دانلود و خرید کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت
معرفی کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت
کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت نوشتهٔ کترینا اینگلمن سوندبرگ و ترجمهٔ کیهان بهمنی است. ماهتینار احمدی گویندگی این کتاب صوتی را انجام داده و انتشارات آوانامه آن را منتشر کرده است. این اثر صوتی داستان زندگی «مارتا» است؛ زنی ۷۹ساله که در خانهٔ سالمندان زندگی میکند، اما فکر شورشی بزرگ را در سر میپروراند.
درباره کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت
کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت قصهٔ «مارتا اندرسون» است؛ زنی ۷۹ساله که در خانهٔ سالمندان زندگی میکند. زندگی او در آن مکان به معنی این نیست که او تمام روز روی صندلیاش چرت میزند یا از پنجره به بیرون خیره میشود؛ او آماده است که از تمام لذتهای زندگی سرشار شود، اما این کار در جایی که او زندگی میکند، ممکن نیست. اوضاع با حضور مدیر جدید مجموعه بدتر هم شده؛ چون او به بهانهٔ صرفهجویی در هزینهها از خدمات کم کرده است. مارتا بههمراه دوستانش، «مغز»، «آناگرتا»، «کریستینا» و «شنکش» تصمیم گرفتهاند که هیاهویی جنجالی به پا کنند. آنها میخواهند اعتراضشان را به همهٔ امور در خانهٔ سالمندان نشان دهند؛ از ظرفهای پلاستیکی غذا گرفته تا بیشترکردن ساعت تماشای تلویزیون، اما این تمام خواستهٔ آنها نیست. مارتا در فکر نقشههایی بزرگتر است؛ کارهایی غیرقانونی مثل دستبردزدن به بانک! کارهایی که پای پلیس و گروههای مافیایی را هم به این ماجراجویی بزرگ و قانونشکنی پر هیاهو باز کند.
کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت نوشتهٔ کترینا اینگلمن سوندبرگ اگرچه زبانی طنز دارد، اما در اعتراض به وضعیت سالمندان نوشته شده است. نویسنده در این رمان صوتی بهدنبال نشاندادن این است که رفتار جوامع با سالمندان چقدر بد است؛ بدتر اینکه بودجهٔ مختص خانهٔ سالمندان نیزرو به کاهش است و این موضوع بهخودیخود آزاردهنده است. رفتارهای غلط، از سر دلسوزی و... با سالمندان و افرادی که روزی در ساختن جامعه شریک بودند، بدترین کاری است که میتوان انجام داد. همین میشود که نویسنده، اعتراضش را در قالب شخصیت پر شروشور «مارتا اندرسون» بیرون میریزد.
شنیدن کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره کترینا اینگلمن سوندبرگ
کترینا اینگلمن سوندبرگ در سال ۱۹۴۸ در سوئد به دنیا آمد. او کتابهای عامهپسند با موضوعات جذابی مینویسد که به فروش بیش از ۳۰۰ هزار نسخهای میرسند. این نویسنده در رشتهٔ تاریخ هنر تحصیل کرده است. پیش از اینکه به نویسندگی روی بیاورد، مشغول به فعالیت در حرفهٔ باستانشناسی دریایی بود. ۲ کتاب او به نامهای «نقره وایکینگها» (۱۹۹۷) و «طلای وایکینگها» (۱۹۹۹) تاکنون ۹۰ هزار جلد فروش داشتهاند. فعالیت در این ژانر سبب شد تا سوندبرگ در سال ۱۹۹۹ جایزهٔ ادبی وایدینگ را بهخاطر نگارش رمانهای تاریخی عامهپسند بهدست آورد. مشهورترین آثار او «پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت» و «پیرزن دوباره قانون شکنی میکند» هستند.
بخشهایی از کتاب صوتی پیرزنی که تمام قوانین را زیر پا گذاشت
«بدون شک آنجا جایی نبود که مارتا بخواهد زندگیاش را در آن به پایان برساند. آن هم با یک لیوان قهوه فوری آبزیپو و صبحانهای که داخل کیسه نایلون بود. گندش بزنند، نه، البته که نه. مارتا نفس عمیقی کشید، لیوان قهوهاش را کنار زد و سپس روی میز خم شد تا با حلقه دوستانش صحبت کند.
گفت: «هی شماها! با من بیایید.» و به دوستانش علامت داد که همراه او به اطاقش بروند.
همه میدانستند که مارتا در اطاقش کمی معجون تمشک زرد مخفی کرده است. بنابراین همگی دعوتش را پذیرفتند و به دنبالش راه افتادند. اول از همه شنکشِ شیکپوش رفت و پشت سرش مغز، مخترع گروه، و دو دوستِ مؤنث مارتا: کریستینا که عاشق شکلات بلژیکی بود و آناگِرتا، پیرزنی که از فرط کهولت سن، در مقایسه با او، تمام زنان دیگر ساکن خانه سالمندان جوان به نظر میرسیدند. دوستان مارتا به هم نگاه میکردند. هر وقت مارتا کسی را دعوت به لیوانی نوشیدنی میکرد یعنی نقشه جدیدی در سر داشت. البته مدتها بود که چنین اتفاقی رخ نداده بود، اما حالا انگار زمانش شده بود.
هنگامی که همه وارد اطاق مارتا شدند، مارتا بطری را بیرون آورد، بافتنی نیمهکارهاش را از روی مبل جمع کرد و دوستانش را دعوت به نشستن کرد. سپس نگاهی به میز چوب ماهون با آن رومیزی تمیز گلدار اتوخوردهاش انداخت. خیلی وقت بود که دلش میخواست این میز را عوض کند اما میز بزرگ و سنگین بود و بهعلاوه این میز به اندازه کافی جا داشت و بنابراین حالا خیلی به کارشان میآمد. هنگامی که بطری را روی میز میگذاشت نگاهش به عکس قدیمی خانوادهاش افتاد که روی کمد کشودار بود. از پشت شیشه قابعکس، پدر و مادر و خواهرش که جلوی خانه دوران کودکی مارتا، در برانتویک، ایستاده بودند، به او لبخند میزدند. برانتویک، روستایی ماهیگیری واقع در اوسترلِن بود. اگر خانوادهاش الان بودند و مارتا را میدیدند... حتمآ این کار او را تأیید نمیکردند. خانواده مارتا اهل نوشیدنی نبود. مارتا به حالتی مصمم لیوانها را روی میز گذاشت و سپس آنها را لببهلب پُر کرد.»
زمان
۱۷ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۸۴٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۷ ساعت و ۲ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۳۸۴٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
اولش نتونستم با این کتاب ارتباط بگیرم، به ویژه با گوینده و صداسازیهاش. اما الان که کتاب رو تموم کردم واقعا همهجوره راضی هستم از زمان و پولی که صرفش کردم.
عالی بود مرسی از سازندش
خیلی جذاااابهههههه
کتاب واقعا مسخره ای بود اصلا در نظر نگرفته بود ک شخصیت اول های کتاب ادمای هشتاپ سالن یجور تعریف میکرد انگار جوون های ۲۰ ساله ان من فقط تا اخرش گوش کردم به این امید ک اخرش خوب شه ولی اصلا توصیه نمیکنم