دربارهٔ مردی است که از مرگ برگشته است. این رمان موفق شد در فرانسه بیش از یک میلیون بفروشد و به چندین زبان ترجمه شود. از روی آن فیلمی نیز با بازی جان مالکوویچ و اوانجلین لیلی ساخته شد. گیوم موسو در سال ۲۰۰۹ به عنوان دومین نویسندهٔ پرفروش شناخته شد و در سال ۲۰۱۱ سومین نویسندهٔ پرفروش فرانسه بود. از میان آثار او میتوان به کتابهای «ماجرای ناپدیدشدن ونکا راکول»، «دختری از بروکلین»، «فردا»، «دختر کاغذی»، «آوای فرشته»، «زندگی پنهان نویسنده ها» و «دست سرنوشت» اشاره کرد.
بخشی از کتاب صوتی زندگی پنهان نویسنده ها
«خورشید هنوز بالا نیامده بود. نیتن، درحالیکه سگش او را همراهی میکرد، از پلهها پایین آمد. باقیماندههای غذای شب قبل هنوز هم روی میز سالن غذاخوری بود. سرش سنگین بود و افکارش بههمریخته. شروع کرد به مرتب کردن میز. کارش که تمام شد، صبحانهٔ برونکو را داد و برای خودش یک لیوان قهوهٔ غلیظ ریخت.
باتوجهبه شبی که سپری کرده بود، دلش میخواست با سرنگ به خودش قهوه تزریق کند تا ذهنش بهطور کامل سر جا بیاید. لیوان داغ قهوه دستش را میسوزاند. وارد تراس شد. هوا سرد بود، نور خورشید کمکم مسیر خود را بهسمت زمین باز میکرد. هوا خشک و سرد بود. باد شمالی تمام طول شب وزیده بود. احساس میکرد ظرف چند ساعت، تابستان به زمستان تبدیل شده بود. زیپ پلیورش را بالا کشید و روی یک صندلی در گوشهٔ تراس نشست. چشمش به پرندهٔ کوچکی افتاد که برای در امان ماندن از باد سرد، به تراس او پناه آورده بود. سعی میکرد چیزهایی را که ماتیلد برایش تعریف کرده بود، در ذهنش مرتب کند.
بنابراین یک نفر ساکن آلاباما که دوربینی قدیمی را خریده بود، با ماتیلد تماس گرفته بود. دو گردشگر فرانسوی در سال ۲۰۰۰ دوربین را گم کرده بودند و پانزده سال بعد، همان دوربین، از تایلند سر درآورده بود. در آن دوربین عکسهایی بود که به گفتهٔ ماتیلد، خبر از یک حادثهٔ تلخ میداد. زمانیکه ماتیلد برای نفس تازه کردن توقف کرده بود، نیتن پرسیده بود:
خب بعدش چی شد؟
ماتیلد نگاهی دقیق به او انداخته و گفته بود:
برای امشب قرار نیست بیشتر از این بهتون بگم. بقیهٔ داستان میمونه برای فردا. اصلاً چطوره همدیگه رو فردا بعدازظهر توی خلیج کاجها ببینیم؟
نیتن در ابتدا گمان کرده بود که زن جوان شوخی میکند. اما ماتیلد نوشیدنیاش را به اتمام رسانده و از جایش بلند شده بود.
من رو مسخره کردین؟»
زمان
۵ ساعت و ۴۸ دقیقه
حجم
۴۹۰٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۵ ساعت و ۴۸ دقیقه
حجم
۴۹۰٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
داستان با یک ریتم کندی شروع میشه و تقریبا تا اواسط کتاب هیچ خبری از معمای خاصی یا جنایت خاصی نیست. تا نیمه های کار، کل چیزی که میخونید زندگیِ رافائل، یه نویسندهی تازه کاره، که قدم به جزیرهای میزاره
داستان جنایی معمایی قشنگ و جذاب و پرکششی داشت من دوست داشتم راوی هم به نظرم خیلی خیلی خوب بود
اولین کتابی بود که از گیوم موسو شنیدم. روند داستانو دوست داشتم رمان پرکششی بود و البته اخرش غیر قابل حدس یه جورایی انگار نویسنده سر به سر مخاطبش گذاشته من چنین حسی داشتم😅 گویندگی کتاب خیلی جذاب بود واقعا دوست